لالايى بيدارى
حسين غفارى
اشبه اباك يا حسن و اخلع عن الحق الرسن و اعبد الها ذاالمننن و لا توال ذالاحن
آنچه در پيش رو داريد، تحليل و تفسير دو بيت از اشعار اديبانهاى است كه حضرت
زهرا(س) آنگاه كه با فرزند ارشدش حضرت حسن مجتبى(ع) نجواى مادرانه داشت و به تربيت
روحى و پرورش فكرى و اخلاقى او مىپرداخت; سروده است. اين دو بيت كه هر مصراع و بند
بند آن حاوى چند نكته آموزنده و پيام سازنده در باب تربيت و پرورش كودكان و
نونهالان است، با ترجمهاى گويا و تفسيرى نه چندان عميق و پردامنه، به خوانندگان
عزيز تقديم مىگردد بدان اميد كه مورد توجه همه اولياء و مربيان - به ويژه پدران و
مادران - كه در راه تربيت و پرورش كودكان و نونهالان انقلاب اسلامى ايران گام
برمىدارند، قرار گرفته و از آن بهره جويند.
در آغاز نظر خوانندگان گرامى را به دو نكته شايان توجه جلب مىكنيم:
1- بىترديد نخستين آموزههايى كه اوليا و پدران و مادران به كودكان خود
مىآموزند، در شكلگيرى شخصيت و ساختار فكرى و فرهنگى آنان نقش تعيينكننده دارد;
از اينرو آنان بايد با دقت و وسواسى بسيار به محتواى آموزهها توجه كنند و در اين
مساله حضرت زهرا(س) درسى بزرگ، به تمامى اوليا و مربيان كودكان آموخت ونيز تعليم
داد كه ذهن خالى فرزندان را با چه آموزهها و دانستنيهايى مىتوان پر كرد.
2- شعر دو گونه است:
1- شعرهايى كه داراى مضامين بلند و محتواى آموزنده و نيز هدفمند و حكيمانه است.
2- اشعارى كه تنها از نظر ادبى شايان توجه است و از محتوا و مضامين مفيد و
سازنده تهى است و بيشتر براى سرگرمى و گذران وقت، سروده مىشود. اما اشعارى كه حضرت
زهرا(س) آنها را سروده است، از نوع نخست است و بدين ترتيب آن حضرت به همه ما آموخت
كه براى كودكان خود چه شعرى بايد سرود و چه ترانهاى گفت.
1- اشبه اباك يا حسن
حسن جان مانند پدرت على(ع) باش
در اين مصرع حضرت زهرا(س) به اساسىترين و اولويتدارترين نكته در باب تربيت و
پرورش كودكان پرداخته است زيرا از سويى تربيت و پرورش، بدون داشتن الگو و سرمشق
ميسر نيست و از ديگر سوى كودكان و نونهالان هم به طور طبيعى به دنبال يافتن الگو و
سرمشق مناسب و شايسته براى خويشند. حضرت زهرا(س) در آغاز سخن تربيتى خود با فرزندش
به همين نكته مهم تربيتى و پرورشى و نيز به نياز طبيعى كودكان پرداخته و همسر عزيزش
حضرت على(ع) را كه بهترين و كاملترين الگو و سرمشق زندگى براى بشريت است، به فرزندش
حضرت مجتبى(ع) شناسانده و چنين فرمودند: فرزندم مانند پدرت على(ع) باش و از او الگو
و سرمشق فرا گير. چرا كه على(ع) مظهر همه كمالات و فضايل انسانى و مصداق كامل
ارزشها و اوصاف آدمى است. عدالتخواهى، حقطلبى، آزادىخواهى، جهاد عليه زر، زور و
تزوير، تنها بخشى از بعد اجتماعى شخصيت على(ع) را مىنماياند و شجاعت، ايثار، علم،
عرفان، تقوا، عقل و دورانديشى، بخش ديگرى از ابعاد وجودى آن حضرت را تشكيل مىدهد.
اكنون بر يكايك شيعيان و پيروان آن بانوى نمونه فرض است كه چونان على(ع) و
فرزندان و تربيتشدگان مكتب او را الگو براى تربيت فرزندان خود قرار مىدهند و
همينان را به عزيزان خويش بشناسانند و در اين مساله به شرق و غرب عالم ننگرند چرا
كه اميرالمؤمنين على(ع) - به تعبير نويسنده روشنفكر عرب - شخصيتبىهمتايى است كه
شرق و غرب جهان مانند او را نديده و نخواهد ديد.
2- و اخلع عن الحق الرسن
و ريسمان را از گردن حق بردار
در اين مصرع حضرت زهرا(س) به مهمترين مسؤوليت اجتماعى انسان اشاره كرده و يادآور
مىشود: اى فرزندم تو بايد ريسمانى را كه حقستيزان بر گردن حق نهادهاند بردارى و
حق را از خفه شدن و جان سپردن برهانى و به آن حيات ببخشى; مطلب شايان توجه در اين
كلام اين است كه حضرت زهرا(س) اصل حقمدارى و حقپذيرى را به فرزندش توصيه نمىكند
زيرا اين دو از اصل مسلم و انكارناپذير دين اسلام استبلكه عزيزش را به حقطلبى و
احياى حقوق ديگران فرا خوانده به مبارزه با حقستيزان تشويق كرده است.
3- و اعبد الها ذا المنن
و خداى صاحب نعمت و احسانكننده را پرستش كن
آنچه حضرت زهرا(س) در اين مصرع بدان اشاره فرمودند; اساسىتريناصل دينى يعنى
توحيد و خدامحورى است زيرا عبادت به معناى پذيرش بندگى خدا و حركت هدفمند به سوى
حقيقت مطلق است و قرآن كريم آن را هدف و فلسفه آفرينش انسان معرفى كرده و فرموده
است: «و ما خلقت الجن ولانسالا ليعبدون.» و جن و آدميان را نيافريديم مگر تا مرا
[به يگانگى] بپرستند. (1)
آنگاه آن حضرت يكى از اوصاف خدا را يادآور شده و فرمودند: عبادت كن خدايى را كه
صاحب نعمت و احسانكننده است. بنابراين توحيد و خدامحورى در تمامى عرصههاى زندگى و
همچنين توجه به نعمتهاى الهى و شكرگزارى در برابر آنها، از نكات مهم تربيتى و
پرورشى است كه بانوى نمونه اسلام به وقت ايفاى نقش مادرى به آنها عنايت كرده و در
تربيت فرزندش به كار برده است.
4- و لا توال ذالاحن
و با افراد بدخواه و كينهتوز دوستى مكن (2)
در مصرع فوق، حضرت زهرا(س) به نكته مهم ديگرى در تربيت و پرورش پرداخته است كه
همه كودكان و نوجوانان شديدا به شناخت آن نيازمندند و آن عبارت از معيار و ملاك
گزينش رفيق و دوست است. ترديدى نيست كه داشتن دوست و رفيق، از نيازهاى اوليه و
حياتى هر كودك و نوجوانى است و اين نياز هم در علوم تربيتى به اثبات رسيده است ولى
مشكل اينجاست كه هم خود كودكان و هم مربيان و والدين آنان، معيار و ملاك گزينش دوست
و رفيق را به درستى نمىشناسند و بايد حل اين مشكل را در همين مصرع و گفتار بانوى
جهان جستجو كرد كه فرمود: فرزندم با افراد بدخو و كينهتوز دوستى مكن. اين سخن حاكى
است كه بدخواهى و كينهتوزى، از اوصاف بسيار زشت و از امراض واگير و سرايتكننده
روحى است و بايد كودكان و نونهالان را از ابتلاى به آن برحذر داشت.
پىنوشتها:
1- سوره ذاريات (51)، آيه56.
2- مناقب ابنشهرآشوب، ج3، ص389; بحارالانوار، ج43، ص286.
ماهنامه كوثر شماره 8