نکات قرانی بیان معنوی تلگرام

كيست بهتر از خدا در نگارگرى؟

صِبْغَةَ اللَّهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً وَ نَحْنُ لَهُ عابِدُونَ‏

(اين است) رنگ‏آميزى الهى و كيست بهتر از خدا در نگارگرى؟ و ما تنها او را عبادت مى‏كنيم

Sibghatullah is better than Allah dye and we are His worshipers

نکته ها

به دنبال دعوتى كه در آيات سابق از عموم پيروان اديان، دائر به تبعيت از برنامه‏هاى همه انبياء شده بود، در نخستين آيه مورد بحث، به همه آنها فرمان مى‏دهد كه" تنها رنگ خدايى را بپذيريد" (كه همان رنگ ايمان و توحيد خالص است) كلمه (صبغة) از ماده (ص- ب- غ) است، و نوعيت را افاده مى‏كند، يعنى مى‏فهماند اين ايمان كه گفتگويش مى‏كرديم، يك نوع رنگ خدايى است، كه ما بخود گرفته‏ايم، و اين بهترين رنگ است، نه رنگ يهوديت و نصرانيت، كه در دين خدا تفرقه انداخته، آن را آن طور كه خدا دستور داده بپا نداشته است.(وَ نَحْنُ لَهُ عابِدُونَ) اين جمله كار حال را مى‏كند، در عين حال بمنزله بيانى است براى‏ (صِبْغَةَ اللَّهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ)، و معنايش اين است كه (در حالى كه ما تنها او را عبادت مى‏كنيم، و چه رنگى بهتر از اين؟ كه رنگش بهتر از رنگ ما باشد). اينكه" صِبْغَةَ اللَّهِ‏" چه محلى از اعراب دارد، مفسران احتمالات متعددى داده‏اند كه از همه روشنتر سه احتمال زير است نخست اينكه" مفعول مطلق" براى فعل محذوفى باشد (اصطبغوا صبغة اللَّه) ديگر اينكه" بدل" بوده باشد از" مِلَّةَ إِبْراهِيمَ‏" كه در آيات گذشته بوده، سوم اينكه" مفعول به" باشد براى فعل محذوفى (اتبعوا صبغة اللَّه).در تفسير قمى (ج 1ص62)و در كتاب معانى الأخبار(ص 188) از امام صادق علیه السلام ، روايت آورده، صبغة همان اسلام است. و همين معنا از ظاهر سياق آيات استفاده مي شود.

شهید مطهری (ره) در این زمینه مطالبی را بیان نموده اند که خلاصه آن را بیان می کنیم:

با توجه به معنایی که دین در قرآن دارد، سه واژه "فطرت و صبغه و حنیف" در یک مصداق استعمال شده است، اگر چه از نظر معنا و مفهوم با هم متفاوت اند؛

مقصود از "صبغة" بر وزن فعلة نوع رنگ زدن و رنگ کردن (نه فریب دادن) است و از مترادفات آن دو واژه "صبغ" و "صبّاغ" به معنای رنگ کردن و رنگرز می باشد.

در آیه شریفه مراد از "صبغة اللّه" یعنی دین، رنگ خدایی است که خداوند در متن تکوین زده و انسان را به آن زینت داده است.

این تعبیر در قرآن اشاره به عمل غسل تعمید که مسیحیان انجام می‏دهند دارد. و بچه های تازه متولد شده و کسانی می‏خواهند مسیحی شوند با این غسل، آنان را وارد دین مسیحیت می کنند و به این وسیله رنگ مسیحیت به او می‏ زنند و این شست و شو کردن را یک نوع رنگ مسیحیت زدن می ‏دانند. قرآن می‏ گوید رنگ، آن رنگی است که خدا در متن خلقت زده است... .

ایشان در ادامه می گوید" غسل تعمید اثری ندارد و کسی را که چیزی نیست نمی توان آنچنانی کرد؟! رنگ زدن آن رنگ زدنی است که دست خلقت در متن آفرینش زده است. آنچه پیغمبر ما می‏گوید همان اسلام واقعی و همان فطرت واقعی است؛ فطرت واقعی یعنی رنگی که خدا در متن خلقت به روح و روان بشر زده است...

پیام

رنگهاى غير خدايى را بشوئيد! راستى چه تعبير زيبا و لطيفى است؟ اگر مردم رنگ خدايى بپذيرند يعنى رنگ وحدت و عظمت و پاكى و پرهيزكارى.رنگ بى رنگى و عدالت و مساوات و برادرى و برابرى.و رنگ توحيد و اخلاص، مى‏توانند در پرتو آن به همه نزاعها و كشمكشها كه" هر گاه بى رنگى اسير رنگ شود" به وجود مى‏آيد، از ميان بردارند، و ريشه‏هاى شرك و نفاق و تفرقه را بر كنند.در حقيقت اين همان بى رنگى و حذف همه رنگها است آری، کسی که رنگ خدایی به خود بگیرد حاضر نیست که رنگی دیگر را بپسند و سراسر خدایی می شود و خود را برای خدا خالص می گرداند. اگر رنگ خدايى نباشد، رنگ‏هاى ديگر، انسان را گيج و متحيّر مى‏كند و همرنگ شدن با جماعتى كه اكثر آنها دچار انحرافند، خود مايه‏ى رسوايى و خوارى در قيامت است

منابع

ترجمه تفسير الميزان  ج‏1ص 472، استاد شهید مطهری، مجموعه آثار،ج 3، ص 461. تفسير نمونه ج‏1 ص 474 ،تفسير نور، ج‏1، ص213