و حسین همچنان زنده است
آری اگرچه پیش از هزار سال از ذبح عظیم می گذرد اما حسین همچنان زنده و راهش ادامه دارد و اگر گوش فرا دهی و ندای ملکوتی را بشنوی صدای هل من ناصر ینصرنی او را می شنوی همان صدایی که گاهی از یمن به گوش می آید و گاهی از عراق و سوریه و بحرین
و اگر به دقت بنگری یزید زمان را خواهی دید که این نبرد نور و ظلمت، پاکی و آلودگی، حق و باطل همیشگی است و همان سنت الهی است که تاریخ تکرار می شود.
اگر حسین علیه السلام در کربلا علی اصغر داد امروز علی اصغرها در یمن و بحرین شهید می گردند و اگر عباس همان ماه بنی هاشم در نینوا به تیغ ستم زپا افتاد امروز دلدادگانش در سوریه و عراق سر می دهند و چه ساده انگارانه است که بگوئیم حسین زنده نیست.
او که نامش بعد از 1400 سال هنوز کلام آخر عاشقانش می باشد و من حتم دارم که لحظه ای که سر یارانش چه در کربلا و چه در یمن و عراق از تنشان جدا می گردد با نوای یا حسین صوتشان به خاموشی می رود. و چه فاصله ای است بین من و ایشان...
و حسین همچنان زنده است و هل من ناصر او را می شنوم
می شنوم که می گوید کیست مرا یاری کند و من فقط یا لیتنا می گویم که ای کاش با تو بودم
می شنوم که حسین مرا می خواند و من به خود مشغولم و یارانش در کربلا جان می دهند و کی زمان آن فرا می رسد که من هم یار آن مهربان گردم و با نوای یا حسین داستان زندگیم را تمام کنم
و حسین همچنان زنده است...