0

طنز: چرا علی مطهری با بقیه فرق دارد؟

 
mofalmusic
mofalmusic
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : فروردین 1392 
تعداد پست ها : 129

طنز: چرا علی مطهری با بقیه فرق دارد؟

نشریه طنز بزنگاه؛ شماره ششم

 

 

 

راستش من خودم درباره فتنه نظري ندارم چون خيلي سنم كم هست اما پدرم خيلي نظر دارد. پدر من يك آدم خيلي معمولي است. صبح‌ها بلند مي‌شود مي‌رود سر كار و شب‌ها بر مي‌گردد خانه. پدرم البته خيلي درباره فتنه نظر نمي‌دهد چون مي‌گويد نظراتش با بقيه فرق دارد و مي‌ترسد مردم با او مثل علي مطهري كه نظراتش با همه فرق دارد نگاه كنند. پدرم مي‌گويد آدم نظر نداشته باشد بهتر از اين است كه مردم فكر كنند او هم مثل علي مطهري فكر مي‌كند. من علي مطهري را نمي‌شناسم اما مثل اينكه آدم خيلي فرق‌ داري است!
اما يك بار كه پدرم مطمئن بود كسي آنجا نيست كه فكر كند او هم مثل علي مطهري است، نظراتش درباره فتنه را گفت. پدرم مي‌گفت فتنه خيلي هم خوب بود. پدرم مي‌گفت اگر هر دو سه سال يك بار فتنه ايجاد شود براي همه خوب است. پدرم مي‌گفت فتنه باعث شد بعضي‌ها براي يك بار هم شده در طول عمرشان «الله اكبر» بگويند. پدرم مي‌گفت اگر فتنه نبود ممكن بود بعضي‌ها در تمام عمرشان يك بار هم كه شده به نماز جمعه نروند. پدرم البته مي‌گفت بايد تا فتنه بعدي به فتنه‌گرها ياد داد كه نماز با كفش درست نيست و نبايد به صورت مختلط و زن و مرد قاطي نماز خواند. پدرم تا اين را گفت مادرم لبش را گاز گرفت و به خواهرم گفت برود زير غذا را كم كند. پدرم مي‌گفت اگر فتنه نبود بعضي آقازاده‌ها از سوء تغذيه مي‌مردند و خدا رو شكر فتنه باعث شد كه بروند وسط شلوغي پلوغي‌ها دو سه تا ساندويچ بخورند و كمي ته دلشان را بگيرد. پدرم مي‌گفت اصلا اگر فتنه نشده بود كه يك خانم محترمي نمي‌توانست داد بزند مردم بريزند توي خيابان و ممكن بود مردم فكر كنند لال است خداي ناكرده.

تا پدرم اين را گفت خواهرم گفت كل دنيا هم فكر كنند آدم لال است بهتر است از اينكه از اين جور حرف ها بزند. مادرم گفت اينكه از علي مطهري بودن هم بدتر است. پدرم دست كشيد به سرم و سرش را از بالا به پايين تكان داد. پدرم مي‌گفت تازه فتنه باعث شده است يك آقازاده‌اي سه سال برود انگلستان و براي خودش سركشي كند. من گفتم خوش به حالش، اين بابك آقازاده كه توي كلاس كنار من مي‌نشيند آن‌قدر بدبخت است كه خوراكي ندارد بياورد مدرسه آن وقت فاميلشان مي‌رود انگليس خوش مي‌گذراند. تا اين را گفتم پدرم كوبيد تو سرم كه آن آقازاده با اين آقازاده فرق دارد بچه، يك وقت بهش نگويي كه آن آقازاده فاميلشان است كه ناراحت مي‌شود. من كه داشتم سرم را مي‌ماليدم گفتم يعني آدم اگر آن آقازاده فاميلش باشد از اينكه مردم فكر كنند مثل علي مطهري فكر مي‌كند هم بدتر است؟ پدرم دوباره دست كشيد روي سرم و كله‌اش را از بالا به پايين تكان داد. پدرم مي‌گفت فتنه آن‌قدر خوب بود كه باعث شد يك نفر آدم گنده توي روز روشن برود در مجلس ختم يك آدم زنده شركت كند و در امور مربوط به مجالس ترحيم نوآوري ايجاد شود. پدرم مي‌گفت فتنه باعث شد تا يك زني كه شوهرش مي‌گفت روشنفكرترين زن ايران است نظريه داماد لرستان را بدهد و بقيه روشنفكرها هم چيزي درباره آن نگويند، تا مردم بفهمند روشنفكرها همچين پخي هم نيستند براي خودشان و پايش بيفتد دري وري‌هايي مي‌گويند كه آدم شاخ در مي‌آورد! پدرم مي‌خواست هنوز هم فوايد فتنه را بگويد كه يك نفر در زد و آمد داخل و پدرم هم كه مي‌ترسيد به خاطر نظرات فرق دارش فكر كند او هم شبيه علي مطهري فكر مي‌كند، ديگر نظراتش را نگفت.

 

دوشنبه 13 بهمن 1393  2:10 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها