1. حتی اگه بهترین موسیقی رو هم برای آلارم بیدار شدن انتخاب کنی، بعد از ده بیست روز ازش متنفر میشی.
2. شامپو سیمان پرژک، مخصوص تیم مذاکره کننده ایران.
3. تلویزیون واسه نابیناها سامانه پیام کوتاه داره زیرنویس میکنه بعد میگن نمیدونیم چرا مردم کشیده میشن به دیدن ماهواره.
4. زن باس جوری باشه که وقتی خسته میای خونه بگه این لیوان چاییت عزیزم و اینم دسته پلیاستیشن، بشین دو دست فیفا بزنیم.
5. میدونستید واترپلو برادر دو قلوی عدس پلو بوده که تو بیمارستان اشتباهاً به یه خانواده ورزشکار تحویل داده شده و توی اون خانواده بزرگ شده؟
6. یه بار رفته بودم کنسرت مازیار فلاحی دیدم اینور اونور همه دارن زمزمه میکنن و گریه میکنن یه لحظه فکر کردم اتفاق بدی افتاده و از من قایم میکنن.
7. خوب شد با عمان مساوی کردیم، خیلی زشته تو فوتبال به کشوری ببازیم که جمعیت کشورشون از تتلیتی ها کمتره.
8. وقتی یکی میمیره مردم جوری میگن عه اینکه تا دیروز داشت راست راست راه میرفت انگار انتظار داشتن قبلش battery low بده.
9. از این به بعد اخبار هواشناسی رو باید اینجوری بگن: آسمان تمام مناطق ایران صاف تا قسمتی ابری همراه با وزش موشکهای روسیه.
10. تو ابتدایی یک ناظم داشتیم صبحها دم در مدرسه وایمیساد، هردانش آموزی وارد مدرسه میشد، یک ضربه با شلنگ بهش میزد. بزرگوار معتقد بود پیشگیری بهتر از درمانه.
11. نگارش کلمات چینی حساسه. مثلا یه هشت طبقه با سقف شیبدار و پیلوت و فضای سبز میکشی یه معنی داره. حالا پنجره یکی از واحدارو باز کنی معنیش عوض میشه.
12. بابا مامان ما بچه بودیم به خاطر بیش فعالی دعوامون میکردن اما رامبد جوان الان داره باش پول درمیاره.
13. تو زندگی باید مثه مارمولک وقتی مشکلات زندگی از همه جهت به سمتمون حمله ور شدن دُم مون کنده شه بلکه فک کنه افتادیم مردیم دست از سرمون برداره.
14. بالاترین سطح برنامه ریزی و آیندهنگری یک ایرانی: "هرچی قسمته".
15. سقف پراید راننده رو فقط در مقابل آفتاب و بارون محافظت میکنه.
16. هر دختری بهت گفت خسیس برام کادو بگیر برو تو فروشگاهای اینترنتی یه ساعت پونصد تومنی پرداخت در محل به آدرس خودش سفارش بده تا بفهمه چقد دوسش داری.
17. امروز کلاس کارگاه جوش داشتيم، استاد گفت چند نفريد؟ دختره خودشونو شمرد گفت 6 تا. گفتم ما چى؟ گفت شمام جوشيد؟ گفتم نه تبخاليم.
18. فک کنم برای صادر شدن گواهی فوتمون هم باید بریم از آموزش گواهی اشتغال به تحصیل بگیریم. قشنگ سرویسمون کردن با این اشتغال به تحصیل.
19. پسرک مات و مبهوت به صفحه ی نمایشگر خیره شده بود. خبر، کوتاه بود و ناگهانی: موجودی حساب شما کافی نمی باشد.
20. تو رای گیری دیروز مجلس در مورد برجام 12 نفر رای ممتنع دادن. بندگان خدا یه لحظه اومدن صحن مجلس آب جوش بردارن که یهو رای گیری شروع شد.
21. سازنده مجموعه فیلمهای ارّه ۱ تا ۸ از اون نماینده مجلس (سیمان) جهت ساخت نهمین قسمت این فیلم به دلیل ارائه ایدههای نو دعوت به همکاری کرد.
22. نصف عمر لاریجانی به این گذشت که هی داد بزنه؛ «بفرما بشین، نظم جلسه رو به هم نریز، به موقع حرف بزن، دست تو گوش اون نکن ..»
23. یه یارویی تو مترو هی توی آینه داشت خودشو نگاه میکرد ماموره از پشت بلندگو داد زد آقا بیا کنار قشنگی الان میری زیر قطار.
24. صالحی بیخودی از سیمان ترسید. می خواستن برای قدردانی از زحمات صالحی مجسمه اش رو درست کنن، فقط نمی دونستن چه جوری سیمان بریزن که طبیعی دربیاد.
25. هرچی سن بالاتر میره پوست آدم کلفت تر میشه. خدای تبارک و تعالی آدم می فرسته زمین، کرگدن تحویل می گیره.
26. ﭘﺴﺮﻩ ﺯﯾﺮ ﭘﺴﺖ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﮐﺎﻣﻨﺖ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﻣﯿﮕﻪ: ﺗﻮﻟﺪﺕ ﻣﺒﺎﺭﮎ ﺍﯾﺸﺎﻟﻪ 93 ﺳﺎﻟﻪ ﺑﺸﯽ. ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﮐﺎﻣﻨﺖ ﻣﯿﺪﻩ: 78 ﺳﺎﻟﻪ ﺑﺸﯽ، 62 ﺳﺎﻟﻪ ﺑﺸﯽ، 53 ﺳﺎﻟﻪ ﺑﺸﯽ، 38 ﺳﺎﻟﻪ... ﺷﺮﻟﻮﮎ ﻫﻮﻟﻤﺰ ﻫﻢ ﺍﯾﻨﺠﻮﺭﯼ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﻧﻤﯿﺪﻩ.
27. یه بنده خدا پیرمرده توی پارک محله ما هر روز میاد می شینه و هنوزم که هنوزه خیلی اعتقاد به این داره که دکل های ایرانسل رو هم مرحوم مصدق نصب کرده.
28. نحوه ی صحبت کردن خانم ها: حنانه رو میشناسی؟ خواهر فاطمه دختر خاله نوره که میشه زن پدر شوهر مریم، دختر نسرین خواهر محمد پسر اشرف همسایه سپیده دختر منیره!
نه نمیشناسمش!!
ای بابا حنانه که دیدیمش تو عروسی نوه ی دختر محمد که باباش میشه دایی منیره و خواهرش پسر عمشونو گرفته مادربزرگش و مادربزگ ساره دختر کلثوم میشن دختر خاله.
اهاااا چش شده ؟؟
لاغر شده
29. داري غذا ميخوري همه لقمه هاتو کوچيک ميگيري کسي کاريت نداره تا يه لقمه ي دولوپي ميخوري همه ميخوان يا باهات حرف بزنن يا نگاهشون به تو ميوفته.
30. پر ﺳﻮﺩﺗﺮﯾﻦ ﻣﻌﺎﻣﻠﻪ ى عمر دهه شصتى ها ﺗﻌﻮﯾﺾ ﻧﻮﻥ خشک ﺑﺎ ﺟﻮﺟﻪ ﺭﻧﮕﯽ ﺑﻮﺩ.