پاسخ به:اشعار ولادت امام حسن (ع)
چهارشنبه 20 بهمن 1395 11:27 PMشد دوباره سالگرد عاشقی
آمده فصل نبرد عاشقی
نسل من عاشق ترین نسل هاست
ما همه هستیم مرد عاشقی
سال های سال عاشق بوده ایم
بهترین درد است درد عاشقی
کوچه کوچه در مدینه می روم
می رسم بر دوره گرد عاشقی
تکیه بر دیوار باغ سیب داشت
بر رخش بنشسته گرد عاشقی
باغ پرٌ از سیب های سرخ بود
دور آنها سیب زرد عاشقی
تا سپیده با دل خود می زدم
در قمار عشق نرد عاشقی
عشق معنا می شود در این سخن
عشق یعنی مجتبی یعنی حسن
آمد و روی لب بابا نشست
خنده ها زیباتر از زیبا نشست
مژده ای مردم که مولا شد پدر
عاقبت دلشوره ی مولا نشست
کودکی زیباتر از قرص قمر
روی چین دامن زهرا نشست
در فضای خانه پر شد خنده ها
تا طنین گریه در آنجا نشست
چشم کودک وا شد و ختم رسل
بین چشمش پهنه ی دریا نشست
مرتضی از ذوق و شوق کودکش
دست و پا گم کرد و مدت ها نشست
از برای بوسه باران کردنش
خضر و نوح و حضرت عیسی نشست
طعم یک نخل رطب دارد لبش
مزه ی افطار شب دارد لبش
در نگاهش دسته دسته یاکریم
گیسویش معراج آمال نسیم
کافی است ابروی خود را کج کند
هر سپاهی می شود در جا دو نیم
وقت خواندن از دو چشمانش خدا
گفت : بسم الله الرحمن الرحیم
ماجرای عشق ما تازه که نیست
قصه مربوط است به ایام قدیم
آن زمانی که علق بودیم ، نه
موقعی که تازه در آب و گلیم
الغرض امشب گدایت آمده
کاسه ی ما پر کن ای مرد کریم
ای تمام مهربانی خدا
یا کریم یا کریم و یا کریم
...
معدن جود و سخایی مجتبی
انتهای لا فتایی مجتبی