گوشه اي از فتاوا و آراي مرحوم سيد محمد غروي
-
اجتهاد : وي معتقد است مجتهد بايد در احكام الهي به علم يقيني برسد .
-
تقليد : مقلد هم بايد در شناخت احكام الهي به علم برسد ازاينرو تبعيت از يك فقيه رفع مسئوليت از او نمي كند . پس مقلد مي تواند در هر حكمي از يك مجتهد ، مستقلا تبعيت نمايد نه اينكه در تمامي مسائل ، از يك فقيه تقليد کند
-
حکومت : آن را يك امر دنيايي نه الهي مي داند كه مردم بر اساس همفكري و مشورت و ايجاد هم رايي به تشكيل آن مبادرت مي كنند و استدلال او اين است كه كلمه امر كه جمع آن امور است در قرآن به معناي كارهاي دنيايي مردم از جمله تشكيل دولت و حكومت است .
-
وصايت پيامبر در غدير خم و معرفي امام علي (ع) براي جانشيني او در امور دنيوي و حكومتي نبود ضمن اينكه يك امر الهي هم در اين باب نبود . پس «غدير خم» يك وصيت بود به مردم كه علوم دين خود را از چه كساني فراگيرند و الگوهاي عملي دين چه كساني هستند ؟
-
جنگ ابتدائي : آن را مجاز نمي شمارد و اثبات مي كند كه جنگ هاي پيامبر ، تماماً، دفاعي بوده و هيچ گاه نمي توان به منظور توسعه اسلام ، به سرزميني هجوم برد.
-
حكم رجم : سنگسار كردن زاني و زانيه را از احكام دين بني اسرائيل مي داند كه خود بردين موسي افزوده اند و ذكري از چنين حكمي در قرآن نيامده و در عمل قطعي پيامبر نيز وارد نشده است.
-
حكم قتل مرتد : اين نيز در قرآن نيست. بناءبراين مرتد را نمي توان به قتل رساند زيرا خلاف اختيار و آزادي است كه خدا به بشر عطاء فرموده .
-
اخبار موضوعه : «مقبوله عمر بن حنظله» (مورد استناد در موضوع ولايت فقيه) و «حديث من بلغه ثواب» (مورد استناد در موضوع تقليد و ظن فقيه) را از مجعولات شمرده و اين دو را از موثرترين اخبار آحاد منحوله در ايجاد انحراف و كژي در اسلام و شيعه قلمداد كرده است.
-
قطع يد : وي استدلال مي كند كه چون آيه در معناي «يد» مجمل است ، غرض، صدور حكم بريدن دست نبوده و معتقد است «يد» در آيه به معناي قدرت بكارفته بنابراين بايد دست او را از آن مقام و قدرت قطع نمود ، يعني توان و ابزار دزدي را از او گرفت .
-
مغرب و هلال : زمان فرارسيدن نماز مغرب و افطار همان غروب آفتاب مي باشد و فاصله احتياطي تاييد نيست .
-
حقوق زن : خداوند متعال در قرآن به بيان صريح و نص بليغ گفته است كه زن و مرد را از يك نفس آفريده و شرط كرامت انسان (چه زن باشد يا مرد) را در تقواي او دانسته است و هر دو را در حقوق مادي و معنوي برابر و حتي در برخي موارد زن را ترجيح داده است.
-
بلوغ دختران و پسران : قرآن براي بلوغ دو جنبه قائل است : فكري و جسمي كه تا هر دو در يك شخص پديدار نگردد مسئوليتي متوجه او نيست و مكلف به انجام حكمي نمي باشد . اين دو بلوغ علائمي دارد كه قرآن تعيين مي نمايد . بلوغ جسمي وقتي است كه دختر و پسر بتوانند توليد مثل كنند پس بلوغ دختران به حيض است و بلوغ پسران به احتلام . بلوغ فكري نيز منوط است به آزموني كه در مسائل اجتماعي ، اقتصادي و اخلاقي از دختران و پسران به عمل مي آيد .
-
ارث زوجه : اين ارث را از تمام ما ترك مي داند (طبق آيات كتاب) و آن را منقسم به منقول و غير منقول نمي كند .
-
طهارت اهل كتاب : بدن هر انساني كه آلوده به نجاسات ظاهري نباشد ، همانند لباسش ، پاك است.
-
حليت ذبائح اهل كتاب : ذبح اهل كتاب حلال است .
-
حليت انواع ماهي ها : طبق آيه قران« و اهل لكم صيد البحر/ هرچه از دريا صيد شود براي شما حلال است» .
-
طهارت ظاهري خمر (شراب) و خبث باطني آن .
-
عدم حرمت ريش تراشي .
-
جواز وضوء و غسل با لاك ناخن و ساير رنگ ها كه زائل كردن آنها ايجاد عسر و حرج مي كند .
-
كفايت هر غسلي از وضوء و صحت نماز با آن غسل .
محمد صالحی – 5/ 4/ 94