سلام
حالمان خوب است.
۱۴۵۲ ستون را پشت سر گذاشتیم و به بارگاه قمر العشیره علیه السلام رسیدیم
تو مسیر موکب به موکب به ما آب می دادند.
از ما خواهش می کردند از چای شان بنوشیم.
هیچوقت احساس تشنگی نمی کردیم.
از بازار ردمان نکردند!
بهمان هتک حرمت نشد.
خانم ها به راحتی چادر سرشان بود!
سرمان را که بالا می آوردیم، تا چشم کار می کرد
پرچم قمر منیر بنی هاشم بالابود!
خدا را شکر سرنیزه ندیدیم
تنها پاهایمان تاول زد. فقط همین.
دست و پاهایمان با زنجیر بسته نشد.
جای تازیانه روی کمرمان نیست.
مسیر هم تماما آسفالت است.
بیابان ها خار مغیلان نداشت.
دختر بچه هایی هم دارند پیاده می آیند.
گوشواره زینت گوش هایشان است.
خیالم راحت است که پدرم حالش خوب خوب است.
برای همین در موکب ها،
با خیال راحت می خوابیدم.
تنها می خواستیم به کربلا برسیم که رسیدیم
به بین الحرمین رسیدیم دیگر دغدغه ای نداریم.
نگران نیستیم که از خرابه بپرسند.
نگران پس دادن امانتی نیستیم...
موهای هیچکداممان در این راه سفید نشده...
حالمان خوب است. ....