روزي در جنگلي كلاغي در تمامي طول روز بر روي شاخه درختي نشسته بود و هيچ كاري انجام نمي داد.

خرگوش كوچكي او را ديد و از او پرسيد:

كلاغ پاسخ داد:

خرگوش هم زير همان درخت نشست و استراحت خود را آغاز كرد.

ناگهان سرو كله روباهي پيدا شد. روباه پريد و خرگوش را گرفت و خورد.

نتيجه: