-
اینکه زن و شوهر با یکدیگر بحث و دعوا کنند بسیار عادی است.
همه چيز از يك تفاوت اساسي شروع ميشود. از اينكه شما و همسرتان در دو دنياي متفاوت پرورش يافتهايد و به همين دليل دنيا را به شيوههاي متفاوتي ميبينيد؛ شيوههايي كه باعث ميشود تحليل شما از واقعيتها و نحوه مواجههتان با آنها، زمين تا آسمان با هم فرق كند. تفاوتهاي ميان شما و همسرتان ممكن است شما را براي پهن كردن دامهايي در جريان بحث، وسوسه كند و خيال شكست دادن همسرتان از مسير نقطهضعفهايش را به ذهنتان بيندازد.
البته زياد احساس عذاب وجدان نكنيد. مردها هم براي پيروز شدن در جريان بحثها از همين راه ميروند و بيآنكه بدانيد چطور و چرا، بهراحتي همه چيز را به نفع خود تمام ميكنند. ما در اين صفحه دامهايي را كه همسرتان در بحثهاي زن و شوهري برايتان پهن ميكند معرفي ميكنيم و به شما ياد ميدهيم از مسيرهاي ميانبر و امنتري براي رسيدن به نتيجه دلخواهتان برويد.
ميترسند ببازند
هنگامي كه مردها احساس ميکنند مورد تهديد واقع شدهاند، ميترسند و احساس آسيبپذيري ميكنند. در اين مواقع سعي ميكنند شما را از احساساتتان دور كنند تا شايد شانس بيشتري براي برنده بودن پيدا كنند. واقعيت اين است كه مردها ميانهاي با احساسات و ابرازآنها ندارند. آنها در همه سالهاي زندگيشان ياد گرفتهاند با منطق و جديت به همه چيز نگاه كنند و قبل از بررسي هر واقعيتي، احساساتشان را از آن بيرون بكشند.
در دعواهاي زن و شوهري نبازيد
مردها هنگام استفاده از مغز و قوه تفكر خود، در مقايسه با هنگامي كه از قلب و احساساتشان صحبت ميكنند، احساس تسلط بيشتري دارند؛ چرا كه تمرين بيشتري در اين زمينه داشتهاند. به همين دليل است آنها هنگامي كه شما به ابراز احساسات ميپردازيد، احساس ضعف ميكنند و براي موازنه قدرت، سعي ميكنند مكالمه را از «احساسات» به سمت «دادهها» سوق دهند و در اين راه سوالهاي زيادي از شما ميپرسند.
از كدام راه ميروند
گفتيم مردها هميشه دنبال اين هستند كه شما را به تله منطق بيندازند و از همين راه پيروز بحثهاي زن و شوهري شوند. آنها به جاي اينكه احساسات خود را در اين باره ابراز كنند، همه چيز را به دقت و با به خدمت گرفتن همه قدرت منطقشان مشاهده کرده و سعي ميكنند با گفتن جملاتي نظير جملات زير احساسات شما را زير سوال ببرند.
• كمي عصبي به نظر ميرسي! خيلي احساساتي برخورد ميكني. . .
• نميفهمم چرا اينطور به هم ريختي. . .
• آرام باش! خيلي عصبي شدي!
• به خودت بيا! بيش از حد احساساتي هستي و نقميزني!
جالب اينجاست كه اين تاكتيكها كه اغلب مردها با به كار بردنشان ميخواهند عنان بحث را به دست بگيرند، در مورد اغلب زنها موثر واقع ميشود. زنهايي كه با اين سركوبها مواجه ميشوند، توان خود را از دست ميدهند و بيآنكه بخواهند يا توانش را داشته باشند، به يك نبرد منطقي كشيده ميشوند. درست در همين زمان كه پاي منطق به ميان ميآيد، مردها شانس بيشتري پيدا ميكنند. در اين موقع مشكل اصلي همچنان حل و فصل نشده باقي ميماند و شما سرخورده و گيج با بحث منطقيای كه همسرتان به راه انداخته دست و پنجه نرم ميكنيد و او پيروزمندانه بازي را در دست ميگيرد.
شايد تصور كنيد همسرتان نميداند چه ميكند، اما واقعيت اين است كه اغلب مردها اين بازي را با آگاهي كامل طراحي و شروع ميكنند و چون ميدانند در آن پيروز ميشوند، هميشه سراغش ميروند. براي يك مرد، همين كه در جريان بحث با كاستيها و ناتوانيهاي احساسي و عاطفياش روبهرو نشود، كافي است.
متفاوت بودن دنیای زن ومرد باعث دعواهای زن وشوهری میشود.
چه بايد كرد؟
اجازه ندهيد نامزد يا همسرتان با شما چنين برخورد كند و هيچوقت با تلههايي كه او سر راه بحثهايتان چيده است، تماس خود را با احساساتتان از دست ندهيد و به خاطر داشته باشيد احساساتي شدن، نقطه ضعف شما نيست بلكه براي همه خانمها نقطه قدرت به شمار ميآيد.
از طرف ديگر، براي حل يك بحران چارهاي جز كندوكاو ريشههاي آن نداريد. اگر واقعا احساس ميكنيد دلتان شكسته يا ناراحت شدهايد، دليلي ندارد با شمشير منطق سر احساساتتان را ببريد و اين واقعيت را به گوش همسرتان نرسانيد. از طرف ديگر، شما بايد اين فرصت را براي شريك زندگيتان ايجاد كنيد كه از احساساتش باخبر شود.
بسياري از مردها آگاهانه يا ناآگاهانه از احساساتشان فاصله ميگيرند و نميتوانند احساس امنيتي را كه درنتيجه شناخت احساسات و كندوكاوشان ايجاد ميشود تجربه كنند. اگر براي آشتي دادن همسرتان با احساساتش تلاش كنيد، ديگر شاهد سركوبهاي او نخواهيد بود.
چرا مردها شبها با شما بحث نميكنند؟
براي شما هم پيش آمده كه حدود 11 شب كه همسرتان كمي از خستگي كارش رها شده و مشغول تماشاي تلويزيون است با او در مورد چيزي كه فكرتان را مشغول كرده صحبت كنيد؟ احتمالا شما هم در اين شرايط شنيدهايد كه «خستهام! وقت گير آوردي؟» يا «بگذار فردا در موردش حرف ميزنيم!» تكرار چنين طفره رفتنهايي ميتواند شما را كلافه كند اما اگر واقعيت اين موضوع را بدانيد، بهتر ميتوانيد حلش كنيد.
واقعيت اين است كه مردها شبها هنگامي كه خسته هستند، احساس تسلط كمتري بر تفكرشان و بحثي كه با شما راه افتاده ميكنند. مردها اغلب به مكالمه، به چشم يك «نبرد قدرت» كوچك مينگرند و به همين دليل دوست دارند زماني كه لباس رزم پوشيدهاند و در اوج آمادگي هستند، گفتوگو را شروع كنند.
گفتيم مردها هنگامي كه مكالمه حول موضوعهاي احساسي و عاطفي دور میزند، بهمراتب احساس توانايي كمتري در خود ميكنند و قطعا دنبال زمان ايدهآلي براي شروع آن ميگردند؛ بنابراين سعي خواهند كرد مكالمه را به زمان دیگری موكول كنند تا شانس بيشتري براي پيروزي داشته باشند. البته عكس اين حالت در مورد زنها هم صدق ميكند. ما خانمها به شكلي غريزي دوست داريم هنگامي كه مردها خسته هستند راجع به چنين مسائلي صحبت كنيم تا شانس بيشتري براي پيروزي داشته باشيم؛ چراكه ميدانيم هنگام خستگي و در انتهاي روز، مقاومتشان پايين بوده و ذهن و فكرشان خيلي آماده نيست.
برابر بجنگيد
به جاي اينكه شما هم مثل همسرتان دنبال طراحي يك دام باشيد، بهتر است موقعيتي ايجاد كنيد كه هر دوي شما حرفهايتان را به بهترين شكلمقابل هم بزنيد. پس چارهاي جز اين نداريد كه با همسرتان صحبت كرده و سعي كنيد راجع به زمانی كه بايد صحبت كنيد، به توافق برسيد. شايد لازم باشد تا فردا صبح صبر كنيد اما واضح است كه بايد براي خود محدوديت زماني در نظر بگيريد و گفتوگو را بيش از حد به تعويق نيندازيد. براي نجات زندگي مشتركتان هرگز احساسات منفي را روزها و هفتهها در خود نگه نداريد تا يكباره همه آنها را روي سر همسرتان خالي كنيد.
حرف هم را نميفهميد؟
درحاليكه شما و همسرتان همينطور مشغول دعوا هستيد، احساس گيجي و سردرگمي هر دوي شما هر لحظه بيشتر شده و بحث از مسيري كه بتوانيد كنترلش كنيد خارج ميشود. شايد از خود بپرسيد يك گفتوگوي ساده چرا هميشه به بالا رفتن صداهايتان و تنشهاي آزاردهنده ختم ميشود. واقعيت از اين قرار است؛ شما و همسرتان چشم مشتركي براي ديدن و زبان مشتركي براي حرف زدن نداريد؛ براي مثال به آن اندازه كه زنها به جزئيات دقت دارند، مردها ندارند. مردها آموزش ديدهاند كه بسيار هوشيار باشند و زنها آموزش ديدهاند به جزئيات توجه بيشتري داشته باشند. مردها دوردستها را زير نظر ميگيرند و زنها هميشه به اينجا و اكنون نگاه ميكنند؛ به همين دليل است كه شما و همسرتان هميشه در بحثها قرباني اين واقعيت ميشويد كه مردها و زنها تنها به دو طريق متفاوت دنیاي اطراف خود را ميبينند و درك ميكنند.
زنها اينطور آموزش ديدهاند كه تمامي جزئيات را ببينند و در جريان بحث اغلب از اينكه همسرشان متوجه بسياري از چيزهايي كه آشفته و نگرانشان كرده، نشده زجر ميكشند. مشكل اينجاست كه زنها ناخودآگاه انتظار دارند مردها هم همان نوع ادراك را داشته باشند و مثل آنها به جزئيات توجه كنند؛ درحاليكه چنين اتفاقي هرگز نميافتد.
تنها چارهاي كه براي بيرون آمدن از اين وضعيت داريد، اين است كه به همسر يا نامزدتان آموزش دهيد به جزئيات توجه بيشتري نشان دهد. كار سختي است و شايد ماهها و سالها زمان ببرد اما وقتي همه چيز را با جزئيات بيشتري توصيف كنيد، اين عادت را در او ايجاد ميكنيد كه به جزئيات بيشتر از قبل توجه كند. همين كه بگوييد «لباس سفيدت را كه يقه ايستاده دارد بپوش. . . »، «روي اين صندلي كه پارچه مخمل قرمز دارد، بنشينيم. . . »، «امروز آسمان چه رنگ سبز آبي عجيبي دارد. . . » و... کافی است