آينه معرفت پاييز 1389; 8(24):1-20.
 
 
علي زاده بيوك*
 
* گروه فلسفه، دانشکده الهيات، دانشگاه امام صادق (ع)
 
 

از جمله اتهامات ناروايي که بر فلسفه اسلامي وارد شده، اين است که آنچه فلسفه اسلامي ناميده مي شود، اگر هم جايز باشد بر آن نام فلسفه اطلاق و آن را مقيد به قيد «اسلامي» کنيم، هماني است که فيلسوفان درجه اولي همچون ابن سينا، شيخ اشراق و ملاصدرا بيان کرده اند و اگر از اشکال ناکارامدي آن صرف نظر کنيم، هيچ جاي توسعه اي در آن نيست. از اين رو صرف عمر و هزينه براي آموزش و پژوهش در باب آن، جز دور معيوب و آب در هاون کوبيدن و باد پيمودن نيست.
ادعاي ما در اين مقاله آن است که اولا فلسفه اسلامي منحصر به ابداع و ابتکار سه فيلسوف نامبرده نيست
.
ثانيا فلسفه اسلامي از جهات متعددي جاي توسعه و نظرورزي دارد و سال هاي متمادي مي تواند از انديشمندان دلربايي کند و ذهن و زبان آنها را به خود جلب نمايد
.

 
كليد واژه: وجودشناسي، معرفت شناسي، انسان شناسي، بازخواني نظام مند مکاتب فلسفي مشائي، اشراقي و صدرائي
 
 

 نسخه قابل چاپ