
اقدامات وحدت آفرین شیعیان
تا قرن ششم هجری وجود مناظره های علمی بسیار میان اندیشمندان، بدون ابراز تعصب ناروا نسبت به یک مذهب خاص، نشان از نزدیکی فرقه های گوناگون اسلامی دارد.
از اواسط قرن بیستم میلادی، در پی بروز اختلافات جزیی میان مسلمانان و شکل گیری تفرقه، افرادی مثل جمال الدین اسد آبادی، شیخ شلتوت و آیت الله بروجردی اقداماتی در راستای وحدت آفرینی انجام دادند
در زمان انقلاب مشروطه، مراجع تقلید شیعه بیانیهای جهت وحدت شیعه و سنی صادر کردند و نوشتند «چون دیدیم که اختلاف فرقههای پنجگانه مسلمین (اختلافاتی که مربوط به اصول دیانت نیست) موجب انحطاط دول اسلام و استیلای خارجیان شدهاست، به جهت حفظ کلمه جامع دینیه و دفاع از شریعت محمدیه، فتاوای مجتهدین عظام، که روسای شیعه جعفریه هستند، و مجتهدین اهل سنت، اتفاق نموده بر وجوب تمسک به حبل اسلام... واتفاق شد بر وجوب اتحاد تمام مسلمین در حفظ بیضه اسلام و نگهداری جمع مملکتهای اسلامی از تشبهات دول بیگانه و حملههای سلطنتهای صلیبیه، متحد شد رای جمیعا برای حفظ حوزه اسلامیه بر این که تمام قوت و نفوذ خود را براین خصوص مبذول داریم.» آیتالله نورالله نجفی اصفهانی، آخوند خراسانی، سید اسماعیل صدر، شیخالشریعه اصفهانی و شیخ عبدالله مازندرانی از امضا کنندگان این بیانیه بودند. اندیشه ی وحدت اسلامی، یکی از مهمترین مبانی اندیشه های آیت الله خمینی محسوب می شود دعوت به وحدت بار ها در سخنان او دیده شده است.[۱۰]« شما می دانید که چیزی که این نهضت و این انقلاب را به ثمر رساند ایمان بود و مومنین همان طورکه قرآن شریف فرموده است ، برادر یکدیگر بوده وفرقی بین آنها نیست
آیتالله خامنهای نیز جهت حفظ وحدت شرکت در نماز جماعت اهل سنت را در مناطقی که اکثریت ساکنان آن سنی هستند (نه فقط مکه و مدینه) را لازم دانست و برای این منظور سجده بر فرش، نماز مغرب زودتر از اذان مغرب شیعیان را جایز شمرد اما تکتف (گرفتن دستها به هم) را خیر.
علما شیعه همچنین مقابله به مثل با سنیانی که شیعیان را کافر میخوانند را جایز ندانستهاند. در این رابطه آیتالله سیستانی گفتهاست: «لا تقولوا اخواننا السنه بل قولوا انفسنا اهل السنه» به این معنا که «شیعیان خطاب نکنند برادران سنی ما، بلکه بگویند ما خود اهل سنت هستیم» که در سایت وی نیز این مطلب آمده است[
آیتالله سید محمد حسینی شیرازی در کتاب "باماهواره چه باید کرد؟" در بخش قوانین فراموش شده نوشته:
آری نادیده گرفتن قوانین اسلامی، پیامدهای ناخوشایند بسیاری به همراه دارد، مثلاً: الغای(= لغو و باطل کردن) قانون وحدت امت اسلامی، موجب از میان رفتن روح همکاری میان فرزندان امت، ضعف مقاومت و پایداری در مقابل دسیسهها گردیده، قید و بندها و مقررات بسیاری را فراروی هجرت و اقامت در سرزمینهای اسلامی پدید آورده، تا اگر مسلمانی در نقطهای از کشورهای اسلامی نتوانست به کسب و کار بپردازد امکان مسافرت و هجرت به مکانی دیگر برای گشایش در زندگی را نداشته باشد.. در آیه شریفه پروردگار متعال میفرماید: وَمَن یُهَاجِرْ فِی سَبِیلِ اللّهِ یَجِدْ فِی الأَرْضِ مُرَاغَمًا کَثِیرًا وَسَعَةً سوره نساء - آیه ۱۰۰ (یعنی: کسی که در راه خدا هجرت کند، نقاط امن فراوان و گستردهای در زمین مییابد) ...
لذا میبینیم امروزه مسلمانان مصداق آیه شریفه: حَتَّی إِذَا ضَاقَتْ عَلَیْهِمُ الأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ سوره توبه - آیه ۱۱۸ (یعنی: تا آنکه زمین با همه وسعتش بر آنها تنگ شده) گردیدهاند.
و این امری طبیعی است که هر امت متفرق و از هم گسستهای، بسیاری از موهبتها و سرمایههای خود را از دست میدهد و در معرض انواع خطرات و آفات داخلی و خارجی، نظامی و اجتماعی و اخلاقی و روانی قرار میگیرد.
و الغای (= لغو و باطل کردن) قانون اخوت و برادری اسلامی موجب شد که مسلمانان به طبقات مختلف تقسیم و با یکدیگر بیگانه شوند، و بسیاری از مغزهای علمی و متفکران آنها به کشورهای بیگانه مهاجرت کنند. همین دو عامل به تنهایی کافی است تا یک امت را از بسیاری پیشرفتها و تحولات باز دارد و باعث افزایش دشمنیها و جنگ و خونریزیهایی که امروزه در کشورهای اسلامی به وقوع میپیوندد بشود؛ و ریشه همه این نابسامانیها از آنجا نشأت گرفته که حقایق و دستورات حیات بخش قرآن کریم نادیده گرفته شده، مگرنه اینکه خدای متعال فرمود:
یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُم مِّن ذَکَرٍ وَأُنثَی وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا سوره حجرات - آیه ۱۳
یعنی: ای مردم، ما شما را از مرد و زنی آفریدیم و شما را تیرهها و قبیلههای مختلف قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید.