به گزارش سرویس فرهنگی خبرگزاری دفاع مقدس، اگر چه به طور کلی پرداختن به دفاع مقدس و تبعات آن جنگ نابرابر که بر ملت ایران تحمیل شد قابل ستایش و تقدیر است اما به همین نسبت تولید اثر در این حوزه حساسیتهایی دارد که به دلیل اهمیت این ژانر به راحتی نمیتوان از آنها چشم پوشید.
"حکایت عاشقی" سوژهی مغفول ماندهای را برگزیده و به سراغ روایت مردم مظلوم حلبچه رفته است که جای تقدیر دارد. با این حال این به آن معنا نیست که حالا هر اثری باشد و هر نقطه ضعفی هم که داشته باشد از آن چشم پوشیده داشت.
بنابر این فیلمسازانی که در این حوزه وارد میشوند باید بدانند که به همان اندازه که دستگاههای دولتی برای این کارها خوب پول میدهند، منتقدین هم تیزبینانه اثر خوب و قابل قبولی را از آنها مطالبه میکنند، پس باید رعایت حداقلهایی را برای ساخت چنین آثاری بکنند.
فیلنامهی نوشته شده کشش لازم را برای یک فیلم بلند سینمایی ندارد و در بهترین حالت یک فیلم کوتاه بیست دقیقهای است، در برخی موارد کاملا مشهود است که فیلمساز برای آن که فیلم را کش بدهد در فیلم گنجانده شدهاند. صحنه های رفت و آمد مکرر و حضور بعضا بی دلیل کاراکتر در کمپ یکی از همین موارد است.
فیلمنامه و عدم پرداخت مناسب شخصیتها باعث شده است که تماشاگر جز ده دقیقهی اول نتواند مخاطب را به دنبال خود بکشاند و از آن جا که فیلمنامه آن قدر هم توانا نیست که گره افکنی کند و اتفاقات فیلم قابل حدس هستند ارتباط بین فیلم و بیننده خیلی زود قطع میشود.
از این رو این فیلم در جذب مخاطب سینما ناتوان به نظر میرسد. اما شاید برای پخش عصر جمعه در تلویزیون کار مناسبی به نظر بیاید!
در غیر اینصورت اگر قرار است فیلمسازان ما به قیمت حرام کردن سوژهها به سراغ آنها بروند بهتر است ما اصلا فیلمی در این موضوعات نداشته باشیم و اینگونه شأن آنها را بیشتر حفظ کنیم.
انتهای پیام/