و من آنم که باد
و من آنم که باد :
برگهایم ، در زردی پائیزی ریخت !
و تن عریانم را به یخبندان زمستانی سپرد .!
و تو می دانی !
یخبندان ،
نفس گرم کسی میخواهد !
اما و من اینجا ،
در سوزش آن سرما ،
راه بجایی نمیبرم !
محمد صالحی
25/10/94