امام صادق علیه السلام  نه تنها ديگران را دعوت به كار و تلاش میكرد، بلكه خود نيز با وجود مجالس درس و مناظرات و... در روزهاى داغ تابستان، در مزرعه ‏اش كار مى‏كرد. يكى از ياران حضرت مى‏گويد: آن‏حضرت را در باغش ديدم، پيراهن زبر و خشن برتن و بيل در دست، باغ را آبيارى مى‏كرد و عرق از سر و صورتش مى‏ريخت، گفتم: اجازه دهيد من كار كنم. فرمود: من كسى را دارم كه اين كارها را انجام دهد ولى دوست دارم مرد در راه به دست آوردن روزى حلال از گرمى آفتاب آزار ببيند و خداوند ببيند كه من در پى روزى حلال هستم.