پاسخ به:.ღ خــلوت با خــدا... ღ.
سه شنبه 12 بهمن 1395 8:01 AM
حرف دلی رو خوندم که اشک درمی آره، حیف بود که نگم
خدای من! از صبح تا شب برای عفو کردن ظلمم به دنبال تو (آواره کوی و بیابان) بودم، از صبح تا شب برای بخشش گناهانم به دنبال تو می گشتم، و از صبح تا به شب به دنبال امان تو بودم بخاطر ترسم(از گناهان)، از صبح تا شب برای دوری از ذلت به دنبال عزت تو می گشتم، و از صبح تا به شب ازفقرم به بی نیازی تو پناه برده بودم، و از صبح تا به شب از فناء و نابودی به بقاء تو پناهنده گردیدم.
خدای مهربان من! بر تن(رنجورم) لباس عافیت بپوشان، و رحمتت را بر سر تا پایم بریز، و با کرامتت مرا با شکوه گردان، و مرا از شرّ خلائقت باز دار،
ای الله ، ای رحمان ،ای رحیم.
{مفاتیح الجنان/حاشیه/مضمون دعای رفتن به مسجد}