نماز و نیل به قرب الهی

از جمله ثمرات برجسته نماز، نیل به قرب الهی است. در ابتدا لازم است بدانیم منظور از نزدیک شدن به خدا چیست. آیا قرب مکانی و زمانی مراد است؟ روشن است که چنین نیست. خداوند در محل خاصی ننشسته که ما به آنجانزدیک شویم؛ زیرا او آفریننده زمان و مکان و محیط بر همه زمانها و مکانهاست. خدا با هیچ موجودى نسبت زمانى و مکانى ندارد: "هُوَ الاْوَّلُ وَ الاْخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْبَاطِنُ"؛[1] اوست اول و آخر و ظاهر و باطن. "وَ هُوَ مَعَکُمْ أَیْنَ مَا کُنْتُمْ..."؛[2] هرجا باشید او با شماست! "وَ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ فَأَیْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ..."؛[3] مشرق و مغرب از آن خداست، و به هر سو رو کنید خدا آنجاست.
دو نوع قرب در مورد خدا معنا دارد: یک. قرب غیر اختیاری و تکوینی همه موجودات؛ دو. قرب اختیاری انسان
به معنای اول همه موجودات تکوینا به او نزدیک هستند؛ چون او خالق جهانیان است؛ بر آنها احاطه دارد و همه به اراده او وابستهاند. چنانچه به سخن قرآن: "أَلاَ إِنَهُ بِکُلِّ شَىْء مُحِیطٌ"؛[4] آگاه باشید که خداوند به هر چیز احاطه دارد! بر همین اساس در آیه دیگری میخوانیم که او از رگ گردن به شما نزدیکتر است: "وَ لَقَدْ خَلَقْنَآ الإنْسَانَ وَ نَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَریدِ"؛[5] ما انسان را آفریدیم و از وسوسههاى نفسانی او هم آگاهیم، و ما به او از رگ گردن نزدیکتریم!
نوع دوم قربی است که حاصل رفتار اختیاری انسان است. هر کس در این مسیر تلاش بیشتری داشته باشد قرب فزونتری برای وی حاصل میشود. منظور از قرب الهی که از راه نماز حاصل میشود، نوع دوم است. این نوع نزدیکی همانقرب معنوی به خداوند است؛ چون خداوند موجودی مجرد است نه مادی. بنابراین نوع تقرب به او هم نه تقرب مادی، بلکه تقرب ماورای مادی یا معنوی است که بادل انسان پیوند دارد. بدین روی منظور از قرب الهی، اتصال معنوی به خداوند است.