0

اگر مجبور به تحمل همسرتان هستید

 
abdo_61
abdo_61
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 37203
محل سکونت : ایران زمین

اگر مجبور به تحمل همسرتان هستید

 
 
 
به خاطر بچه، به خاطر مادرت، به خاطر مادرش، به خاطر حرف مردم، به خاطر اینکه از اسم مطلقه بودن متنفری، به خاطر اینکه فکر می‌کنی از کجا بیاوری خانه اجاره کنی. هزاران دلیل و اینکه می‌گویند با طلاق عرش الهی به لرزه درمی‌آید.
 
 
 


مجله زندگی ایده آل: به خاطر بچه، به خاطر مادرت، به خاطر مادرش، به خاطر حرف مردم، به خاطر اینکه از اسم مطلقه بودن متنفری، به خاطر اینکه فکر می‌کنی از کجا بیاوری خانه اجاره کنی. هزاران دلیل و اینکه می‌گویند با طلاق عرش الهی به لرزه درمی‌آید. خیلی از زن‌ها و مردهای اطراف‌مان مجبور به ازدواج شده‌اند و از زندگی‌شان لذت نمی‌برند. زندگی مشترک سختی‌های زیادی دارد و وقتی به بن‌بست می‌رسد عذاب‌آورترین چیز دنیاست. اما طلاق راه آخر است. راهی که می‌تواند برای خیلی‌ها غیرممکن باشد. حتما قصه‌ آن پیرزن و پیرمرد را شنیده‌اید که از آنها پرسیدند چطور 60 سال با هم زندگی کرده‌اید و آنها جواب دادند: «زمان ما چیزهای خراب را تعمیر می‌کردند، دور نمی‌انداختند.» روانشناسان توصیه می‌کنند فقط اگر واقعا راهی نمانده جدا شوید اما اگر تصمیم گرفتید زندگی‌تان را تعمیر کنید، این راه‌ها می‌توانند برایتان نجات‌دهنده باشند.

 

قبل از حرف زدن شرایط را آماده و همسرتان را مطمئن کنید قصد بدی از عنوان این مسائل ندارید. سپس با زبان محبت‌آمیز درباره چیزهایی که در رابطه شما را ناراحت می‌کند، حرف بزنید.

با چشم‌های نیمه بسته

تفکرات منفی را کنار بگذارید و قبول کنید همسر شما مثل خیلی از مردم دیگر و البته درست مثل خود شما نقاط مثبت و منفی بسیاری دارد. برای ایجاد یک علاقه واقعی باید نکات منفی او را بپذیرید و نکات مثبت را برای خودتان پررنگ کنید. از همه مهم‌تر جرات حرف زدن درباره بدی‌هاست. ممکن است همسر شما به نکات آزاردهنده رفتارش نسبت به شما آگاه نباشد. لورا جاکوب، روانشناس معروفی است که سال‌هاست با زوج‌ها کار می‌کند. او از زوجی حرف می‌زد که برای طلاق پیش او آمده بودند ولی دلایلی که ذکر می‌کردند منطقی به نظر نمی‌رسید. این روانشناس با زن و مرد جداگانه حرف زد و نتیجه گرفت مرد توانایی تحمل بوی بد دهان همسرش را ندارد و نمی‌تواند این موضوع را به او بگوید. گفتن بدی‌ها همیشه به معنای دعوا کردن نیست. قبل از حرف زدن شرایط را آماده و همسرتان را مطمئن کنید قصد بدی از عنوان این مسائل ندارید. سپس با زبان محبت‌آمیز درباره چیزهایی که در رابطه شما را ناراحت می‌کند، حرف بزنید. مطمئن باشید همسرتان قصد شما را می‌فهمد و تلاش شما برای ترمیم رابطه را درک می‌کند و کم‌کم یاد می‌گیرد از آن خوشحال شود.

اهلی‌اش کنید

در کتاب شازده کوچولو مفهومی وجود دارد با عنوان اهلی کردن. در این کتاب نوشته شده اهلی کردن یعنی ایجاد علاقه‌کردن. طبیعی است شما با کسی ازدواج کنید که دوستش دارید اما اگر در نتیجه یک ازدواج اجباری مجبور به ازدواج با کسی شدید که علاقه چندانی به او ندارید یا علاقه شما بر اثر مرور زمان از بین رفته، سعی کنید آن را به وجود بیاورید. در کتاب شازده کوچولو، قهرمان کتاب بین خودش و یک روباه ایجاد علاقه می‌کند. به این ترتیب که هر روز کمی نزدیک‌تر به روباه می‌نشیند تا جایی که روباه به او عادت می‌کند و علاقه‌مند می‌شود. اگر تصمیم گرفتید بین خودتان و همسرتان ایجاد علاقه کنید، می‌توانید از همین روش استفاده کنید. طی یک برنامه مشخص هربار به او نزدیک‌تر شوید و هر بار بخشی از رابطه را آرام‌آرام جلو ببرید. می‌توانید از علاقه کلامی شروع کنید. به همسرتان ابراز علاقه کنید، حتی اگر این علاقه آنقدرها وجود نداشته باشد. معجزه‌ این کار کم‌کم تاثیر مثبت خود را خواهد گذاشت و شاد کردن طرف مقابل، باعث ایجاد علاقه بین هر دو طرف خواهد شد. اگر برای‌تان مشکل است، می‌توانید با انجام کارهایی که او دوست دارد شروع کنید. غذای محبوبش را درست و آن را تزئین کنید. هدیه مورد علاقه همسرتان را بخرید و بی‌دلیل به خانه بیاورید. یادتان باشد راز نتیجه این روش تکرار آن است. حتی اگر در چند بار اول به نظر برسد نتیجه نمی‌گیرید. مطمئن باشید همسر شما از وضع پیش آمده خوشحال نیست اما شما و همسرتان هر دو مسئول اتفاقی که افتاده، هستید. پس باید عواقب آن را به اندازه هم بپذیرید و در جبران علاقه از دست رفته، بکوشید.

 

برایش وقت بگذارید

اشکال خیلی از زوجین این است که فکر می‌کنند ازدواج در متن زندگی آنها حضور دارد و نیازي نیست وقتی برایش صرف کنند. حال آنکه یک رابطه درست مثل یک گیاه نیاز به مراقبت دارد و در صورت رسیدگی نكردن طراوتش را ازدست می‌دهد و کم‌کم خشک می‌شود. مردها بیشتر دچار این مشکل هستند. صبح زود از خانه خارج می‌شوند و دیروقت خسته باز می‌گردند و در نتیجه وقت و حوصله‌ای برای بازیابی خانواده باقی نمی‌ماند. اگر بدانید یک رابطه خوب چقدر می‌تواند در کار و فعالیت شما  تاثیر مثبت داشته باشد و بازدهی شما را بالا ببرد، برای آن وقت می‌گذارید. کافی است امتحان کنید. صبح‌ها کمی زودتر بیدار شوید، میز صبحانه بچینید و صبحانه را در کنار خانواده صرف کنید. لازم نیست چیزی بگویید یا توضیحی بدهید. همان حرف‌های ساده‌ همیشگی کار خودش را می‌کند. با همسرتان حرف بزنید. اینکه برنامه‌اش برای امروز چیست را بپرسید یا از کار خودتان کمی بگویید. شب‌ها زودتر به تختخواب بروید و برای حرف زدن با همسرتان قبل از خواب زمان بگذارید. کم‌کم جرات این را پیدا می‌کنید که هر چند وقت یک‌بار تنهایی با هم بیرون بروید. گذراندن یک شب خوب، انرژی رابطه شما را برای مدت زیادی فراهم می‌کند.

مشترک شوید

زندگی مشترک دنبال کردن یک هدف مشترک بزرگ است. اگر حس می‌کنید دیگر هدف مشترک بزرگی بین شما و همسرتان نیست، سعی کنید با ایجاد هدف‌های مشترک کوچک‌تر هدف بزرگ را شبیه‌سازی کنید و به وسیله آن به همدیگر نزدیک‌تر شوید. برای مثال شاید شما اتاق خواب‌تان را از هم جدا کرده باشید اما به عنوان وظیفه برای خودتان تعریف کنید تا برای سرکشی به درس‌های فرزندتان به اتفاق به مدرسه او بروید. گاهی خریدها را با هم انجام دهید. کم‌کم این مشارکت را بیشتر کنید. مثلا برای انجام کارهای مختلف از هم کمک و نظر بخواهید. انجام کارهای مشترک و به نتیجه رسیدن آنها باعث می‌شود اعتمادی که هنوز به وجود نیامده یا از دست رفته را دوباره به دست بیاورید و بتوانید شراکت‌های بزرگ‌تری با هم شروع کنید.

 

بخوانید و بخوانید

درصد بالایی از کسانی که در روابط مشکل دارند، جنس مخالف را درست نمی‌شناسند. زنان و مردان در دو دنیای کاملا متفاوت زندگی می‌کنند و مسائل برای‌شان معنای متفاوتی دارد. یکی از مراجعان لورا جاکوب زنی بوده کاملا احساساتی که با شوهرش مشکل داشته. زن شکایت می‌کرده که هر بار که از مشکلاتش با همسرش حرف می‌زند، مرد عصبانی می‌شود و شروع می‌کند به نصیحت و پیدا کردن راه‌حل‌های ساده. لورا جاکوب می‌گوید زن فکر می‌کرد مرد حوصله‌اش را ندارد و طی چند سال آنقدر از او دور شده بود که تصمیم به طلاق داشت. مشکل اصلی آنجاست که زن و مرد به دو زبان جداگانه با هم حرف می‌زنند و اگر زبان هم را یاد نگيرند به مشکلات جدی برمی‌خورند. جاکوب می‌گوید برای من کاملا واضح بود که دلیل مرد برای نصیحت کردن فقط محبتش بود. او فکر می‌کرد با این روش دارد به همسرش کمک می‌کند حال آنکه تنها چیزی که زن لازم داشت یک آغوش گرم بود. مشکل این زوج با یاد گرفتن زبان همدیگر حل شد. خیلی وقت‌ها مشکلات به همین کوچکی است و تنها ایراد آنجاست که زوجین زبان هم را یاد نمی‌گیرند و احساس نیاز به آموزش نمی‌کنند. همان‌طور که برای استفاده از ماشین لباسشویی دستورالعمل آن را می‌خوانید، برای داشتن یک رابطه خوب هم لازم است اصول آن را یاد بگیرید. همه‌چیز از پدر و مادرهایتان به شما نمی‌رسد. کتاب‌های بسیاری درباره رابطه زن و مرد وجود دارد که خواندن آنها نشانه‌ فرهنگ بالای شماست. به علاوه مشاوران افرادی هستند که سال‌ها درس خوانده‌اند تا بتوانند مشکلات روابط را حل کنند. در صورت لزوم بدون احساس خجالت از آنها کمک بگیرید.

انتقاد نکنید

این یک اصل است: اگر شما حتی به قصد اصلاح مدام اشتباهات را گوشزد کنید، روی اعصاب همسرتان خواهید رفت. مخصوصا حالا که رابطه‌تان به بن‌بست خورده و قصد ساختن دوباره‌ آن را دارید. باید این موضوع را بپذیرید. همسر شما مثل هر آدم دیگری یک ایراداتی دارد. در درجه اول در رفع آن ایرادها بکوشید اما در درجه دوم یاد بگیرید با آنها کنار بیایید. اگر جورابش را روی تختخواب می‌گذارد، حداکثر سه بار می‌توانید به او تذکر دهید. دفعه چهارم قبول کنید و با این ماجرا کنار بیایید. تذکر مدام اعصاب طرف مقابل را خرد می‌کند و هیچ حسی از همراهی یا حسن نیت شما را منتقل نمی‌کند و تنها به نظر می‌آید قصد ایرادگیری دارید. یادتان باشد شما و همسرتان آینه تمام نمای یکدیگر هستید. این خصلت بشر است که سعی در تلافی و انتقام دارد. اگر شما ایرادگیر باشید همسرتان هم ناخودآگاه این کار را خواهد کرد اما اگر صبور و آرام باشید، او هم کم‌کم این کار را یاد می‌گیرد.

اینجا حلوا خیرات نمی‌کنند

فراموش نکنید که در صورت عصبانی شدن طرف مقابل، به خودتان مسلط شوید. همیشه یکی از طرفین دعوا از طرف دیگر بیشتر به خود مسلط است. سعی کنید آن طرف شما باشید. بهتر است بدانید در دعوا حلوا خیرات نمی‌کنند. وقتی دو طرف کنترل‌شان را از دست می‌دهند، رابطه به جاهای بسیار بدی می‌رسد.شما چیزی می‌گویید و همسرتان آن را ادامه می‌دهد و دیگر نمی‌شود جلوی این سیل را گرفت. اگر کنترل برایتان سخت است، بعد از اولین صدای بلند در خانه را باز کنید و بیرون بروید. کمی بچرخید و یک لیوان آب بخورید. اول افکار منفی سراغ‌تان می‌آید، فشار حرف‌های نگفته آزارتان خواهد داد و از اینکه جواب همسرتان را نداده‌اید عصبی خواهید شد اما کمی بعد که در نهایت نصف روز طول می‌کشد، همه‌چیز به شکل عادی برمي‌گردد و شما توانایی نگاه کردن به مسئله از دور را پیدا خواهید کرد و درباره همه‌چیز منطقی‌تر تصمیم خواهید گرفت. حالا وقت آن است که به همسرتان تلفن کنید، توضیح دهید چرا او را برای چند ساعت ترک کرده‌اید و در یک فضای آرام سعی کنید مسئله را حل کنید.

 

 

مدیر سابق تالار آموزش خانواده

abdollah_esrafili@yahoo.com

 

  شاد، پیروز و موفق باشید.

چهارشنبه 29 مهر 1394  8:56 AM
تشکرات از این پست
borkhar
دسترسی سریع به انجمن ها