0

وسوسه 300 ميليون توماني!

 
khodaeem1
khodaeem1
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 89277
محل سکونت : خراسان رضوی

وسوسه 300 ميليون توماني!

 

   

سيدخليل سجادپور- 6 عضو يک باند خطرناک زورگيري که با حمله مسلحانه به خودروي حامل طلا در بولوار فرودگاه مشهد، بيش از 10کيلوگرم طلا را به سرقت برده بودند، در اظهاراتي تکان دهنده اعتراف کردند که نقشه سرقت مسلحانه را در باغ ويلاي سرکرده باند طراحي کرده اند و قرار بود پس از دادن طلاهاي مسروقه به سرکرده باند، 300ميليون تومان از وي دريافت کنند!

به گزارش خراسان، «ه –ق» يکي از متهمان اين پرونده که سوابق کيفري متعددي نيز دارد، در اعترافات هولناک خود گفت: من از طريق يکي ديگر از دوستانم و تنها چند روز قبل از اجراي نقشه سرقت با ميثم (سرکرده باند) آشنا شدم. او طوري ما را وسوسه کرد که گويي کارخانه طلاسازي دارد. بالاخره به دنبال تماس هاي تلفني ميثم، همراه آن دوستم که «ه – ر» نام دارد، به باغ ويلاي او در منطقه شانديز رفتيم. او پس از آن که نقشه کامل سرقت و چگونگي اجراي آن را برايمان توضيح داد، ما را به محل اجراي نقشه در بولوارفرودگاه برد و همه راه هاي گريز را نشانمان داد. او سپس از ما خواست يک خودروي مسروقه و شمشير و کارد براي اين کار تهيه کنيم و ساعت 13:30 روز بعد همه ما در محل قرار براي اجراي نقشه حاضر باشيم. آن شب سوار خودروي ميثم شديم و در بين راه دوباره نقشه خود را مرور کرديم تا اين که روز بعد خودروي پرايد مسروقه اي را به مبلغ 200هزار تومان خريديم و شمشير و کارد براي همه اعضاي باند تهيه کرديم.

چهاردهم مهرماه بود که برخي از دوستانم با خودروي 206 و من وجواد هم با خودروي پرايد مسروقه به بولوارفرودگاه رفتيم. در اين هنگام ميثم ماسک چهره و مقداري چسب برايمان آورد تا چسب ها را به انگشتمان بزنيم که اثري از ما هنگام ارتکاب جرم بر جاي نماند. او چنين وانمود مي کرد که نفوذ زيادي در نيروي انتظامي و دستگاه قضايي دارد و نمي گذارد پرونده سرقت به جريان بيفتد!!

روز حادثه، ميثم داخل فرودگاه رفت و با تلفن مشخصات حاملان طلا را به ما داد. همدستان ديگرمان در آن سوي بولوار متوقف شده بودند که ميثم خبر داد تاکسي زرد آردي حامل طلاست و مردي که سرنشين صندلي جلو است طلاها را در دست دارد. طبق نقشه و به محض اين که خودروي مذکور از مقابل ما عبور کرد، من و جواد با پرايد به تعقيب تاکسي پرداختيم، وقتي تاکسي به بريدگي جاده رسيد، از پشت سر خودرو را به عقب تاکسي کوبيديم. وقتي راننده از خودرو پياده شد، من در حالي که شمشير را در هوا مي چرخاندم، به سوي آن ها حمله کردم و همدستانم نيز از آن سوي بولوار حمله کردند و جواد هم از سوي ديگر به آن ها حمله کرد. راننده که ترسيده بود با ريموت درهاي خودرو را قفل کرد اما من درنگ نکردم و با شمشير شيشه هاي خودرو را پايين ريختم. سرنشينان خودرو به شدت ترسيده بودند که به سمت سرنشين جلو حمله ور شديم، وقتي مقاومت کرد، ديگر امانش نداديم و او را با چاقو و شمشير مجروح کرديم و با برداشتن طلاها سوار 206شديم و از محل فرار کرديم، اين در حالي بود که پرايد مسروقه را هم در همان محل رها کرده بوديم. چون اعتمادي به سرکرده باند نداشتم و از سوي ديگر هم وسوسه طلاها رهايم نمي کرد، محل قرار تحويل طلاها را عوض کردم و در بين راه حدود 2.5کيلوگرم از طلاهاي مسروقه را دزديدم و بقيه را به ميثم تحويل دادم. قرار بود او پس از دادن طلاها 300ميليون تومان به ما بدهد! اما او درباره وزن طلاها دروغ مي گفت و هر بار وزني را عنوان مي کرد. گاهي هم مي گفت طلاها همان مقداري است که دست طلافروشان بود اما من که 2.5کيلو از طلاها را دزديده بودم، مي دانستم او دروغ مي گويد و از وزن دقيق آن ها اطلاعي نداشته است.اين گونه بود که چند روز بعد هم پليس به سراغم آمد و همه چيز فاش شد.گزارش خراسان حاکي است: يکي ديگر از اعضاي اين باند خطرناک در اعترافات خود گفت: وقتي با ميثم آشنا شدم، او از فردي به نام «م» سخن گفت که مي خواهد از وي انتقام بگيرد چرا که آن فرد از ميثم کلاهبرداري کرده بود. ميثم در تماس هاي تلفني خود چنين وانمود مي کرد که با روساي نيروي انتظامي و يا قضات دادگستري صحبت مي کند و بدين ترتيب اعتماد مارا جلب کرده بود. وقتي ماجراي سرقت طلاها را مطرح کرد، گفتم مگر اين کار بچه بازي است که ما چنين جرمي را مرتکب شويم و پليس هم بي خيال ماجرا شود؟! ولي نمي دانم چرا باز هم قبول کردم که در اين سرقت با آن ها همکاري کنم.سرکرده اين باند نيز در حالي که سعي مي کرد همه جرايم را به گردن همدستانش بيندازد و خود را بي گناه جلوه دهد، گفت: من تنها طراح نقشه سرقت بودم و کار ديگري نکرده ام. او گفت: روز بعد از سرقت روزنامه خراسان خريدم چون مي دانستم خبرنگار خراسان از کنار چنين ماجراهايي به راحتي عبور نمي کند. از سوي ديگر هم مي خواستم ببينم در روزنامه وزن طلاها چه مقدار عنوان شده است. آن جا بود که فهميدم رودست خورده ام و همدستانم مقدار زيادي از طلاها را ربوده اند!گزارش خراسان حاکي است: سرکرده باند هنگام ذوب کردن طلاها در باغ ويلا دستگير شد.

 

سابقه خبر

بعدازظهر چهاردهم مهر، افرادي نقابدار با شمشير و چاقو به يک تاکسي حمله کردند و بيش از 10کيلوگرم طلا را در بولوار فرودگاه به سرقت بردند و طلافروشان را نيز که داخل خودرو بودند به شدت مجروح کردند.در پي وقوع اين حادثه و به دستور قاضي حيدري(قاضي شعبه 209 دادسراي مشهد) اين پرونده در اداره عمليات ويژه پليس آگاهي خراسان رضوي مورد پيگيري قرار گرفت و در نهايت با راهنمايي و نظارت سرهنگ بيدمشکي (رئيس پليس آگاهي خراسان رضوي) کارآگاهان موفق شدند پس از 4 روز عاملان اين سرقت را در حالي دستگير کنند که شاکيان پرونده مدعي هستند متهمان هنگام ارتکاب جرم سلاح گرم نيز همراه داشته اند. بررسي هاي بيشتر در اين پرونده با صدور دستورات ويژه قضايي همچنان ادامه دارد و مقادير زيادي از طلاهاي مسروقه نيز کشف شده است.

 

 

گفتم که خدا مرا مرادی بفرست ، طوفان زده ام راه نجاتی بفرست ، فرمود که با زمزمه ی یا مهدی ، نذر گل نرگس صلواتی بفرست

چهارشنبه 22 مهر 1394  7:07 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها