درسي از كلاغ
جمعه 24 دی 1389 12:21 PMروزي در جنگلي كلاغي در تمامي طول روز بر روي شاخه درختي نشسته بود و هيچ كاري انجام نمي داد.
خرگوش كوچكي او را ديد و از او پرسيد:
كلاغ پاسخ داد:
خرگوش هم زير همان درخت نشست و استراحت خود را آغاز كرد.
ناگهان سرو كله روباهي پيدا شد. روباه پريد و خرگوش را گرفت و خورد.
نتيجه: