انگار همين ديروز بود که مردم شهر گنبد به خانه دادخواه ميرفتند، و با صداي خنده زيباي عادل برق شادي در چشمانشان ميدرخشيد. سال 1340 بود، مادر نامش را عادل گذارد و از خداوند سعادت او را خواستار شد. هنوز 9 سال بيشتر نداشت که در غم فراق پدر شانههاي کوچکش لرزيد و مادر براي تأمين مايحتاج زندگي خود و فرزندانش به کار خياطي روي آورد و عادل تحت سرپرستي مادر تحصيلاتش را تا اخذ مدرک ديپلم ادامه داد. سال سوم دبيرستان بود که انقلاب به پيروزي رسيد و او به عضويت بسيج درآمد و در نهايت در تاريخ 19/7/1360 لباس سبز سپاه پاسداران را بر تن کرد. جنگ تحميلي که آغاز شد، عادل تأمل نکرد و مردانه در ميدان نبرد حضور يافت در زمان حضور در شهر نيز به مقابله با منافقين شهر آمل روي آورد. دادخواه 5 سال دلاورانه در ميدان رزم جنگيد و سرانجام در تاريخ 24/12/1363 در عمليات بدر جان به جان آفرين تسليم کرد و در سن 23 سالگي شربت طهور بهشتي را نوشيد.