دعای امام سجاد علیه السلام در وداع ماه رمضان
شنبه 28 شهریور 1388 1:48 PM
اى خدايى كه در برابر احسان به بندگان پاداش نخواهى، و از عطا و بخشش پشيمان نمىگردى،
اى كسى كه مزد بنده خود را بيش از عمل او مىدهى، نعمتت بى استحقاق به بندگان رسد،
تفضل، و مجازاتت عدالت، و قضايت عين خير است. اگر بخشش كنى عطايت را
به منّت آلوده نكنى، و اگر عنايت نكنى از باب ستم نيست،
آنكه تو را شكر كند شكرش كنى، در صورتى كه خودت آن شكر را به او الهام فرمودى، و هر كه تو را بستايد پاداشش مىدهى
در حالى كه آن ستايش را خودت به او تعليمكردى، پرده مىپوشى بر آن كه اگر مىخواستى رسوايش مىكردى،
و جود و كرم كنى بر آن كه اگر مىخواستى از وى دريغ مىكردى، در صورتى كه هر دو
مستحق رسوايى و دريغ تو اند، امّا تو تمام امورت را براساس تفضل بنا نهادهاى،
و قدرتت را بر آئين گذشت مقرّر كردهاى، و با آن كه با تو به مخالفت برخاسته با بردبارى
روبرو مىشوى، و به آن كه در حق خويش ستم كرده مهلت مىدهى، با صبر و بردبارى خود مهلتشان مىدهى
تا به حضرتت بازگردند، و در مؤاخذه عاصيان شتاب نمىكنى تا به توبه موفق شوند،
تا هلاك شونده آنان بدون رضاى تو هلاك نشود، و تيرهبختشان به نعمتت بدبخت نگردد مگر
پس از قطع بهانه و بعد از اتمام حجت همه جانبه بر او، و اين همه بزرگوارى و آقايى
از عفو و گذشت توست اى بزرگوار، و بهرهاى است از محبتت اى بردبار. تويى كه
بر بندگانت درى به سوى بخشش خود باز كردهاى، و آن را باب توبه ناميدهاى، و
بر آن درِ گشوده راهنمايى از وحى خود قرار دادهاى، تا آن را گم نكنند،
پس خود - كه نامت والا و مبارك است - فرمودى: «به سوى خدا توبه خالص و بىپيرايه آوريد، باشد
كه پروردگارتان گناهان شما را محو كند، و شما را داخل بهشتهايى
نمايد كه نهرها از زير آن روان است، در آن روزى كه خداوند پيامبر خود و آنان را كه به او ايمان
آوردند خوار وذليل نمىكند، درحالىكه نورشان پيشرويشان و از جانب راستشان روان است مىگويند:
خداوندا نورمان را كامل كن، و ما را مورد مغفرت قرار ده، كه تو بر هر چيز توانايى».
پس عذر كسى كه از ورود به آن خانه غفلت كند پس از گشوده شدن در و
بهپا داشتن راهنما چه خواهد بود؟ و تويى كه در معامله با بندگانت بر عطاى خود
افزودهاى، تا در اين تجارتشان از عنايت تو سود برند، و در حركت كردن به جانب تو
كامياب گردند، و از حضرتت بهرهاى افزون دريافت نمايند، به همين خاطر، تو خود - كه نامت مبارك است و بس والايى - فرمودى:
«هر كس كه يك كار نيك كند ده برابر آن پاداش دارد، و هر كس يك كار بد كند جز به مانند
كارش عقوبت نبيند»، و نيز فرمودى: «مثل آنان كه اموالشان را
در راه خدا انفاق مىكنند مانند دانهاى است كه هفت خوشه رويانده، در هر خوشه
صد دانه باشد، و خداوند براى هر كه بخواهد آن را چند برابر كند»، و فرمودى:
به خداوند قرض الحسنه دهد تا خدا آن را چندين برابر سازد؟» و امثال
و نظائر اين وعدهها كه در قرآن درباره چند برابر كردن كارهاى نيك فرو فرستادهاى.
و تويى آن خداوندى كه با گفتار از غيب خود و به سبب ترغيبت كه در برگيرنده
سود ايشان است آنان را به چيزى راهنمايى فرمودى كه اگر از آنان مىپوشاندى ديدگانشان درك نمىكرد، و
گوشهاشان فرانمىگرفت، و فكرشان به آن نمىرسيد، چرا كه فرمودى: «مرا ياد كنيد
تا شما را ياد كنم، و مرا سپاس آوريد و كفران نورزيد»، و فرمودى: «هرآينه اگر شكر آريد شما را
افزونى دهم، و اگر ناسپاسى كنيد همانا عذاب من شديد است»، و فرمودى:
«مرا بخوانيد تا شما را اجابت كنم، آنان كه از عبادت من (دعا كردن) تكبّر ورزند
به زودى خوار و ذليل وارد جهنم مىشوند». پس نيايش و دعا را عبادت، و تركش را
كبر و خودخواهى ناميدى، و بر ترك دعا به دخول دوزخ با ذلت و خوارى تهديد فرمودى.
بدين سبب بندگان واقعى به نعمتت تو را ياد كردند، و به بخششت شكر آوردند، و به فرمانت به دعا برخاستند،
و به خاطر گرفتن عطاى افزونت صدقه دادند، و تنها راه آزادى آنان از
خشم تو، و دستيابى به رضاى حضرتت در آن بود. و اگر مخلوقى مخلوق
ديگر را از سوى خود به مثل آنكه حضرت تو بندگانت را از سوى خود راهنمايى نمودى هدايت مىكرد موصوف
به احسان، و موصوف به امتنان و بخشش بود، و به هر زبانى مورد ستايش قرار مىگرفت،
پس سپاس توراست تا آنجا كه در سپاس تو راهى وجود داشته باشد، و تا آنجا كه
براى سپاس كلمهاى كه تو به آن ستوده شوى، و معنايى كه به سپاس منصرف گردد باقى باشد. اى كسى كه با احسان و فضلت
بندگان را به سپاس فراخواندهاى، و آنان را غرق عطا و بخشش خود نمودهاى،
چه آشكار و پخش است نعمت تو در ما! و چه فراوان است عطايت برما! و چه مخصوص است نيكى تو به ما!
ما را به دين برگزيدهات راه نمودى، و به آئين پسنديدهات رهنمون شدى،
و سالك راهى فرمودى كه آن را هموار كردى، و ما را به راه تقرب به پيشگاهت، و وصول
به كرامتت بينايى دادى. خداوندا تو از خالصترين آن
وظايف، و برگزيدهترين آن فرائض، ماه رمضان را
قرار دادى كه آن را از ميان ساير ماهها برگزيدى، و از ميان همه زمانها و عصرها
اختيار كردى، و بر تمام اوقات سال ترجيح دادى، به خاطر آنكه
در آن قرآن و نور نازل نمودى، و ايمان را در اين ماه چند برابر ساختى، و
روزه گرفتن را در آن واجب فرمودى، و به شب زندهدارى در آن ترغيب كردى، و شب قدر را
در آن كه از هزار شب با ارزشتر است بزرگ داشتى، پس ما را محض
اين ماه بر ساير امم برترى دادى، و در پرتو فضل آن ما را از ميان همه ملتها برگزيدى،
پس به فرمانت روزش را روزه گرفتيم، و در شبش به كمك تو به عبادت برخاستيم، و به وسيله
روزه و نمازش طالب رحمتى كه براى ما مهيّا فرمودى شديم، و آن را وسيله رسيدن
به ثواب تو قرار داديم، و تو بر آنچه بندگانت بدان رغبت دارند قادرى، و آنچه را كه از احسانت
خواسته شود بخشندهاى، و به آن كه جهت رسيدن به قرب تو بكوشد نزديكى. و همانا
اين ماه در نزد ما ستوده زيست، و با ما همنشينى
پسنديده بود، و برترين منفعت جهانيان را براى ما به ارمغان آورد، پس به هنگام پايان
گرفتن وقت، و سرآمدن مدت، و كامل شدن روزهايش از ما جدا شد، اينك آن را وداع مىگوئيم
وداع كسى كه هجرانش بر ما غمانگيز است، و روى گرداندنش ما را به اندوه و وحشت دچار كرده،
و بر عهده ما پيمان ناگسستنى، و حرمت در خور توجه، و حق
لازم دارد، به اين خاطر مىگوئيم: سلام بر تو اى بزرگترين ماه خدا،
و اى عيد عاشقان حق. سلام بر تو اى كريمترين همنشين از ميان اوقات، و اى بهترين ماه در روزها و ساعات. سلام
بر تو اى ماهى كه در طىّ تو برآورده شدن آمال نزديك گشته، و اعمال در آن پخش و فراوان است.
سلام بر تو اى همنفسى كه قدر و منزلتت بزرگ، و فقدانت
بسيار دردناك است، و اى مايه اميدى كه دوريت رنجآور است. سلام بر تو اى همدمى كه چون رو كنى
ما را مونس شاد كنندهاى، و چون سپرى شوى وحشتآور و دردناكى. سلام بر تو
اى همسايهاى كه دلها نزد تو نرم شد، و گناهان در تو نقصان گرفت. سلام
بر تو اى ياورى كه ما را در مبارزه با شيطان يارى دادى، و اى مصاحبى كه راههاى
احسان را هموار و آسان ساختى. سلام بر تو كه چه بسيارند آزاد شدگان حضرت حق در تو،
و چه سعادتمند است كسى كه حرمتت را به واسطه خودت رعايت نمود! سلام بر تو كه چه
بسيار گناهان را از پرونده ما زدودى، و چه عيبها كه بر ما پوشاندى! سلام بر تو
كه زمانت بر گنهكاران چه طولانى بود، و در دل مؤمنان چه
هيبتى داشتى! سلام بر تو اى ماهى كه هيچ زمانى با تو پهلو نزند.
سلام بر تو اى ماهى كه از هر نظر مايه سلامتى. سلام
بر تو كه مصاحبتت ناپسند و معاشرتت نكوهيده نيست. سلام
بر تو همچنان كه با بركات بر ما وارد شدى، و ناپاكى معاصى را از پرونده
ما شستى. سلام بر تو كه وداع با تو نه از باب خستگى، و فراغت از روزهات نه
به خاطر ملالت است. سلام بر تو كه قبل از آمدنت در آرزويت بسر مىبرديم، و
پيش از رفتنت بر هجرانت محزونيم. سلام بر تو كه چه بدىها كه به سبب تو از جانب ما گشته، و چه خوبيها كه از بركت تو به سوى ما سرازير شده! سلام
بر تو و بر شب قدرى كه از هزار ماه بهتر است.
سلام بر تو كه ديروز چه سخت بر تو دل بسته بوديم، و فردا چه بسيار
شائق تو مىشويم! سلام بر تو و بر فضيلت تو كه از آن
محروم گشتيم، و بر بركات گذشتهات كه از دست ما گرفته شد. بارالها ما اهل هذَا الشَّهْرِ الَّذى شَرَّفْتَنا بِهِ، وَ وَفَّقْتَنا بِمَنِّكَ لَهُ حينَ جَهِلَ
اين ماهيم كه ما را به آن شرافت بخشيدى، و توفيق ادراكش را به ما عنايت فرمودى آنگاه كه
تيرهبختان وقتش را نشناختند، و از بخت بدشان از فضلش محروم شدند. تويى سرپرست آنچه از معرفتش
كه ما را بدان برترى دادى، و آنچه از سنّتش كه ما را بدان رهنمون شدى، و ما به توفيق تو
به روزه و نماز آن برخاستيم همراه با تقصير، و در آن اندكى از بسيار را بجا آورديم. خداوندا
پس تو را سپاس همراه با اقرار به بديهامان، و اعتراف به سهلانگاريمان، در حالى كه
در قلوبمان ندامت قطعى، و بر زبانمان عذر صادقانه داريم، پس ما را با توجه
به اعتراف به تقصيرى كه در اين ماه داشتيم مزدى عنايت كن كه تدارك كننده
فضيلتهاى دلخواهمان، و جايگزين ذخيرههايى كه
مورد علاقه ماست باشد، و عذر ما را در كوتاهى از اداى
حقّت قبول كن، و آينده عمرمان را به ماه رمضان آينده كه در پيش داريم
برسان، و چون ما را به آن رساندى ما را بر انجام عبادتى كه سزاوار توست يارى ده،
و به انجام طاعتى كه شايسته آن ماه است موفق دار، و عمل صالحى را كه
موجب تدارك حق تو در آن دو ماه از ماههاى زمان خواهد بود به دست ما جارى فرما.
خداوندا هر گناه كوچكى يا بزرگى كه در اين ماه به آن دست زديم، يا معصيتى كه
به آن آلوده گشتيم، يا خطايى كه مرتكب شديم، از روى عمد يا
فراموشى، كه در آن به خود ظلم كرده، يا حرمت ديگرى را بدان
دريده باشيم، پس بر محمد و آلش درود فرست، و ما را از همه آنها در پرده ستّارى حضرتت بپوشان، و به عفوت
از ما بگذر، و ما را در آن ماه شهره به پيش ديده شماتت كنندگان قرار مده، و زبان
طعنهزنندگان را بر ما باز مكن، و ما را به كارى بدار كه سبب فرونهادن گناهان و پوشاندن آن
چيزى شود كه در آن ماه بر ما نمىپسندى، به مهربانيت كه پايان ندارد، و احسانت كه كاستى
نمىپذيرد. خداوندا بر محمد و آلش درود فرست، و ضايعه دردآور از دست رفتن رمضانمان را
جبران كن، و روز عيدمان و فطرمان را بر ما مبارك گردان، و آن را از بهترين روزهايى
قرار ده كه بر ما گذشته، كه بيشترين عفو را موجب، و بيشترين معاصى را محو كننده باشد، و گناهان
پنهان و آشكار ما را مورد مغفرت قرار ده. بارالها پايان يافتن اين ماه را
پايان يافتن خطاهايمان قرار ده، و به دنبال خارج شدنش ما را از بديهامان خارج كن،
و ما را از سعادتمندترين اهل اين ماه به آن، و پرنصيبترين آنان در آن، و بهرهمندترين ايشان
از خودت قرار ده. بار الها هر كس كه اين ماه را آن طور كه بايسته است رعايت كرده، و احترامش را
آنچنان كه بايد حفظ نموده، و حدودش را به بهترين صورت بپاداشته، و از گناهانش
به نحو صحيح پرهيز كرده، يا به وسيله كار خير به تو تقرب جسته كه موجب خشنوديت از وى
گشته، و رحمتت را متوجه او نموده، پس مانند آنچه به او بخشيدى از توانگرى خود به ما ببخش،
و چندين برابر آن را از فضل خود به ما عطا فرما، زيرا كه فضلت كاستى نگيرد، و خزائنت
نقصان نپذيرد بلكه افزون مىشود، و معادن احسانت از بين
نمىرود، و همانا عطاى تو گوارا عطايى است. بارالها بر محمد و آلش درود
فرست، و همانند پاداش آنانكه تا روز رستاخيزاين ماه را روزه گرفتهاند، يا به بندگى تو در آن
اقدام كردهاند براى ما ثبت كن. بارالها در اين روز فطر كه
آن را براى اهل ايمان عيد و شادى، و براى اهل آيين خود روز اجتماع و گردهمايى قراردادى به درگاهت
توبه مىكنيم، از هر معصيتى كه دچارش شديم، يا هر كار بدى كه به آن دست زديم، يا انديشه
سوئى كه در دل داشتيم، مانند توبه كسى كه خيال بازگشت به گناه را ندارد،
و پس از توبه به جانب هيچ خطايى برنمىگردد، توبه پاك و خالصى كه از
شك و ترديد پيراسته باشد، پس آن را از ما بپذير، و از ما راضى شو، و ما را بر آن استوار بدار.
بارالها، ترس از عذاب وعده داده شده، و رغبت به ثواب موعود را روزى ما كن،
تا لذّت آنچه را كه از تو مىخواهيم بيابيم، و غصه آنچه را كه از آن به تو پناه مىبريم دريابيم،
و ما را در پيشگاهت از توبه كنندگانى قرار ده كه محبتت را بر ايشان
حتم ساختهاى، و بازگشتشان را به طاعت خود قبول نمودهاى، اى عادلترين
عادلها. بارالها، از پدران و مادران و اهل دين ما
همگى، چه آن كه از ايشان از دنيا رفته، و چه آن كه تا قيامت به آنان خواهد پيوست درگذر. بارالها
بر محمد پيامبر ما و بر آلش درود فرست همچنان كه بر فرشتگان مقرّبت درود
فرستادى، و بر او و بر آلش درود فرست آن طور كه بر پيامبران مرسلت درود فرستادى،
و بر او و بر آلش درود فرست آن طور كه بر بندگان شايستهات درود نثار كردى، و
بهتر از آن اى خداى عالميان، چنان درودى كه بركتش به ما برسد، و
سودش نصيب ما گردد، و بهخاطر آن دعاهايمان مستجاب شود، زيرا كه تو بزرگوارترين كسى هستى كه به او
توجه شده، و بىنياز كنندهترين كسى هستى كه بر او اعتماد شده، و بخشندهترين كسى هستى كه از احسانش
درخواست شده، و تو بر هر چيز توانايى. (46)
و كان مِن دعائهِ عليهالسلام فى يوم الفِطر اِذَا انْصَرَفَ مِنْ صَلوتِهِ قامَ قآئِماً ثُمَّ اسْتَقْبَلَ القبلةَ و فى يومِالجُمُعةِ فقالَ:
يامَنْ يَرْحَمُ مَنْ لا يَرْحَمُهُالْعِبادُ، وَ يامَنْ يَقْبَلُ مَنْ لاتَقْبَلُهُ
اى آن كه رحم مىكنى بر آن كه بندگان بر او رحم نمىكنند، و اى كسى كه مىپذيرى كسى را كه شهرها
الْبِلادُ، وَ يامَنْ لايَحْتَقِرُ اَهْلَالْحاجَةِ اِلَيْهِ،وَ يامَنْ لا يُخَيِّبُ
نمىپذيرندش، و اى كسى كه اهل حاجتمندان خود را خوار نمىكنى، و اى كسى كه اصراركنندگان را
الْمُلِحّينَ عَلَيْهِ، وَ يامَنْ لا يَجْبَهُ بِالرَّدِّ اَهْلَ الدّالَّةِ عَلَيْهِ، وَ يا
نااميد نمىنمايى، و اى كسىكه دست ردّ بر سينه توقعداران نمىزنى، و اى كسىكه
مَنْ يَجْتَبى صَغيرَ ما يُتَحْفُ بِهِ، وَيَشْكُرُ يَسيرَ ما يُعْمَلُ لَه، وَ يا
پيشكش بىمقدار را مىپذيرى، و كمترين كارى را كه برايت كنند سپاس مىنهى، - و اى
مَنْ يَشْكُرُ عَلَىالْقَليلِ، وَ يُجازى بِالْجَليلِ، وَ يا مَنْ يَدْنُو اِلى
كسى كه عمل اندك را قدر مىنهى، و مزد بزرگ بر آن مىپردازى، و اى كه هر كس به تو نزديك گردد بهاو
مَنْ دَنا مِنْهُ، وَ يا مَنْ يَدْعُو اِلى نَفْسِهِ مَنْ اَدْبَرَ عَنْهُ، وَ يا مَنْ
نزديك مىشوى، و اى كسىكه هر كه را از تو روى گرداند به حضرتت فرا مىخوانى، و اى كسى كه
لايُغَيِّرُ النِّعْمَةَ، وَ لا يُبادِرُ بِالنَّقِمَةِ، وَ يامَنْ يُثْمِرُ الْحَسَنَةَ حَتّى
نعمت خودرا تغيير نمىدهى، و به انتقام شتاب نمىورزى، و اى كسى كه نهال خوبى را يُنْمِيَها، وَ يَتَجاوَزُ عَن السَّيِّئَةِ حَتّى يُعَفِّيَهَا، اِنْصَرَفَتِ
بهبار مىآورى تابيفزايى، و از بدى درمىگذرى تا آن را ناپديد نمايى، آرزوها
الْامالُ دُونَ مَدى كَرَمِكَ بِالْحاجاتِ، وَ امْتَلَأتْ بِفَيْضِ
پيش از رسيدن به نهايت كرمت با حاجات روا شده بازگشتند، و ظرفهاى طلب به فيض
جُودِكَ اَوْعِيَةُ الطَّلِباتِ، وَ تَفَسَّخَتْ دوُنَ بُلُوغِ نَعْتِكَ
بخششت لبريز شدند، و اوصاف به كنه وصف تو نرسيده
الصِّفاتُ، فَلَكَ الْعُلُوُّ الْاَعْلى فَوْقَ كُلِّ - عالٍ، وَ الْجَلالُ
از هم گسيختند، پس بدون شك برترىِ برتر از هر برترى مخصوص توست، و جلال
الْاَمْجَدُ فَوْقَ كُلِّ جَلالٍ. كُلُّ جَليلٍ عِنْدَكَ صَغيرٌ، وَ كُلُّ
امجد بر هر جلالى ويژه توست. هر بزرگى در پيشگاهت كوچك است، و هر
شَريفٍ فى جَنْبِ شَرَفِكَ حَقيرٌ، خابَ الْوافِدُونَ عَلى
شريفى در جنب شرفت پست است، آنان كه بهغير حضرتت روآوردهاند
غَيْرِكَ، وَ خَسِرَ الْمُتَعَرِّضُونَ اِلاّ لَكَ، وَ ضاعَ الْمُلِمُّونَ
نوميد شدند، و آنان كه جز وجود تو خواستهاند به خسران نشستند، وآنان كه به درگاه غير تو شدند
اِلاّ بِكَ، وَ اَجْدَبَ الْمُنْتَجِعُونَ اِلاّ مَنِ انْتَجَعَ فَضْلَكَ،
به تباهى رسيدند، و جز آنان كه فضل تو را طالب شدند تهيدست ماندند.
بابُكَ مَفْتُوحٌ لِلرّاغِبينَ، وَ جُودُكَ مُباحٌ لِلسّآئِلينَ، وَ اِغاثَتُكَ
درِ رحمتت براى تمام خواهندگان باز، و عطايت براى گدايان رايگان، و فريادرسيت قَريبَةٌ مِنَ الْمُسْتَغيثينَ، لا يَخيبُ مِنْكَ الْامِلُونَ، وَ لا يَيْاَسُ
به فريادخواهان نزديك است، آرزومندان از تو نوميد نمىشوند، و درخواست كنندگان
مِنْ عَطآئِكَالْمُتَعَرِّضُونَ، وَ لا يَشْقى بِنَقِمَتِكَالْمُسْتَغْفِرُونَ.
از عطايت محروم نمىشوند، و مستغفران از عذاب تو تيرهبخت نمىگردند،
رِزْقُكَ مَبْسُوطٌ لِمَنْ عَصاكَ، وَ حِلْمُكَ مُعْتَرِضٌ لِمَنْ ناواكَ،
سفره روزيت براى عاصيان پهن است، و بردباريت شامل دشمنانت نيز مىگردد،
عادَتُكَ الْاِحْسانُ اِلى الْمُسيئينَ، وَ سُنَّتُكَ الْاِبْقآءُ عَلَى
عادتت احسان به بدكاران است، و سنّتت رحمت بر
الْمُعْتَدينَ، حَتّىلَقَدْ غَرَّتْهُمْ اَناتُكَ عَنِ الرُّجُوعِ، وَ صَدَّهُمْ
تجاوزكاران، تا جائىكه مدارايت اينان را از بازگشت به تو غافل نموده، و مهلت دادنت ايشان را
اِمْهالُكَ عَنِ النُّزُوعِ، وَ اِنَّما تَاَنَّيْتَ بِهِمْ لِيَفيئُوا اِلى اَمْرِكَ،
از خوددارى از گناه بازداشته، حال آنكه تنها تو با آنان بردبارى كردهاى تا به فرمانت بازآيند،
وَ اَمْهَلْتَهُمْ ثِقَةً بِدَوامِ مُلْكِكَ، فَمَنْ كانَ مِنْ اَهْلِ السَّعادَةِ
و از آن رو به آنان مهلت دادهاى كه اطمينان به دوام سلطنتت دارى، پس آنكه اهل سعادت بود
خَتَمْتَ لَهُ بِها، وَ مَنْ كانَ مِنْ اَهْلِ الشَّقاوَةِ خَذَلْتَهُ لَها،
فرجام كارش را به سعادت بردى، و هر كه تيرهبخت بود به تيرهبختىاش واگذاشتى،
كُلُّهُمْ صآئِرُونَ اِلى حُكْمِكَ، وَ اُمُورُهُمْ ائِلَةٌ اِلى اَمْرِكَ،
همه سر به فرمان حكم حضرتت خواهند داشت، و بازگشت كارشان بهسوى فرمان تو خواهد بود، لَمْ يَهِنْ عَلى طُولِ مُدَّتِهِمْ سُلْطانُكَ، وَ لَمْ يَدْحَضْ لِتَرْكِ
پادشاهيت با مهلت طولانيى كه به آنان مىدهى سستى نپذيرد، و از تأخير محاكمه ايشان
مُعاجَلَتِهِمْ بُرْهانُكَ، حُجَّتُكَ قآئِمَةٌ لاتُدْحَضُ، وَ
برهان و حجتت ازميان نرود. حجتت استوار و پابرجاست و باطل نگردد، و
سُلْطانُكَ ثابِتٌ لا يَزُولُ، فَالْوَيْلُ الدّآئِمُ لِمَنْ جَنَحَ عَنْكَ،
سلطنت ثابت است آنسان كه زوال نپذيرد، پس واى بر آن كه از تو روى برتابد،
وَالْخَيْبَةُالْخاذِلَةُ لِمَنْ خابَ مِنْكَ، وَالشَّقآءُ الْاَشْقى لِمَنِ اغْتَرَّ
و نوميدى ذلّتبار از آن كسى است كه ازتو نوميد گشته، بدترين تيرهبختىها براى كسى است كه به تو
بِكَ، ما اَكْثَرَ تَصَرُّفَهُ فى عَذابِكَ! وَ ما اَطْوَلَ تَرَدُّدَهُ فى
مغرور شده، چه عذابهاى دردناكى كه خواهد چشيد! و چه اندازه سرگردانى درازى در عذابت
عِقابِكَ! وَما اَبْعَدَ غايَتَهُ مِنَ الْفَرَجِ! وَ ما اَقْنَطَهُ مِنْ سُهُولَةِ
خواهد داشت، و آرزوى گشايش از اين كس چه دور است! و نوميدى او براى سهولت خروج از عذابت بسيار!
الْمَخْرَجِ! عَدْلاً مِنْ قَضآئِكَ لاتَجُورُ فيهِ، وَ اِنْصافاً مِنْ
تمام اينها براساس عدل در قضاى غيرجائرانه تو، و از سر انصاف در حكم
حُكْمِكَ لاتَحيفُ عَلَيْهِ، فَقَدْ ظاهَرْتَ الْحُجَجَ، وَ اَبْلَيْتَ
غيرظالمانه توست. چرا كه پى در پى اتمام حجت نمودى، و آنچه سزاوار اندرز و ارشاد بود
الْاَعْذارَ، وَ قَدْ تَقَدَّمْتَ بِالْوَعيدِ، وَ تَلَطَّفْتَ فِى التَّرْغيبِ،
بيان داشتى، و تهديدت را اعلام فرمودى، و با لطف و محبت ترغيب به حقايق نمودى، وَ ضَرَبْتَ الْاَمْثالَ، وَ اَطَلْتَ الاِْمْهالَ، وَ اَخَّرْتَ وَ اَنْتَ
و براى بيدارى مردم مثلهاآوردى، و به آنان مهلتِ طولانى دادى، و كيفر را به تأخير انداختى در صورتى كه
مُسْتَطيعٌ لِلْمُعاجَلَةِ، وَ تَاَنَّيْتَ وَ اَنْتَ مَلىءٌ بِالْمُبادَرَةِ،
بر شتاب در عذاب توانا بودى، و مدارا نمودى در حالى كه قدرت بر عجله داشتى،
لَمْتَكُنْ اَناتُكَ عَجْزاً، وَ لا اِمْهالُكَ وَهْناً، وَ لا اِمْساكُكَ غَفْلَةً،
مدارايت از روى ناتوانى، و مهلت دادنت از باب سستى، و خودداريت از باب غفلت،
وَ لاَ انْتِظارُكَ مُداراةً، بَلْ لِتَكُونَ حُجَّتُكَ اَبْلَغَ، وَ كَرَمُكَ
و بهتأخير انداختنت از روىمدارا و سازش نبوده،بلكه به اين خاطر است كه حجتترساتر، و بزرگواريت
اَكْمَلَ، وَ اِحْسانُكَ اَوْفى، وَ نِعْمَتُكَ اَتَمَّ، كُلُّ ذلِكَ كانَ
كاملتر، و احسانت فراگيرتر، و نعمتت تمامتر باشد، تمام اينها
وَ لَمْ تَزَلْ، وَ هُوَ كآئِنٌ وَ لاتَزالُ، حُجَّتُكَ اَجَلُّ مِنْ اَنْ تُوصَفَ
بوده و هست و خواهد بود، و حجت تو برتر از آن است كه بهطور كامل وصف شود،
بِكُلِّها، وَ مَجْدُكَ اَرْفَعُ مِنْ اَنْ يُحَدَّ بِكُنْهِهِ، وَ نِعْمَتُكَ اَكْثَرُ
و برزگى تو والاتر از آن است كه كسى به كنهش برسد، و نعمتت بيش
مِنْ اَنْ تُحْصى بِاَسْرِها، وَ اِحْسانُكَ اَكْثَرُ مِنْ اَنْ تُشْكَرَ
از آن است كه همهاش بهشماره درآيد، و احسانت بيش از آن است كه كسى كمترين آن را
عَلى اَقَلِّهِ، وَ قَدْ قَصَّرَ بِىَ السُّكُوتُ عَنْ تَحْميدِكَ، وَ فَهَّهَنِى
شكرآرد، و اكنون نبودن زبان سخن مرا از ادامه سپاست ناتوان ساخته، و زبان تمجيدم الاِْمْساكُ عَنْ تَمْجيدِكَ، وَ قُصاراىَ الاِْقْرارُ بِالْحُسُورِ
از كار افتاده، و نهايت قدرتم آن است كه به درماندگى اقرار كنم
لارَغْبَةً - ياا اِلهى - بَلْ عَجْزاً. فَها اَنَا ذا اَؤُمُّكَ بِالْوِفادَةِ، وَ
نه از سر رغبت بهكوتاهى در ستايش تو -اى پروردگار من بلكه از باب ناتوانى. اينك منم كه بهدرگاهت روى آوردهام،
اَسْئَلُكَ حُسْنَ الرِّفادَةِ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِهِ، وَ اسْمَعْ
و از حضرتت توقع پذيرايى نيك دارم، پس بر محمد و آلش درود فرست، و رازم را
نَجْواىَ، وَ اسْتَجِبْ دُعآئى، وَ لا تَخْتِمْ يَوْمى بِخَيْبَتى،
بشنو، و دعايم را مستجاب كن، و روزم را به نااميدى و تهيدستى به شب مرسان،
و لاتَجْبَهْنى بِالرَّدِّ فى مَسْئَلَتى،وَاَكْرِمْ مِنْ عِنْدِكَ مُنْصَرَفى،
و در دريوزگيم دست ردّ به سينهام مزن، و رفتنم را از پيشگاهت،
وَ اِلَيْكَ مُنْقَلَبى، اِنَّكَ غَيْرُ ضآئِقٍ بِما تُريدُ، وَلاعاجِزٍ عَمّا
و بازگشتم را به حضرتت گرامىدار، زيرا در آنچه بخواهى دچار مضيقه نمىشوى، و در برابر خواستهها
تُسْئَلُ، وَ اَنْتَ عَلى كُلِّ - شَىْءٍ قَديرٌ، وَلا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ
ناتوان نمىباشى، و بر هر چيزى قدرت دارى، و هيچ حول و قوهاى
اِلاّ بِاللَّهِ الْعَلِىِّ الْعَظيمِ.
جز به دست خداى بزرگ نيست.