مرحوم میرزا جواد ملکی تبریزی ترک کنندگان نماز شب را به چهار دسته تقسیم میکند:

1ـ کسانی که به شبنشینیهای بیهوده و بیمحتوا دل مشغول و سرگرم هستند. به راستی این موضوع، ـ حتی اگر از نماز شب هم بحث نمیکردیم ـ زیانهای فراوانی دارد مثل: اتلاف وقت، پراکنده گویی و هجمه به آبروی دیگران و از هم دریدن آن. حقیقتا خواب بر این امور شرف دارد. »گفتهاند: بر ابلیس هیچ چیز دشوارتر از خواب عاصی نیست، گوید: کی بود که بیدار شود تا ـ خدای را ـ معصیت کند. و گفتهاند که: نیکوترین حال عاصی ـ را ـ آن ـ وقت ـ بود که بخسبد اگر خیری نکند باری شری از وی نیاید». علاوه بر آن، شب زندهداریهای پرمحتوا نیز که بی حد و مرز برگزار میشود، رهزن طریقت آل الله و پیمایش راهی است که با سرشت و سرنوشت آدمی ناسازگار است؛ برای مثال برخیها به سیدالشهداء(علیهالسلام) تا دیر وقت به سر و سینه میزنند؛ به گونهای که با این افراطیگری، نوبت به خدای متعال و نماز واجب صبح هم نمیرسد. گر مسلمانی به این است که حافظ دارد *** آه اگر از پس امروز بود فردایی 2ـ پرخوری و شکم انباشتن خواب را سنگین و زیاد میسازد؛ برخی از حکیمان گفتهاند: «الأکل للقوت لا للشهوة؛ خوردن برای نیرو گرفتن است، نه شهوت». الهی، آزمودم تا شکم دائر است دل بائر است: «یا من یحیی الارض المیتة» دل دائرم ده. از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) روایت است: دل آن کس که شکمش پر است، به ملکوت آسمان راه ندارد. ره نیابد بر دری از آسمان دنیاپرست *** در نه بگشایند بر وی گر چه درها واستی امام صادق(علیهالسلام) میفرماید: برای قلب مؤمن چیزی زیان بارتر از پرخوری نیست؛ پرخوری دو چیز را به ارث میگذارد؛ سنگدلی و هیجان شهوت. از لقمان حکیم نقل شده است که به پسر خود گفته است: جان پسر، هرگاه معده انسان پر شود فکر او به خواب میرود. از (دریافت) حکمت باز میماند و عضوهایش از عبادت فرو مینشینند. از امیرالمؤمنین(علیهالسلام) روایت است که: با دارا بودن سه چیز در سه چیز طمع نورز: الف) در بیداری با پرخوری. ب) در نورانیت چهره با خوابیدن در تمام شب؛ ج) در امان بودن از دنیا با همنشینی گنهکاران.
3ـ بستری که بیش از حد نرم و راحت باشد، زمینهساز خوش خوابی و سنگینتر شدن آن است.
امام صادق(علیهالسلام): من به یقین دشمن دارم کسی را که قرآن میخواند، و برخی از شب را بیدار است، ولی از رختخوابش (برای نماز شب) جدا نمیشود تا این که صبح برای نماز برمیخیزد. تا کی آخر چو بنفشه سر غفلت در پیش *** حیف باشد که تو در خوابی و نرگس بیدار »این چنین روا نیست که انسان بخوابد تا نزدیک طلوع آفتاب و بعد به زحمت نمازش را اداء بخواند. انسان را که خواه و ناخواه میبرند، چه بهتر که خودش برود». اگر شب بخوابیم و بعد از سحر بیدار شویم، آن چه خواب و این چه بیداری؟ بیدار شو ای دیده که ایمن نتوان بود *** زین سیل دمادم که درین منزل خواب است »آیا طالبان این دنیا را نمیبینی که اگر یکی از آنها را سلطان وقت به خلوت فرا خواند، گرچه وقت ملاقات با او را دل شب قرار دهد، او به خواب نخواهد ماند، بلکه آن شب را از ترس این که مبادا به خواب بماند کلا بیدار و پیوسته به فکر مجلس سلطان و صحبتش با او خواهد بود. و تو اگر به احوال خویش تأمل کنی به یقین خواهی دید که اگر احتمال دهی که کسی نیمه شب مبلغ قابل توجهی پول برایت خواهد آورد از شوق دستیابی به آن مال و ترس این که مبادا به واسطه خواب از دستت برود، قدرت بر خوابیدن نخواهی داشت». شورش بلبلان سحر باشد *** خفته از صبح بیخبر باشد الهی، آنکه سحر ندارد از خود خبر ندارد. در روایت است که حضرت موسی(علیهالسلام) به خداوند عرض داشت بار خدایا مبغوضترین بندگان نزد تو کیست؟ جواب آمد: «جیفة باللیل، بطال بالنهار؛ مبغوضترین خلق، نزد من، کسی است که شب مردار است و روز را به بطالت میگذارد».
4ـ نافرمانی و گناه خدا(حق الله و حق الناس)
مردی نزد امیرالمؤمنین(علیهالسلام) آمد و عرضه داشت: من از نماز شب باز ماندهام! امام فرمود: گناهانت تو را زنجیر کردهاند.
امام صادق(علیهالسلام) میفرماید: حقیقتا فردی تنها به خاطر یک دروغ از نماز شب باز ماند و کسی که از نماز شب (رزق معنوی) محروم گردد، از رزق و روزی (مادی) نیز محروم میماند. [گاه] انسان، گناه میکند و به همین سبب از نماز شب باز میماند، همانا تأثیر عمل زشت در جان آدمی از وارد شدن چاقو در گوشت، چالاکتر است.
منبع:مرکز تخصصی نماز