بنام خدا
راههای پیشگیری از فقر
بهطور کلی شیوه اصولی برخورد با هر مشکلی بستن راه پدید آمدن آن است. در مبارزه با مشکل فقر نیز اجرای سیاستهایی برای از بین بردن زمینههای پیدایش آن مهمترین گام به شمار میآید. در نهجالبلاغه هم از درمان فقر سخن به میان آمده و هم راه پیشگیری نشان داده شده است. مهم ترین راههای پیشگیری از فقر عبارتند از:
1-صدقه دادن: امام علیهالسلام میفرماید: اذا أملقتم فتاجروا الله بالصدقه؛ هر گاه تنگدست شدید با دادن صدقه با خدای تعالی سودا کنید (کلمات قصار250) صدقهای که فقیر میپردازد از دردهایش میکاهد زیرا این کار به او میفهماند که کسانی فقیرتر و ضعیف تر از او نیز هستند. فرمایش امام است که فرمود: (استنزلوا الرزق بالصدقه) روزی را به صدقه دادن فرود آورید (کلمات قصار 132) زیرا هر کس مالی را در راه خدا میبخشد هرچند اندک باشد خدای تعالی پاداش او را فراوان خواهد داد.
2-امانتداری: راه دیگر پیشگیری از فقر است، امانتداری ارزشی حیاتی است که اعتماد متقابل را در جامعه ریشه دار میکند و دارای ارزش اقتصادی نیز هست انسان امانتدار در جامعه محبوب است و همه دوست دارند در کارها با او مشارکت داشته باشند زیرا هیچ گاه به مال و ناموسشان خیانت نمیکند امامعلی(ع) میفرماید: (اداء الامانه مفتاح الرزق)؛ امانتداری کلید روزی است (شرح نهجالبلاغه: 318/20 ح650) و نیز میفرماید (و الامانه تجر الرزق و الخیانه تجر الفقر) امانتداری روزی به دنبال دارد و خیانت مایه فقر و تنگدستی است (تحف العقول: 255)به راستی امانتداری کلیه روزی است زیرا هرکس که امانتدار نباشد درهای زندگی به رویش گشوده نمیشود و از همه جا طرد خواهد شد.
3- پرهیزگاری و استغفار:انسان با گناهی که مرتکب میشود از روزی محروم میگردد (شرح نهجالبلاغه: 259/20ح33) و انسان تنها با استغفار و توبه میتواند از این بند آزاد گردد. امام علی علیهالسلام میفرماید: و خداوند استغفار (آمرزش خواستن) را سبب فراوانی روزی قرار داده است (خطبه 143).
4- فروتنی و اخلاق پسندیده: (سعه الاخلاق کیمیاء الارزاق)؛ اکسیر روزی در خوش اخلاقی است. (شرح نهجالبلاغه: 339/20 ح884). یعنی خویها و خصلتها باعث فراخی روزی گردد و یا به اعتبار این که سبب دوستی مردم گردد به صاحب آن و این که رعایت امانت او کنند و رغبت در معامله با او کنند اگر از اهل معامله باشد.
5- محکم کاری و درستی کاری: یکی دیگر از اسباب ثروتمندی و کسب روزی محکم کاری و درستی کاری است زیرا کالای خوب مشتری را جذب میکند درحالی که کار سطحی و بیدقتی هیچ گاه مشتری پیدا نمیکند و حتی کسی به آن نزدیک نمیشود اگر انسان شهرت خوب کسب کند مورد اعتماد تاجر و مشتری واقع شود امام علی علیهالسلام میفرماید: (من قصر فیالعمل أبتلی بالهم)؛ کسی که در عمل کوتاهی کند به اندوه دچار گردد. (کلمات قصار: 112
6- مهاجرت و سفر: گاهی برای انسان به دلایلی دشوار است که در یک جا کار کند لذا در این صورت باید به جای دیگر برود تا در آنجا گشایش و راحتی ببیند «و من یهاجر فی سبیلالله یجد فی الارض مراغما کثیرا وسعه» هرکس که در راه خدا مهاجرت کند در روی زمین برخورداریهای بسیار و گشایش خواهد یافت (سوره نساء: آیه100). همچنین امام علی(ع) در جهت پیشگیری از فقر سفارشهای اخلاقی به فقرا فرمودند که از جمله: قناعت، صبر و تحمل، استقامت و پایداری، عفت و پاکدامنی، نکوهش و مذمت دنیا، توصیه نمودهاند.
راههای درمان فقر:
1- اقداماتی که فرد باید انجام دهد (وظایف فرد)
2- اقداماتی که جامعه باید به صورت یک مجموعه انجام دهد (وظایف جامعه)
3- اقدماتی که دولت باید انجام دهد (وظایف دولت)
اول: وظایف فرد: کسب علم- کسب تجربه- کار- تدبیر و چارهاندیشی-غنیمت شمردن فرصتها- بخشش مستمر پرداخت زکات.
دوم: وظایف جامعه: همیاری اجتماعی- ایجاد روحیه تعاون و همکاری- نظارت بر کار دولت
سوم: وظایف دولت: تأمین اجتماعی- نظارت بر بازار- نظارت بر مالکیت
بنابراین در اجتماع فقیر و گرسنه و گرفتار ضعف اقتصادی ناچاراً انحطاط ادبی و اخلاقی سراسر آن را فراخواهد گرفت در چنین اجتماعی دیگر نه امید خیر و پیشرفتی میرود و نه احساس امنیتی میشود و نه از جرایم و جنایات خاطرها آسوده میگردد و نه از فضل و کمال و اکتشاف در آن اثری دیده میشود و نه چنین اجتماعی از دین بهرهای میبرد و نه اینگونه اجتماعی به درد دین میخورد زیرا انسان استعداد مرده و بیاثر به چه درد دین میخورد یا اینکه دین به چه درد او میخورد؟
اسلام هم از فردی که زندگیش تیره گشته چه بهره خواهد برد. نه تنها اسلام از چنین فردی نفع نخواهد برد بلکه در بسیاری جاها چنین شخصی مضربه حال اسلام و مایه سرافکندگی خود و دین است. در نهجالبلاغه هم از درمان فقر سخن به میان آمده و هم راه پیشگیری نشان داده شده است. پس در مبارزه با مشکل فقر بر مسئولان نظام واجب است تا با اجرای سیاستهای مناسب، برای از بین بردن زمینههای پیدایش فقر گامهای مؤثری بردارند.
منبع : پایگاه تاریخ فرهنگی قرآن - زارع پور