0

ختم آنلاین زیارت عاشورا - اول محرم تا اربعین حسینی-1436 ه.ق

 
ravabet_rasekhoon
ravabet_rasekhoon
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1392 
تعداد پست ها : 8846
محل سکونت : اصفهان

ختم آنلاین زیارت عاشورا در روز دوازدهم صفر
پنج شنبه 13 آذر 1393  8:00 AM

بسمه تعالی

ختم آنلاین  زیارت عاشورا در روز دوازدهم ماه صفر
 
 
امام حسین علیه السّلام فرمودند: 
فرزندم! بپرهيز از ستم بر كسى كه غير از خدا ياورى در مقابل تو ندارد.
 
سایر وقایع:
1-حکمین در صفین(1)
صبح دوازدهم یا سیزدهم(2) ماه صفر سال 38 ه ، لشکر امیرالمؤمنین علیه السلام مهیای جنگ شدند ، اما عمرو عاص حیله نمود و دستور داد تا قرآنها را بر سر نیزه کنند . صفوف جلوی لشکر کفر ورقهایی از قرآن ودر دیگر صفوف هرکس هرچه داشت بر سر نیزه کرد !! و فریاد میزدند: « لا حکم الا لله»!
منافقین مانند اشعث بن قیس، با تضعیف روحیه لشکرِ حضرت آنان را به اختیار حکمین ترغیب کردند. هرچه امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند که این نیرنگ است، و من کلام الله ناطق هستم نتیجه نداد. سرانجام قرار بر این شد که هر لشکر حَکَمی از جانب خود معین کند تا حُکم ایشان را هر دو طرف بپذیرند.
معاویه عمرو عاص را معرفی کرد و امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: « اگر ناچار هستیم، عبدالله بن عباس، و الّا مالک اشتر نخعی حَکَم باشد ».
اشعث و جماعت قُرّاء و حافظین که بعداً جزء خوارج شدند راضی به هیچکدام از این دو نشدند و گفتند:« فقط عبدالله بن قیس یعنی ابوموسی اشعری » . نفاق منافقین نتیجه داد و ابوموسی و عمرو عاص در « دومه الجندل » - که قلعه ای است بین مدینه و شام – جمع شدند، و با توجه به عداوتی که هر دو نسبت به بنی هاشم خصوصاً حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام داشتند و با مکر و حیلة عمرو عاص حضرت را به ظاهر عزل نمودند. ابوموسی از جمله منافقینی بود که در شب عقبه (بعد از غدیر) قصد قتل پیامبر صلّی الله علیه و اله و سلم را داشتند .(3)
بدین ترتیب فردای آن روز در بین جمعیت ابوموسی به عمرو گفت: تو بایست و معاویه را از امارت خلع کن، تا من هم علی بن ابیطالب علیه السلام را خلع نمایم . عمرو عاص گفت: من هرگز بر تو که عامل ابوبکر و عمر بوده ای و در ایمان و هجرت بر من تقدم داشته ای،سبقت نمی گیرم! ابن عباس گفت: ابوموسی! پسر نابغه تو را فریب ندهد، ولی او به گفتة ابن عباس گوش نداد و ایستاد و انگشتر را از دست بیرون کرد و گفت: من علی علیه السلام و معاویه را از خلافت عزل نمودم و ساکت شد.
عمرو عاص ملعون ایستاد و گفت:« مردم شنیدید که ابوموسی، علی را از خلافت عزل کرد . من هم او را از خلافت عزل نموده، و آن را برای معاویه بن سفیان ثابت می نمایم که او سزاوارتر است، و من به عنوان منصوب کردن معاویه انگشتر به دست می کنم »!
حکمین برای عوامفریبی فحش و دشنام بسیاری به یکدیگر دادند و دست به گریبان یکدیگر شدند و شریح قاضی تازیانه ای بر سر عمرو عاص زد . ابوموسی از ترس اصحاب امیرالمؤمنین علیه السلام به مکه پناهنده شد. همه این مطالب در حالی بود که پیامبر صلّی الله علیه و اله و سلم  در غزوة دومه الجندل ابوموسی را از این کار خبر دادند و فرمودند: « حَکَمَین در دومه الجندل گمراهند و گمراه می کنند کسانی را که از آنها تبعیت کنند ».(4)
امیرالمؤمنین علیه السلام پس از این واقعه در قنوت نوافل ابوموسی و سه نفر دیگر را این گونه لعن می فرمودند: « اللهم العن معاویه و عَمراً و اباالاعور السلمی و اباموسی الاشعری».(5)

2-وفات هارون برادر حضرت موسی(ع)

 

شناسنامه حضرت هــارون علیه السلام(6)
حضرت هارون (ع) از انبیاء بنی اسرائیل و برادر بزرگتر حضرت موسی (ع) است . نام مبارکش 20 بار در کلام الله مجید در سوره های « بقره ، قصص ، نساء ، انعام ، اعراف ، یونس ، مریم ، طه ، انبیاء ، مؤمنون ، فرقان ، شعراء ، صافات » ذکر شده است .
وی 3745 سال بعد از هبوط آدم (ع) متولد شد . بیشتر دوران زندگی وی با برادرش موسی (ع) همراه بود و او همواره یگانه یار و یاور موسی (ع) بوده است . او آئین و شریعت برادرش حضرت موسی (ع) را تبلیغ می کرد و هرگاه موسی (ع) به مسافرت می رفت مانند رفتن به میعادگاه طور و میقات چهل روزه اش ، هارون (ع) را در میان مردم جانشین خود قرار می داد. از امتیازات وی همین بس که خداوند به او سلام و درود فرستاده است و موسی (ع) او را چنین توصیف می کند : « خدایا زبان بردارم هارون (ع) از من فصیح تر است ، او را همراه من بفرست تا یاور من باشد و مرا تصدیق کند . »
سرانجام پس از 126 سال که از عمر موسی (ع) گذشته بود ، به اتفاق برادرش هارون (ع) عازم طور سینا شدند . چون به آن مکان رسیدند هارون (ع) وفات یافت و موسی (ع) او را دفن کرد و به میان بنی اسرائیل بازگشت و موضوع را به اطلاع آنان رسانید اما قوم یهود او را به دروغ به قتل برادرش متهم ساختند . کمی بعد با دعای موسی (ع) فرشتگان تخت حامل جنازه هارون (ع) را در میان آسمان و زمین در معرض دید بنی اسرائیل قرار دادند تا مرگ او را باور نمایند . ولی برخی گویند در بیابان « تیه » قبل از رسیدن به سرزمین مقدس از دنیا رفت . « تیه » نام بیابانی است که بنی اسرائیل پس از خروج از مصر مدت 40 سال در آن ماندند و میان سرزمین « ایله » مصر واقع شده و جزو سرزمین شام است .

 

 

پی نوشت ها:

 

1.قلائد النحور: ج محرم و صفر، ص385.
2.مستدرک سفینه البحار: ج6 ص294.
3.شرح ابن ابی الحدید: ج13 ص314 و 315.
4. منتخب التواریخ: ص167. تتمه المنتهی: ص30-31. شرح ابن ابی الحدید: ج13 ص315.
5. شرح ابن ابی الحدید: ج13 ص315.
6.مجموعه کامل قصه های قرآن ، نوشته : محمدجواد مهری کرمانشاهی ، انتشارات مشرقین قم
 
       
تشکرات از این پست
salma57 mokary namebaran fazli1184r132 nazaninfatemeh taghavi93 nargesza nazaninzahra mohsen_alavi papeli only110 parseman_110 mahmood_3074
دسترسی سریع به انجمن ها