0

یلدای نهر عنبر

 
papeli
papeli
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1388 
تعداد پست ها : 12867
محل سکونت : قم

یلدای نهر عنبر

 یلدای رزمندگان

در آن شب 15 نفر بودیم و چون سنگرمان کوچک بود به سختی کنار یکدیگر نشستیم؛ اما سفره ای پهن کردیم و توی آن آینه، قرآن، کاسه آب و اسلحه گذاشتیم و عکس هم رزمان شهیدمان را هم به کنارشان قراردادیم؛ آن سفره شب یلدا هیچ گاه از ذهنم پاک نمی شود و شب خاطره انگیزی شد.
آن شب توسط یکی از بچه های اهواز، هندوانه ای تهیه شد، من نیز تخمه و پسته ای که یک ماه قبل وقتی در مرخصی بودم تهیه کردم را توی سفره گذاشتم و بچه های شمال هم چند دانه ازگیل و گلابی جنگلی آوردند. سوغات بچه های طارم زنجآن هم زیتون بود.
بیوک آذری زبان نیز نُقل های معروف و خوشمزه از ارومیه آورده بود و خلاصه هرکسی به نحوی نقشی در آماده کردن سفره شب یلدا آن هم در شرایط سخت منطقه و در فاصله کمتر از 100 متر با عراقی ها ایفا کرد. این ها همه در شرایطی بود که ما باید برنامه مان در 40 دقیقه تمام می شد و به دلیل نزدیکی با نیروهای عراقی نگهبانی هم می دادیم.

بیوک آذری زبان نیز نُقل های معروف و خوشمزه از ارومیه آورده بود و خلاصه هرکسی به نحوی نقشی در آماده کردن سفره شب یلدا آن هم در شرایط سخت منطقه و در فاصله کمتر از 100 متر با عراقی ها ایفا کرد

قرار بود سه روز بعدازآن شب به یادماندنی عملیات بزرگ «نهر عنبر» توسط نیروهای سه گانه ارتش، سپاه و بسیج در منطقه دهلران و موسیان علیه نیروهای عراقی انجام شود. آن شب در کنار سفره یلدا ضمن اینکه هر کس در فضای صمیمی لطیفه ای شیرین یا خاطره ای از دوست شهید خودش تعریف می کرد.
در پایان همگی با خواندن دو رکعت نماز از خدای بزرگ خواستیم تا در این شب که جزء فرهنگ ملی و باستانی ما است و خانواده های ایرانی در کنار هم جمع شده اند ما را دعا کنند تا در این عملیات مهم پیروز شویم؛ چه حالت روحانی و وصف ناشدنی بود وقتی بچه ها با دادن نامه خود به یکدیگر وصیت می کردند هر کس که زودتر شهید شد دیگری نامه اش را به خانواده اش برساند و این عملیات هم با پیروزی ما همراه شد.

kb9j_img_3241.jpg

شهر من یک گل به نام حضرت معصومه دارد.

چهارشنبه 2 دی 1394  5:14 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها