ترور در لغت به معناي وحشت و ترس زياد است و در اصطلاح به«حالت وحشت فوقالعادهاي اطلاق ميشود كه ناشي از دستزدن به خشونت و قتل و خونريزي از سوي يك گروه، حزب و يا دولت بهمنظور نيل به هدفهاي سياسي، كسب يا حفظ قدرت است.»[1] در نتيجه اشخاصي كه دست به ترور ميزنند تروريست ناميده ميشوند، ترور را بيشتر در صدمات جسماني و در ارتباط با زور و خشونت تلقي كردهاند، حتي در سال1793در مجمع ملي انقلاب فرانسه«ترور بهعنوان يك قانون به تصويب رسيد و در همان سال در حملهی موسوم به ترور اول، رقمي بيش از20هزار نفر از جمله تعداد فراواني روحاني مسيحي و هوادار سلطنت خودكامه در سراسر فرانسه كشته شدند.»[2]
با اينحال براي بررسي دقيقتر خوبست بدانيم كه مفهومي بنام "ترور شخصيت" يا "ترور رواني" هم داريم كه در آن حيثيت و روح و روان افراد هدف تروريستها قرار ميگيرد:«ترساندن و تهديد افراد از طريق هدف قرار دادن روحيه، حس شهامت و اعتبار آنها.»[3]
مفهومي بنام رژيم ترور هم داريم كه مربوط به دولت تروريست است كه ممكن است عرصهی فعاليتهاي تروريستي آنها به خارج از مرزها هم راه يابد. هر كجا مخالفي باشد يا به زعم اين رژيم، تهديدكنندهی موجوديت، اهداف، منافع و....آنها باشد، شخصيت حقيقي يا حقوقي باشد، مورد ترور جسماني و رواني قرار ميگيرد:«رژيم ترور نيز به رژيمي اطلاق ميشود كه از طريق ايجاد وحشت، حبس و كشتار مخالفان خود، حكومت ميكند.»[4]
شايد اين تعريف كمي جامعتر از ديگر تعاريف باشد كه در سال1990 وزارت دفاع آمريكا ارائه داد:«كاربرد غيرقانوني يا تهديد به كاربرد زور يا خشونت بر ضد افراد يا اموال براي مجبور يا مرعوب ساختن حكومتها يا جوامع، كه اغلب به قصد دستيابي به اهداف سياسي، مذهبي يا ايدئولوژيك صورت ميگيرد.»[5]
اگرچه نميتوان اهداف اقتصادي، نظامي، توسعهطلبانهی امپرياليستي و... را براي كاربرد ترور ناديده گرفت و نيز مفهوم ترور رواني را كه نوعي حملهی تدريجي به شخصيت و حيثيت افراد است.
از منظر اسلام حتي در دفاع مشروع هم، كشتن افراد بيگناه، تعقيب فراريان، كشتن اسيران، زنان، كودكان و از اين فراتر تخريب جنگلها، درختان، آلوده كردن آبها، تعرض به ناموس مردم و پردهدري مجاز نميباشد، پيامبر(ص) در حديثي فرمودند:«الايمان قيدالفتك»[6] ايمان از ترور جلوگيري كرده است.