کاظم دقاق در تاريخ 1339 در کربلا ديده به جهان گشود. در شش سالگي پدر خود را از دست داد.
خانوادهي دقاق در سال 1350 توسط رژيم بعثي عراق از کشور اخراج شدند و به ايران آمدند.
پس از ورود به قم و سکونت در اين شهر، کاظم در کارخانهي معصوميه قم به عنوان کارگر استخدام شد و تأمين مخارج زندگي را بر عهده گرفت.
با فرا رسيدن روزهاي پر شور انقلاب در سال 1356، کاظم نيز جزو کساني بود که به خيل عظيم مردم مسلمان پيوست و در راهپيماييها و تظاهرات شرکت ميکرد و هيچگاه از فعاليتهاي سياسي ترس و واهمهاي نداشت.
پس از پيروزي انقلاب شکوهمند اسلامي و شروع جنگ تحميلي، داوطلبانه راهي جبهههاي حق عليه باطل شد. با سپري کردن دورهي آموزشي در آبادان، براي ادامهي خدمت به شهر دوگنبدان و سوسنگرد اعزام شد.
کاظم دقاق در آخرين ديدار خود با خانواده، از جبهه گفت: «در سوسنگرد آتش توپخانهي عراقيها بسيار سنگين بود و ساختماني که در آن پناه گرفته بوديم، را مورد تهديد قرار ميداد. احساس ميکردم شهادت بسيار نزديک است. در اين حال، متوسل به حضرت ابوالفضل (ع) شدم و نذر کردم که اگر آسيبي به من نرسد، يک بار ديگر مادرم را زيارت کنم.»
کاظم تنها کسي بود که از گروه چند نفره زنده ماند و پس از اين ماجرا به قم بازگشت. پس از ديدار مادر و خواهر و برادرانش، سفارش کرد که اين آخرين ديدار ماست و من به شهادت خواهم رسيد و مرا در سردخانه تهران خواهيد يافت.
کاظم دقاق، در تاريخ 4/9/1359 بر اثر اصابت ترکش خمپاره در منطقهي سوسنگرد در سن 20 سالگي به فيض شهادت نايل آمد و پيکر مطهرش در گلزار شهداي شيخان به خاک سپرده شد.