عصر مهدویت و حقوق محیط زیست
یک شنبه 5 مرداد 1393 11:05 AM
چکیده
در نوشتار حاضر، برای تبیین وضعیت حقوق محیط زیست در عصر مهدوی، ابتدا به وضعیت حقوق مزبور و اهمیت و شرایط بحرانی آن در جهان امروز اشاره میشود. سپس برای تشریح بیشتر موضوع در حکومت جهانی موعود، به طور اجمال، این مسأله در سیرة معصومان علیه السلام بررسی میشود. نتیجه این بررسی نشان خواهد داد توجه ویژه حکومت مهدوی به موضوع محیط زیست و ارتقای تعالی بخشی به آن، ریشه در تفکر ناب اسلامی دارد. آنگاه به طور ویژه، مبحث حاضر در آموزة مهدوی تحقیق شده و این نتیجه به دست خواهدآمد که در عصر ظهور، حقوق محیط مذکور به نحو کامل رعایت شده و حتی موجودات و محیط زیست آنها در گسترههایی به وسعت جهان هستی، در حیات مادی و معنوی تکامل یافته به نهایت تحقق استعدادها و قابلیتهای بالقوه خویش خواهند رسید و عالم هستی از هرگونه آلودگی مادی و معنوی، پاک خواهد شد. در خاتمه، برخی ویژگیهای زیستمحیطی دوران طیبة مهدوی به نحو اجمالی یادآور میشود.
بنابراین محیط زیست و موجودات هستی با این تحول و استحاله ایجابی، به اصل و وضع اصلی و طبیعی و الهی خود باز خواهند گردید و بنا به تعریف عدل) قرارگرفتن هر چیز در جای خود و استیفای اهلیتها و استحقاقها) عدالت دربارة آنها اجراشده و به نهایت اهلیت و سزاواری و تحقق استعدادها و قابلیتهای مکنون خویش دست خواهند یافت.
کلید واژهها: محیط زیست، مهدویت، احادیث، تخریب، حیات.
موضوع محیط زیست و ضرورت صیانت و حمایت از آن در تاریخ بشر از اهمیت و جایگاهی ویژه برخوردار بوده است، تا جایی که این امر، انسانها و جامعة انسانی را واداشته است در چند دهه اخیر، با وضع مقررات و قواعد ویژهای، حقوق خاصی را تحت عنوان حقوق محیط زیست تدوین نمایند. با این وجود، هنوز هم بشر مدرن نتوانسته تبعات مخرّب حیات صنعتی، ماشینی و مصرفی خود را بر محیط زیست کنترل کند و جهان، همواره با روند تخریب و آلودگی روزافزون محیط مزبور روبهرو است.
نظر به ضرورت طرح مباحث جدید و گشودن زوایای جدید در حوزه موضوع مهدویت، این مقاله تلاش دارد نوع نگرش به محیط زیست و جایگاه آن را در حیات طیبة مهدوی بررسی کرده و این ادعا را اثبات نماید که حقوق محیط مذکور و همچنین حقوق کلیه جانداران و گیاهان در عصر ظهور، به نحو کامل رعایت شده و حتی این موجودات و محیط زیست آنها در دوران مهدی عجل الله تعالی فرجه به نهایت تحقق استعدادها و قابلیتهای بالقوه خویش خواهند رسید.
فصل اول: نگرشی به حقوق محیط زیست در جهان امروز
«محیط زیست یکی از اصلیترین دغدغههای بشر وجهان مدرن در چند دهة گذشته تاکنون بوده است. برهمین مبنا، ایجاد و تحول حقوق و تکالیف مربوط به محیط مزبور ـ چه در حقوق داخلی و چه در حقوق بین الملل ـ از مسائل بسیار مهمی است که ذهن بسیاری از صاحبنظران، دولتمردان و انبوهی از سازمانهای جهانی و معاهدات بینالمللی را به خود معطوف و مشغول کرده است.
البته محیط زیست ـ دستکم به معنای امروزی آن ـ در بسیاری از زبانها یک اصطلاح نو و تازه است و سابقه کاربرد آن در زبان فرانسه، به قرن دوازدهم برمیگردد. این اصطلاح، از آغاز دهة 1990 م کاربرد گسترده پیدا کرده است.
محیط زیست از گذشتههای دور نیز مورد احترام تمدنها و فرهنگهای پیشین بوده و از قداست خاصی برخوردار بوده است؛ برای نمونه بین ایرانیان، پرستش میترا یا خورشید، بین هندیان و مصریان، تقدیس رودخانههای گنگ و نیل و بین بابلیان، پرستش ستارگان رواج داشته و در کتابهایی چون ریگودا) کتاب مقدس هندوان)، تورات و قانون حمورابی دربارة حفظ منابع طبیعی و خود آلودگی محیط زیست مطالبی، وجود دارد. اقوام دیگر چون فنیقیها، لیدیها، هیتیها، اقوام مایا و اینکا نیز به تقدیس پدیدههای طبیعی پرداختهاند که نشانة ایدة علاقه به طبیعت و حفظ محیط زیست از ادوار گذشته میباشد.(1)
با ظهور انقلاب صنعتی در قرن هجدهم، آسیبهای زیست محیطی ـ بهویژه در جهان صنعتی غرب ـ شکل بسیار ملموستری یافت و پس از آن، در قرن بیستم خسارات زیست محیطی با قضایایی همچون «تریل اسمیلتر» در سال 1941م، «کانال کورفو» در 1949م «اختلاف دریاچه لانو» در1959م، «اختلاف سدگات» در 1998م، «قضیه کاسموس» در سال 1998م در فضا، فاجعه کارخانه شیمیایی «بوپال هند» در سال 1984م، فاجعة «نیروگاه هستهای چرنوبیل» در 29 آوریل 1989م و آلودگیهای ناشی از حریق عمدی چاههای نفت کویت توسط عراق در جنگ دوم خلیج فارس، شکل عینیتر و بحرانیتری یافت و نشان داد که بشریت برای چیرگی بر این خطرات، نیازمند عزمی جهانی و برنامهریزی دقیق و انجام اقدامات قاطع و فراگیر در سطوح محلی، منطقهای و بینالمللی است؛ زیرا در غیر این صورت، حیات بشری دچار نابودی و انهدام روز افزونتری خواهد شد.
امروزه تهدیدهای زیست محیطی، دامنه وسیعی را در برمیگیرد؛ از جمله: آب وهوا، میزان حرارت و گرم شدن دمای زمین، بالا آمدن سطح دریاها، حفظ گونههای مختلف، به ویژه نادر گونههای گیاهی و جانوری، فرسایش لایه اُزُن، آثار فعالیتهای صنعتی، تخریب جنگلها، آلودگی آبها، بارانهای اسیدی، آلودگیهای صوتی، نظامی، هستهای و مانند آن.
از سویی برخی از این ضایعات زیست محیطی، خود نیز منشأ ضایعات گستردهتری شده اند؛ برای نمونه کارشناسان معتقدند قطع درختان جنگلی به صورت انبوه و انتشار پیاپی ضایعات صنعتی در فضا، سبب تغییرات بسیار نامطلوب در وضعیت آب و هوای جهانی و بالا آمدن سطح آب دریاها و ـ به تبع آن ـ زیر آب رفتن دشتهای ساحلی و گسترش امواج گرمازا شده است؛ همچنان که سوختهای فسیلی و استفاده نامتناسب و گسترده از آنها، سبب افزایش دیاکسیدکربن زمین و ایجاد پدیدة گازهای گلخانهای شده است. وجود گازهای سمی منتشر شده از فعالیتهای صنعتی، به اسیدی شدن بارانها انجامیده و آبهای مصرفی و فضای حیاتی موجودات دریایی را مسموم کرده و سلامت انسانها را به خطر انداخته است.
امروزه، این اعتقاد وجود دارد که اگر چه موضوعات محیط زیستی، از جهت روابط بینالملل، پدیدههای جدیدی نیست، با توجه به وخامت اوضاع آن، رهبران جهان به طور فزایندهای مسائل محیط زیستی را از موضوعات حاشیهای و جانبی، به دستور کار اصلی سیاسی خود منتقل کردهاند.
همچنان که همین رویه نیز دربارة عملکرد سازمانهای بینالمللی و جهانی در نحوة برخورد پیشگیرانه از آلودگی محیط زیست مشاهده میشود. تصویب و انعقاد دهها معاهده و کنوانسیون زیست محیطی، بیانکننده چنین اهمیت روزافزونی است.
باید خاطرنشان نمود که اصطلاح«محیط زیست» را میتوان به یک منطقه یا تمام سیاره و حتی به فضای خارجیای که آن را احاطه کرده است اطلاق کرد. یونسکو، برای محیط زیست، از اصطلاح «بیوسفر» یا لایة حیاتی نام برده که از تعاریف موسَّع در این باره بوده و عبارت است از: «محیط زندگی بشر یا آن بخش از جهان که بنا به دانش کنونی بشر، همة حیات در آن استمرار دارد». در حقیقت، بیوسفر یا لایة حیاتی، همان لایه و قشرنازکی است که این کره خاکی را در میان گرفته و شامل زمین و هزار متر بالای آن و عمق زمین و اقیانوسها است.
همچنین محیط زیست، شامل آب، هوا، خاک و عوامل درونی و بیرونی مربوط به حیات هر موجود زنده میباشد که در حقیقت، حیات انسانی، جانوری، گیاهی و رشد آنها از این محیط اثر میپذیرد. همچنین از نظر برخی کنوانسیونهای محیط زیستی، محیط مذکور، شامل بخشهای زیر میشود:
الف. منابع طبیعی ـ اعم از تجدیدپذیر و غیر قابل تجدید ـ مانند هوا، آب، خاک و کلیه جانوران و گیاهان و تأثیر متقابل این عوامل بر یکدیگر؛
ب. اموال و داراییهایی که از میراث فرهنگی میباشند؛
ج. مناظر و چشم اندازهای ویژه.
از اینرو، محیط زیست ساخت دست بشر، شامل بناها، آثارتاریخی، ساختمانهای گوناگون یا مناظر و چشم اندازهای ویژه در جایگاه بخشی از محیط زیست، باید برابر خرابی حراست شوند؛ همان طور که منابع طبیعی کرة زمین از جمله هوا، آب، زمین، گیاهان، حیوانات ـ به ویژه نمونههای معرف اکوسیستمهای طبیعی ـ باید به نفع نسلهای حاضر و آینده، حفاظت شوند و با منطقی کردن مدیریت تولید و مدیریت منابع، تعارض موجود میان توسعه و محیط زیست حل شود؛ اما متأسفانه به وضوح مشخص است که انسان عصر فراصنعتی و دورة «بیوتکنوالکترونیک» امروز، نتوانسته است بر معضل نابودی و تخریب محیط زیست توسط خویش فائق آید و با نابودی فزاینده جنگلها، افزایش بیابانها، آلودگی هوا و آب و خاک، محیط زیست و انقراض گونههایی از حیات جانوری و گیاهی مواجه است . این فرایند، در مداری بسته و قهقرایی، پیوسته در حال تکرار است. باز هم متأسفانه سرعت تخریب محیط مزبور از سرعت ترمیم آن، روز افزونتر است.
فصل دوم: حقوق محیط زیست در سیرة نبوی و معصومان علیهم السلام
در بحث از آموزة مهدویت، همواره نظر کردن به سیرة عموم معصومان ـ از خاتم انبیا صل الله علیه و آله تا امام یازدهم علیه السلامـ راهگشا و ضروری است؛ زیرا حاکمیت و امامت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه نقطه پایانی و تکمیل رسالت نبوی و امامت سایر معصومان علیه السلام خواهد بود. بدیهی است این سیره، شارح و مبیِّن آموزة مهدویت است؛ همانطور که این آموزه نیز مکمل و مبیِّن سیرة مزبور میباشد. بدین لحاظ اینجا به گونهای بسیار اجمالی به جایگاه حقوق موجودات ـ اعم از جانوری و گیاهی و محیط زیست آنها ـ در جایگاه مدخلی مقدماتی در تبیین بحث مذکور در آموزة مهدویت میپردازیم.
ابتدا باید گفت پیامبر مکرم اسلام صل الله علیه و آله به این موضوع بسیار اهمیت میداده است. در نهج الفصاحة ودیگرکتابهای روایی، احادیث فراوانی از آن حضرت دربارة اهمیت درخت و درختکاری و عمران و آبادانی محیط زیست نقل شده است؛ از جمله:
هرکس درختی بنشاند که انسانی یا دیگر مخلوق خدا از آن بخورد، برای وی صدقهای است.(2)
هرکسی درختی بنشاند، خدا به اندازه میوهای که از آن درخت برون میشود، برای وی پاداش ثبت میکند(3).
)خداوند( درخت را برای انسان آفرید؛ پس او را مکلف گرداند که درخت بکارد، آن را آبیاری کند و در حفظ آن بکوشد.(4)
هرکس درخت محتاج به آبیاری را سیراب نماید، گویی انسان مؤمن تشنهای را سیراب کرده است. (5)
پیامبراکرم صل الله علیه و آله در حدیث فاخر دیگری، کاشت درخت، جاری کردن نهر و حفرچاه را سه مورد از صدقات جاریه، همپای اثر فرزند صالح و ساخت مسجد به شمار آورده است که پاداش آن نیز برای فاعل آن، تا ابد دوام مییابد. به فرموده آن حضرت، هفت چیز است که پاداش آن برای بنده در قبر او و پس از مرگش دوام دارد: کسی که دانشی بیاموزد، نهری به جریان آورد، چاهی حفر کند، نخلی بکارد، مسجدی بسازد، مصحفی به ارث گذارد یا فرزندی بر جا نهد که پس از مرگش برای او آمرزش خواهد.(6)
پیامبر گرامی اسلام صل الله علیه و آله در حدیث ارزشمندی، زمین راهمچون مادری میداند که حفاظت ومراقبت از آن، بر همگان واجب ولازم است:
زمین را خوب نگاه دارید که گویی مادر شما است. هرکس بر روی زمین خوبی کند یا بدی کند، زمین خبر میدهد.(7)
توصیههای پیامبرگرامی صل الله علیه و آله دربارة حفظ حقوق حیوانات و برخورد ملاطفتآمیز با آنها فراوان است. آن حضرت، بر نهی شدید از اذیت و کشتن نا بجای حیوانات، بر رسیدگی کامل به آنها تأکید میورزد؛ از جمله:
1. چهارپا و مَرکب بر صاحبش شش حق دارد:
هرگاه پیاده شد، به او علف دهد؛ هرگاه از کنار آب گذشت، آب را بر او عرضه کند؛ او را نزند، مگر از روی حق؛ بیش از طاقتش بر او بار نگذارد؛ بیش از طاقتش او را راه نبرد و او را زیر بار سنگینِ خود نایستاند.(8)
2. هر حیوان، پرنده یا غیر آن که به ناحق کشته شود، روز قیامت با قاتل خویش مخاصمه کند.(9)
3. هر کسی گنجشکی را بیهوده بکشد، روز قیامت، )آن گنجشک( بیاید و نزد عرش فریاد زند و گوید: «پروردگارا! از این بپرس: چرا مرا بیفایده کشت؟».(10)
4. زنی به جهنم رفت؛ زیرا گربهای را بسته بود وچیزی بدو نخورانید و نگذاشت از چیزهای زمین بخورد، تامرد.(11)
در روایات نبوی،بر ساختوساز و عمران محیط زیست تأکید فراوانی شده است. آن حضرت افراد را از مسکن گزیدن در خانههای ویران برحذر داشته و عدم اجابت دعای چنین کسی را همانند فردی دانسته است که در حفظ حیوان تحت مالکیت خویش اهمال میورزد و فرموده است:
سه کسند که خدا دعایشان را نمیپذیرد؛ مردی که در خانة ویران جای گیرد، مردی که کنار راه اقامت گزیند و مردی که حیوان خود را رها کند و سپس دعا کند که خدا آن را نگه دارد.(12)
پیامبر اکرم صل الله علیه و آله در احادیث فراوان دیگری، خرج کردن برای اسب را همچون نفقه ضروری دانسته و ضمن همانند دانستن آن با صدقه، امساک در این باره را نهی کرده و صاحبان این حیوان را برای افزایش برکت آن، به نوازش پیشانی آن، توصیه فرموده است. بدیهی است با توجه به کاربرد گسترده حیواناتی مانند اسب در امور نظامی و حمل و نقل، تأکید حضرت بر اسب، به صورت نمادین بوده و در واقع ناظر بر حفظ حقوق سایر حیوانات نیز میباشد؛ همچنان که پیامبر صل الله علیه و آله مردم را به تکریم گاو در جایگاه مهتر چهارپایان توصیه مینمایند. همچنین از امام صادق علیه السلام نقل شده است که پیامبراکرم صل الله علیه و آله مردم را از شلاق زدن ـ به خصوص به صورت چهارپایان ـ و کشتن زنبور عسل نهی میکرد.(13) در حدیث دیگری از امام صادق علیه السلام به علت نهی از شلاق زدن به چهرة حیوانات این گونه اشاره شده که حیوانان، با صورت خود خداوند را تسبیح میکنند.(14) نیز امام حسین علیه السلام در این باره فرمود:
برای هر چیز، حرمتی نهادهاند و حرمت چهارپایان، در چهرة آنها نهفته است.
در روایات اسلامی، انسانهای فاقد عقل، در ردیف چهارپایان به شمار آمدهاند و حتی انسانی که شهوتش را بر عقلش حاکم میکند از چهارپایان بدتر به شمار آمده است. بدین ترتیب، حیوانات، به دلیل فقدان عقل، در مرتبه پایینتر از انسانها قرار داده شدهاند؛ ولی این مسأله دلیلی بر تجویز عدم مراعات حقوق آنها نیست، چنان که در برخی روایات، موجودات جانوری، چهار دسته به شمار آمده اند:
اول، انسانها که کاملترین موجودات هستند، سپس چهارپایانندکه مهتری آنها با گاو است و سومین دسته پرندگان هستند که مهتر آنها کرکس است و چهارمین صنف متعلق به حیوانات وحشی، با مهتری شیر است. در این روایت، حضرت علی علیه السلام تصریح فرموده است که گاو، عقاب و شیر برای صنوف زیر مجموعة خویش، با تضرع، از خداوند رزق و شفاعت میخواهند. بدین ترتیب، بیان شده است که همه حیوانات، اهل تسبیح خداوند بوده و به سبک و سیاق خویش پروردگار را عبادت میکنند.(15) با توجه به این نوع نگرش دین اسلام به حیوانات و حتی گیاهان، علت توصیه به رفتار محبت آمیز و محترمانه و مودتآمیز توسط این دین حنیف، بیشتر مشخص میشود.
سیرة امام علی علیه السلام نیز مشحون حمایت از حقوق محیط زیست و رعایت حقوق حیوانات است. فراز دوم نامة 25 حضرت که در واقع، دستورالعملی برای جمع آوری مالیات است، یکی از بهترین منشورهای اسلامی در زمینة رعایت حقوق حیوانات است. این بخش از نامه که در سال 39 ق به کارگزاران نگارش یافته است، نحوة جمع آوری مالیاتهایی که از حیوانات جمع آوری میشود را یادآوری کرده، نوع برخورد و نگهداری این حیوانات را تا تحویل به بیتالمال مسلمین چنین شرح میدهد و عمل به این دستورالعمل را مایة هدایت و بزرگی پاداش الهی به شمارمیآورد:
در رساندن حیوانات، آن را به دست چوپانی بسپار که خیرخواه و مهربان، امین و حافظ که نه سختگیر باشد و نه ستمکار، نه تند براند و نه حیوانات را خسته کند. سپس آنچه از بیتالمال جمع آوری شد، برای ما بفرست، تا در نیازهایی که خدا اجازه فرموده مصرف کنیم. هرگاه حیوانات را به دست فردی امین سپردی، به او سفارش کن بین شتر و نوزادش جدایی نیفکند و شیر آن را ندوشد، تا به بچهاش زیان وارد نشود. در سوار شدن بر شتران عدالت را رعایت کند، و حال شتر خسته یا زخمی را که سواری دادن برای او سخت است، مراعات بنماید. آنها را در سر راه، به درون آب ببرد، و از جادههایی که دو طرف آن، علفزار است به جاده بیعلف نکشاند، و هرچند گاه شتران را مهلت دهد تا استراحت کنند، و هرگاه به آب و علفزار رسید، فرصت دهد علف بخورند و آب بنوشند، تا آنگاه که به اذن خدا برما وارد شوند، فربه و سرحال، نه خسته و کوفته باشند، تا آنها را بر اساس رهنمود قرآن و سنت پیامبر صل الله علیه و آله تقسیم کنیم. عمل به دستورهای یاد شده، مایة بزرگی ِ پاداش و نیز هدایت تو خواهد بود.
فصل سوم: حقوق زیست محیطی در عصر مهدوی
با تأملی کوتاه در روایات مختص به عصر ظهور، به خوبی فهمیده میشود که فضای زیستی و موجودات ساکن در این قلمرو، از نهایت مواهب حکومت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه برخوردار شده، طعم آسایش، آرامش و حیات طیبة مبتنی بر عدالت را خواهند چشید. در این جا به قرائنی اجمالی از روایات وارده در این مورد ـ با ذکر شاخصههای لازم ـ مبادرت میکنیم؛ به عبارت دیگر، موارد زیر، برخی ویژگیهای محیطزیست عصر ظهور و رعایت کامل حقوق مزبور در آن دوره خواهد بود. البته یادآوری آنها از باب حصر نیست، بلکه تنها اشارهاجمالی است:
1. تطهیر و نورانیت زمین
در عصر مهدوی، زمین با لطف الهی از هر جور و ظلمی تطهیر میشود و با نور الهی منور و تابان میگردد. کلمات جور و ظلم، با کلماتی مانند طغیان و انحراف ترادف معنایی دارند. بدیهی است هرگونه تلوّث و آلودگی، زیرمجموعه معانی جور و ظلم قرار میگیرد؛ زیرا هرگونه آلودگی، به معنای انحراف از طبیعت مخلوق الهی و به معنای تعدی از حق و حرکت به سوی باطل است؛ همچنان که به هرگونه تجاوز از حق ـ اعم از کم و زیاد ـ اطلاق میشود. همچنین ظلم در لغت، به معنای تاریکی و شکافی است که در زمین به وجود میآید و به معنای «تجاوز از حد و قرار دادن چیزی در جای نامناسب» نیز آمده است. ابن فارس در معجم خود، اذعان میکند:
ظلم به دو معنا گفته میشود: نخست به مفهوم مخالف نور و روشنایی و دوم، قرار دادن چیزی در جایگاهی که شایسته آن نیست.(16)
واضح است که حکومت ظلمستیز و عدالتمحور مهدوی بر طبق این تعاریف، حکومتی بر مبنای تطهیر محیط زیست از هرگونه آلودگی و انحراف بوده و این محیط را به وضعیتی آرمانی برگشت خواهد داد و از طهارت و حیات طیبه آن حفاظت خواهدکرد. امام رضا علیه السلام در تأیید مراتب فوق میفرماید:
خداوند، به واسطة او )حضرت مهدی علیه السلام (زمین را از هر گونه جور و ظلم، مطهّر و منزّه میکند. پس هنگامی که وی خروج کند؛ زمین با نور پروردگار، نورانی شده و ترازوی عدالت، میان مردم حکمفرما میشود. پس از آن، دیگر احدی به دیگری ظلم نمیکند. او )حضرت مهدی علیه السلام (کسی است که زمین برایش در نوردیده میشود.(17)
2. رضایت و سُرور موجودات و محیط زیست
روایات بیشماری در تبیین عصر مهدوی، حاکی از نهایت رضایت تمام ساکنان و موجودات از حکومت مهدی موعود علیه السلام است. پر واضح است که این رضایت و سرور همگانی، نمیتواند بدون تأمین حقوق محیط زیست و کلیه ساکنان آن باشد. در روایات متعددی ـ به ویژه از پیامبر صل الله علیه و آله ـ این معنا چنین ذکر شده است:
زمین، از عدل پر میشود؛ همانطور که پیشتر، از جور پرشده بود. در خلافت او، اهل زمین و اهل آسمان و پرنده در هوا، از این حکومت راضی و خوشحال هستند.(18)
3. امنیت، صلح و دوستی در سپهر انسانی، حیوانی و گیاهی
محصول عدالتگستری و ظلمستیزی حکومت مهدوی و رعایت حقوق محیط زیست و ساکنان آن، چیزی غیر از امنیت و برقراری صلح و دوستی در فراخنای هستی نمیتواند باشد. همانطورکه برحسب روایات، کینهها و اختلافها از جامعه بشری رخت بر میبندد، این عوامل، از عالم حیوانی و جانوری نیز ناپدید خواهد شد. حتی حیواناتی که به کینهجویی و تقابل با هم شهره بودهاند، در کمال مسالمت و آرامش به زندگی مودتآمیز کنار هم خواهند پرداخت؛ همچنان که در حدیث معروفی که نشانه وضع امنیت بیسابقه در عصر ظهور است چنین ذکر شده:
در این عصر، حیوانات وحشی و چهارپایان درکمال صلح و مسالمت با یکدیگر به سر میبرند؛ به همین دلیل نیز حیوانات وحشی، دیگر خوفبرانگیز نبوده، به سایرحیوانات حمله نمیکنند.
در روایتی دیگرذکر شده است:
حیوانات وحشی، امنیت مییابند، تا حدی که همانند چهارپایان اهلی در راههای زمین به گردش در آمده و به چرا مشغول میشوند.(19)
در روایتی دیگر این وضعیت بدین صورت تشریح شده است:
نام او نام پیامبر صل الله علیه و آله است. به عدالت، امر کرده و خود بدان عمل میکند و از منکر نهی نماید. خداوند، توسط وی از ظلم جلوگیری کرده و شک و عدم بصیرتها را میزداید. گرگ و گوسفند در ایام او با هم به چرا میپردازند و ساکنان آسمان و پرنده در هوا و ماهیهای دریا از او راضی و خشنود هستند.(20)
همچنین در کنزالفوائد از ابنعباس، ویژگیهای عصر ظهور ذکر شده که یکی از آنها چنین است: گرگ، میش، گاو، شیر، انسان و مار از جان خود ایمن باشند.(21)
نیز امام صادق علیه السلام با تشریح برکتدهی آسمان و زمین در این دوره میفرمایند:
همة وحوش و درندگان، در امنیت کامل خواهند بود.
بنابراین، همانگونه که پیامبر صل الله علیه و آله فرمود، در حکومت جهانی حضرت مهدی علیه السلام مردم در رفاه و چهارپایان در آسایش میباشند.(22) در روایت دیگری از پیامبر صل الله علیه و آله که گویای اوج حفظ حقوق محیط زیست در آن عصر طیبه میباشد آمده است:
... نامش نام من است، موقع ظهور او، پرندگان در آشیانههاشان و ماهیان در دریاها با کمال آزادی و دور از هرگونه ترس تولید نسل میکنند و نهرها کشیده میشود و چشمهها میجوشد و زمین، دو برابر محصول خود را میرویاند... (23)
4. فعلیت یافتن همه قابلیتهای محیط زیست در بالاترین حد
با توجه به اینکه در اصیلترین منابع دینی، عدالت به معنای قرار گرفتن هر چیز در جای خویش و ایفای اهلیتها و رعایت و استیفای کلیه حقوقها آمده است، در حکومت مهدوی، هر موجودی ـ اعم از انسان، حیوان و نبات ـ باید به عالیترین جایگاه و به تحقق کلیه استعدادها و قابلیتهای خود برسد. چنین است که در عصر مهدوی، افزون بر جامعه بشری، محیط زیست اَرضی و سَماوی وکلیه موجودات ساکن در آنها، به عالیترین و نهاییترین حد تحقق قابلیتهای خود دست مییابند؛ به همین دلیل، آسمان و زمین، ثروتهای مکنون خود را بیرون میریزند و هرگونه آلودگی و تلوث را از خود دور میسازند و پوشش گیاهی، تمام عالم را فرا میگیرد؛ همچنانکه در روایت مربوط به مسافرت سرشار از امنیت زنی که راه عراق تا شام را میپیماید، آمده است که وی «درمسیر خویش گام نمیگذارد مگر برنبات و گیاهان».(24) این نشانهای از پوشش گستردة گیاهی در سراسر جهان است که شام و عراق که مناطقی تقریباً کم آب و علف و نیمه خشکند، در عصر ظهور، پوشیده از گیاه میشوند. برخی از روایات، بیانکنندة تحقق کلیه استعدادهای بالقوه محیط زیست در دوران ظهور، بدین شرح است:
امیر مؤمنان علیه السلام میفرماید:
پس)حضرت مهدی( مردم را مورد خطاب قرار داده و سپس زمین را به عدالت، بشارت میدهد. در این هنگام، آسمان، باران خود را عطا کرده و درختان میوههای خود را فرو میفرستند.زمین، کلیه رستنیهای خویش را عرضه کرده برای اهل عالم، و خود را با این گیاهان زینت میبخشد...؛ همچنانکه زمین برای مردم، گنجهای خود را خارج میسازد. (25)
پیامبر صل الله علیه و آله در حدیثی میفرماید:
خداوند گنجها و معادن زمین را برای او آشکار ساخته و وی را با رعب خویش یاری میدهد.(26)
ذکر روایتی دیگر از پیامبر گرامی اسلام صل الله علیه و آله در اینباره نیز به تنویر مطلب کمک بیشتری میکند:
مردی از اهل بیت من خروج نموده، به سنت من عمل میکند. خداوند، برای وی برکتهای خویش را از آسمان فر و میفرستد و زمین نیز برکات خود را خارج میسازد... . امت من، در زمان وی از نعمتهایی برخوردار میشود که پیشتر، از آنها بهرهمند نشده بود و نیکوکار و فاجر، جزو بهرهمندان از این نعمتها هستند. آسمان، بر آنها بارانهایش را نازل کرده و زمین چیزی از روییدنیهایش باقی نمیماند، مگر این که آنها را برویاند و تأخیری در این مورد روا نمیدارد. (27)
5. عمران وآبادانی و توسعة موزون محیط زیست
مطالب پیشین، به خوبی گویای اوج عمران و آبادانی محیط زیست در عصر ظهور است. با وجود این، در پارهای روایات، به گونهای دقیقتر و مصداقیتر به این آبادانی اشاره شده و حتی آمده است که تمام ویرانههای زمین آباد میشود. امامباقر علیه السلام فرمود:
خداوند، دین خود را به وسیلة او برتمام مکتبهای جهان پیروز میکند؛ هرچند مشرکان ناخشنود و مخالف باشند؛ ویرانیهای زمین، آباد میشود....(28)
همچنین در تفسیر آیة «مدهامّتان» از امام صادق علیه السلام منقول است:
در عصر ظهور، بین مکه و مدینه از درختان نخل متصل میشود.(29)
نیز امام صادق علیه السلام در بخشی از کلام خود دربارة این عصر، میفرماید:
امام علیه السلام مسجدی بیرون کوفه میسازد که هزار در داشته باشد. خانههای کوفه، به نهر کربلا و «حیره» متصل میشود؛ به طوری که مردی روز جمعه، سوار استر تندرو میشود، تا خود را به نماز برساند، ولی به نماز نمیرسد.(30)
شیخ طوسی در کتاب تهذیب با ذکر روایتی مینویسد: امیرالمؤمنین علیه السلام به «حیره» تشریف برد و فرمود: روزی برسد که کوفه به حیره وصل شود و چنان مرغوبیت پیدا میکند که یک ذرع زمین آن، به چند اشرفی فروخته میشود. مسجدی درحیره بنا میشود که دارای پانصد در باشد. نمایندة قائم، در آن نماز میگزارد؛ زیرا مسجد کوفه برای آنها تنگ خواهد بود. دوازده پیش نماز عادل آنجا نماز میگزارد.(31)
این روایات، حاکی از عمران، آبادانی و توسعة موزون محیط زیست انسانی، حیوانی و نباتی در کل عالم است. این نیز ماحصل حمایت کامل از حقوق زیست محیطی در آن دوران درخشان است. نتیجة چنین وضعیتی آن است که حتی کرةزمین در مقایسه با وضعیت بهینه خویش و از این که در زیر قدمهای یاران مهدی عجل الله تعالی فرجه قرار میگیرد، به خود بالیده و احساس غرور و افتخار میکند. از امام باقر علیه السلام در این مورد چنین نقل شده است:
گویا یاران قائم را میبینم که بر شرق وغرب جهان احاطه یافتهاند و همه چیز تحت فرمان آنها است؛ حتی درندگان زمین و پرندگان شکاری آسمان، پی رضایت آنها خواهند بود و همه چیز حتی این نقطة زمین برنقطه دیگر آن اظهار فخر و غرور میکند و میگوید: امروز مردی از یاران قائم برمن قدم نهاد و عبورکرد.(32)
6. مقابله با آلایندهها و رعایت حریمهای خصوصی و عمومیدر حیات مدنی
این موارد، نه تنها به عنوان مصادیق دقیقی از حفظ حقوق محیط زیست صورت میگیرد، بلکه حتی اگر آلایندگی محیط زیست منحصر به اشراف بر یک منزل یا ریزش آب از ناودانهای منازل به محیط عمومی باشد یا این که مسجد مشرف به خانههای مردم شود یا حتی بخشی از یک بنا در راههای عمومی ساخته شده باشد، با برخورد حکومت مواجه شده و این مورد ـ هر چند با تخریب مسجد ـ برطرف میشود. در این باره در کتاب ارشاد، ابوبصیر در حدیثی طولانی از امام صادق علیه السلام روایت کرده است که میفرماید:
هنگامی که قائم ما قیام کند، چهار مسجد را در کوفه منهدم میکند و هیچ مسجد مشرفی را نمیگذارد جز این که کنگره و اشراف آن را خراب میکند و به حال ساده و بدون اشراف میگذارد. شاهراهها را توسعه میدهد؛ هر گوشهای از خانهها را که در راه عمومی واقع است، اصلاح میکند و ناودانها را که مشرف به راه مردم است، بر میدارد. هر بدعتی رابرطرف میسازد و هر سنتی را باقی میگذارد... (33)
7. استفاده از راهکارها و فنآوریهای جدید درمحیط زیست
نکتة قابل ذکر در اینجا آن است که در عصر ظهور رشد و ترقی علوم و فنون به اوج خود رسیده و دانش، بنا بر روایات، از دو حرف، به بیست و هفت حرف خواهد رسید؛ ضمن این که با شکوفایی و کمال عقلانیت بشری و افزایش فهم و درک جامعه انسانی به عنوان یکی از مواهب خداداد عصر ظهور مواجه هستیم. پر واضح است در چنین وضعیت بالنده و سرشار از فن آوریهای نوین، هزاران ابزار جدید علمی برای مقابله با آلایندههای صنعتی در دسترس بشر قرارخواهد گرفت و جهان از وجود تمام آنها رهایی خواهد یافت. همچنین در آن عصر، با تعالی جامعه و افراد انسانی، بشر، در جایگاه اصلیترین آلایندة محیط زیست، عاقلانه و برمبنای اعتقاد عملی به دیانت خویش، از ارتکاب اینگونه اعمال، پرهیز خواهد کرد.
8. گسترش حفظ محیط زیست به فضاهای ماورای زمینی
برخی از خبرگان مباحث مهدویت معاصر، بر این باورندکه طبق روایات متعدد، کُرات زیادی در آسمانها وجود دارد که آباد و دارای جوامعی از مخلوقاتند که غیر از نوع انسان و فرشته و جن هستند. علامة مجلسی، مجموعهای از این روایات را در بحار الانوار گرد آورده است. به اعتقاد برخی از مفسران، شماری از آیات قرآن نیز بر این معنا دلالت دارد؛ از آن جمله، این آیة شریفه:ای جنیان و انسانها! اگر میتوانید به اعماق آسمانها و زمین راه پیدا کنید، اقدام کنید؛ ولی موفق به این نفوذ و سفر نمیشوید، مگر با تسلط و فرمانروایی.(34)
آنچه از این مبحث به دست میآید، این است که در آن عصر نورانی، هم محیط زیست و هم صیانت و حفاظت از آن، در مقایسه با جهان فعلی، ابعاد بسیار گستردهتری پیدا کرده و قلمرو آن، به همه کُرات تحت سیطره حکومت حضرت نفوذ خواهد کرد.
9. تعالی معنوی محیط زیست و همراهی آن با حیات طیبة مهدوی
بیان شد که حتی در دولت مهدوی حیوانات وحشی، تعالی پیشه کرده و با کنارگذاشتن توحش، رام گشته و تکامل مییابند. جالب این که در برخی روایات، حیوانات عادی هم، کارهای مخرب خود را کنار مینهند، تا جایی که حیوانی مانند موش،دیگر انبانی را پاره نمیکند. این تکاملخواهی، تنها به حیوانات و نباتات محدود نمیشود؛ بلکه جمادات نیز میخواهند به این حیات طیبه وارد شده و به نهضت جهانی امام عصر علیه السلام مساعدت کنند. در اینباره به واسطة ابوبصیر، از امام صادق علیه السلام منقول است که فرمود:
... وقتی با ارادة خدا، قائم قیام کند و چون ظهور کند، کافران و مشرکان، از قیام و ظهور وی ناراضی و نگرانند؛ زیرا اگر کافر یا مشرکی پشت صخرهای نهان شود، آن صخره به صدا درآید و گوید: «ای مسلمان! در پناه من، کافر یا مشرکی مخفی شده است؛ او را به قتل برسان». وی اقدام کرده و او را به هلاکت میرساند.(35)
10. عاری بودن نبردها و قیام مهدوی از تخریبهای زیست محیطی
تمام روایات دربارة قیام حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه بر این مطلب تصریح دارند که در دورة ظهور امام علیه السلام، یاران وی، به مجازات و قتل و نابودی ستمگران اقدام خواهند کرد و همانند عمل جراحی لازمی، جامعه اسلامی و سایرجوامع جهانی را از لوث وجود سرکشان و ستم پیشگان پاک میکنند؛ زیرا بدون این اقدامات، هرگز بساط ظلم زورمداران برچیده نشده و عدالت، حاکمیت پیدا نمیکند. اگر امام با سیاست ِ ملایمت و گذشت با آنها رفتار کند، هرگز ترفندها و توطئههای جدید مستکبران و افساد کنندگان در زمین از بین نخواهد رفت. حضرت، در عصر قیام ـ بنا به روایات ـ توبه ظاهری هیچ مجرم و جنایتکاری را نمیپذیرد. همانطور که پیامبر اکرم صل الله علیه و آله در براندازی نظام جاهلی، جهاد پیشه کرد و با کافران به قتال و کارزار پرداخت، قیام مهدوی نیز علاوه بر تأسی به سیرة پیامبر صل الله علیه و آله در این زمینه، حتی سختگیری بر ستمگران را جایگزین رأفت نبوی مینماید.(36)
از امام باقر علیه السلام روایت شده است که فرمود:
اما شباهت داشتن مهدی به جد گرامیاش رسول خدا صل الله علیه و آله قیام و ظهور او با شمشیر و کشتن دشمنان خدا و رسول او و ستمگران و طاغوتها است. وی به وسیلة شمشیر و ایجاد ترس در دل دشمنان، پیروز میشود و لشکریان او شکست نمیخورند.(37)
متاسفانه برخی از دشمنان یا حتی دوستان نا آگاه در میزانِ اعمال خشونت و کشتار حکومت مهدوی، چنان راه غلو پیشه کردهاند که قاطعانه میگویند: حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه در تقابل با دشمنان خویش، به جنگ هستهای خواهد پرداخت و آنها را با این سلاح مهیب به ورطه نابودی خواهد کشاند. باید گفت: نه تنها در عصر ظهور، نیازی به سلاح هستهای نیست؛ بلکه نبرد حکومت مهدوی با دشمنان، فاقد تبعات تخریب زیست محیطی و ایجاد فجایع محیط زیستی ـ مشابه آنچه امروز اتفاق میافتد ـ خواهد بود. برخی از ادلة این مدعا، چنین است:
الف. بنابر برخی ارزیابیها، در اثر یک جنگ هستهای معمولی در جهان امروز، انسانهای زیادی کشته خواهند شد. ابرهای هستهای ایجاد شده در اثر انفجار اولیه، منجر به ظهور زمستانی طولانی مدت با کاهش دمای حدود پنجاه درجه زیر صفر میشود. زمین، مدتها از نور خورشید محروم شده و در این مدت، گیاهان از رویش بازخواهند ایستاد. و شاید بسیاری از آنها و از جمله حیوانات، نابود شوند. حال این سؤال قابل طرح است که بنابر روایتهای قبل، چگونه ممکن است قیامی باعث رضایت وخشنودی همة ساکنان سماوی و ارضی شود و در عین حال، هم آنها و هم محیط زیست را به بدترین شکل نابود کند؟! ضمن آن که اثرات و تشعشعات چنین جنگی، دیرپا است و دهها سال دارای اثرات مرگبار خواهد بود. این نیز با ماهیت حیات طیبة آرمانی مهدوی منافات دارد. مگر نه این است که در روایات آمده است: حکومت مهدوی، حکومتی است که حتی خفتهای را بیسبب بیدار نمیکند؛ پس چگونه ممکن است در قیام امام، از سلاحهای کشتارجمعی و این چنین مخرب استفاده شود؟ آن هم در دورهای که عصر سخن از امنیت فراگیر در انحای عالم و سرشاری جهان، از نعمت امنیت است.
ب. با توجه به روایات پیشگفته، مبنی بر افزایش فهم بشری و گسترش دانش بشری از دو حرف به 27 حرف در عصر ظهور، بدیهی است امام علیه السلام میتواند با ابزارهای نوین و تقابلی که مبتنی بر فناوریهای جدیدی باشند، هم به مبارزه با سلاحهای مخرب ستمکاران عالم بپردازد و هم تأثیر این سلاحها را خنثا کند؛ لذا امام علیه السلام میتواند با استفاده از علم زمانة خویش، شمشیر را که در روایات، سلاح نمادین حضرت ذکر شده است، به سلاحها و ابزارهای متعارف و کار آمد روز متحول سازد؛ ابزارهایی که در عین تأثیرگذاری، فاقد آلایندگی و تخریب زیست محیطی باشند.
ج. بنا به روایات، قتال حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه همانند کشتارهای بیهدف امروزی نیست. حضرت با استفاده از علم لُدنّی خویش، تنها کسانی را که به هیچ وجه اصلاح پذیر نیستند، هلاک میسازد و بقیه بدکاران قابل اصلاح را به حال خود رها میکند، تا توبه کنند و اصلاح شوند؛ همان طور که در روایات، نعمتهای عصر ظهور، هم برای نیکوکاران و هم بدکاران لحاظ شده است.
ازسوی دیگر، طبق روایت، انهدام بخش قابل توجهی از جامعة بشری توسط حکومت مهدوی صورت نمیگیرد؛ لذا نمیتوان آن را محصول عملیات نظامی و تخریبی حضرت دانست؛ بلکه قبل از ظهور این اتفاق به دست خود انسانها در اثر منازعات جوامع انسانی حاصل میشود. بدین ترتیب در همه گیتی، فریاد موعودخواهی بلند شده و مردم، نجات خود را از خداوند طلب میکنند؛ لذا این گونه فجایع انسانی و زیست محیطی، محصول دورة قبل از ظهور است. امام صادق علیه السلام در این باره میفرماید:
قبل از ظهور قائم دو نوع مرگ و مردن، گریبان مردم را میگیرد: یکی مرگ سرخ و دیگری مرگ سفید؛ مرگ سرخ، با شمشیر است و مرگ سفید، طاعون. از هر هفت نفر، پنج نفر از بین میروند و دو نفر باقی میمانند.(38)
امام علی علیه السلام فرموده است:
مهدی عجل الله تعالی فرجه خروج نمیکند، تا این که قبل از او، ثُلث مردم کشته میشوند و ثلث دیگر میمیرند و ثلثی باقی میمانند.(39)
د. طبق روایات فراوان، قیام مهدوی با رعب و نصرت الهی و با کمک فرشتگان وحتی جبرئیل و میکائیل همراه است؛ بنابراین، حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه به استمداد از سلاحهای مخربی مانند سلاح هستهای نیاز نخواهند داشت. در صورت تمسک آن حضرت به سلاحهای نوین، بدیهی است چنین اقدام تقابلیای، مستظهر به نصرت الهی و مؤیّد به مساعدت فرشتگان و فاقد هرگونه تخریب زیست محیطی یا فجایع انسانی باشد. چنین تفکری، از اساس، محال و حتی تناقضنما (پارادوکسیکال) است. برخی روایاتی که حاکی نصرت الهی در حکومت وقیام مهدویاند به شرح زیراست:
امام صادق علیه السلام فرموده: » قائم در کنف حمایت جبرئیل و میکائیل میباشد.«(40)
شیخ مفید در کتاب ارشاد، از ابوبکر حضرمی روایت کرده که امام محمد باقر علیه السلام فرمود:
گویا قائم را در بلندی کوفه )= نجف( میبینم که با پنج هزار فرشته ـ در حالی که جبرئیل از سمت راست و میکائیل از سمت چپ و مؤمنان پیش روی او قراردارند ـ به آنجا آمده است و لشکرهای خود را در شهر پراکنده میسازد.(41)
پیامبر نیز در فرازی طولانی در شرح ویژگیهای حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه وقیام وی فرمود:
او دین خدا را بر همة ادیان غالب میگرداند و با نصرت خدا و فرشتگان تأیید شود؛ پس زمین را پر از عدل و داد کند؛ چنانکه پر از جور و ستم شده بود.(42)
با این توضیحات، کاملاً روشن است که قیام الهی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه که معطوف به حیات طیبه قرآنی و عاری از هرگونه آلودگی و تلوث است، برخلاف این توهم، چشمه جوشان طهارت، صلح، صفا، پاکی و صمیمیت در سپهر حیات انسانی، جانوری و نباتی و حتی عرصههای فرا زمینی خواهد بود.
نتیجه
در نوشتار حاضر، در راستای تبیین وضعیت حقوق محیط زیست در آموزه حیات طیبة مهدوی، ابتدا به وضعیت حقوق مزبور و اهمیت محیط زیست و شرایط بحرانی آن در جهان امروز اشاره شد. سپس با هدف تشریح هر چه بیشتر موضوع حاضر در حکومت جهانی موعود، به طور اجمال، این مسأله در سیرة نبوی و سایر معصومان علیهم السلام بررسی شد. نتیجه این بررسی، نشان داد که توجه ویژه حکومت مهدوی به موضوع محیط زیست و ارتقای تعالیبخشی به آن، به شکل کاملاً نمایان، ریشه در تفکر اسلامی و سنت ناب نبوی و علوی دارد. آنگاه به طور اخص، مبحث حاضر در آموزة مهدوی تحقیق شد و این نتیجه به دست آمد که در عصر ظهور، حقوق محیط مذکور به نحوکمال رعایت شده و حتی موجودات و محیط زیست آنها در همة جهان هستی دچار ارتقا و تکامل در حیات مادی و معنوی شده و ضمن همراهی رضایتمندانه، به نهایت تحقق استعدادها و قابلیتهای بالقوه خویش خواهند رسید؛ عالم هستی از هرگونه تلوث، آلودگی و آلایندگی مادی و معنوی، تطهیر و پاک خواهد شد و با اشراق الهی، منور و مشعشع میشود. همچنین با نابودی شیطان و کلیه وساوس شیطانی، تسبیح و حمد الهی، کلیه موجودات حتی جمادات، بیش از پیش با انسان متعالی این عصر نوپدید و سعید، همنواتر خواهند شد. در خاتمه برخی ویژگیهای زیستمحیطی دوران طیبة مهدوی به نحو اجمالی یادآور میشود: تطهیر و نورانیت زمین، رضایت و سرور موجودات و محیط زیست، امنیت، صلح و دوستی در سپهر انسانی، حیوانی و گیاهی، فعلیتیابی کلیه قابلیتهای محیط زیست در عالیترین حد؛ عمران، آبادانی و توسعة موزون محیط زیست، مقابله با آلایندهها و رعایت حریمهای خصوصی و عمومی درحیات مدنی، استفاده از راهکارها و فن آوریهای جدید در حفظ محیط زیست، گسترش حفظ محیط زیست به فضاهای ماورای زمینی، تعالی معنوی محیط زیست و همراهی آن با حیات طیبة مهدوی، عاری بودن نبردها و قیام مهدوی از تخریبهای زیست محیطی.
بنابراین، محیط زیست و موجودات هستی، با این تحول و استحاله ایجابی، به اصل و وضع اصلی و طبیعی و الهی خود باز خواهند گشت و بنا بر تعریف عدل (قرارگرفتن هر چیز در جای خود و استیفای اهلیتها و استحقاقها) عدالت، درباره آنها اجراشده و به نهایت اهلیت و سزاواری و تحقق استعدادها و قابلیتهای مکنون خویش دست خواهند یافت.
--------------------------------------------------------------------------------
(1). ویل دورانت، تاریخ تمدن، ج1تا5.
(2). «مَنَ غَرَسَ غَرْساً لَمْ یَأْکُلْ مِنْهُ آدَمِیٌ وَلا خَلْقٌ مِنْ خَلْقِاللهِ اِلاّ کانَ لَهُ صَدَقَةٌ» نهج الفصاحة، ص493، ح2921.
(3). «ما مِنْ رَجُلٍ یَغْرِسُ غَرْساً اِلاّ کَتَبَ الله لَهُ مِنَ اَلاْجْرِ قَدْرَ ما یَخْرُجُ مِنْ ثَمَرِ ذلِکَ اَلْغَرْسِ»، همان، ص535، ح2674.
(4). «…وَ خَلَقَ لَهُ اَلْشَّجَرَ فَکَلَّفَ غَرْسَها وَسَقْیَها وَاَلْقِیامَ عَلَیْها»، بحارالانوار، ج3، ص86.
(5). «مَن سَقی طَلْحَةً أَوْ سِدْرَةً فَکَأَنَّما سَقی مُؤْمِناً مِنْ ظِماءٍ»، وسائل الشیعه، ج12، ص 25، باب 10، ح 4؛ تفسیر عیاشی، ج2، ص86، ح 44.
(6). نهجالفصاحة، ص140، حدیث1730.
(7). «تَحَفَّظوُا مِنَ اَلاْرْضِ فَإِنَّها أُمُّکُمْ وَ اِنَّهُ لَیسَ مِنْ أَحَدٍ عامَلَ عَلَیْها خَیْراً اَوْ شَرّاً إِلاّ وَهِیَ مُخْبِرَةٌ بِهِ»، نهج الفصاحه، ص663، ح1130.
(8). «لِلدّابَةِ عَلی صاحِبِها سِتُّ خِصالٍ: یَعلِفُها إِذا نَزَلَ، وَیَعْرِضُ عَلَیْها اَلْماءَ إِذامَرَّ بِهِ، وَلا یَضْرِبُها إِلاّ عَلی حَقٍّ، وَلا یَحْمِلُها ما لا تُطیق، وَلا یُکَلِّفُها مِنْ اَلسَّیْرِ اِلاّ طاقَتَها وَلا یَقِفُ عَلَیْها فُواقاً». مستدرک الوسائل، ج8 ، ص258، ح9393.
(9). وسایل الشیعه، ج8، ص319.
(10). نهجالفصاحه، ص526، ح2763.
(11). همان، ح1559.
(12). شیخ صدوق، خصال، ص299؛ مجلسی، بحارالانوار، ج103، ص129.
(13). شیخ صدوق، امالی، ص512.
(14). شیخ کلینی، کافی، ج6، ص538.
(15). سیدصادق موسوی، تمام نهجالبلاغه، ج3، ص216، مؤسسه اعلمی للمطبوعات، بیروت، 1426ق؛ خطبههای شگفت، ترجمه سیدعلی رضا حجازی، ص180، فارسی الحجاز، قم، 1384ش.
(16). ابن فارس، احمد، معجم مقاییس اللغه، حواشی ابراهیم شمس الدین، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1420ق.
(17). «یطهر الله به الارض من کل جور ویقدّسها من کل ظلم... فاذا خرج، اشرقت الارض بنور ربها و وضع میزان العدل بین الناس فلایظلم احد احدا وهوالذی تطوی له الارض» بحارالانوار، ج52، ص322.
(18). «…یملاء الارض عدلا کما ملئت جوراً یرضی فی خلافته اهل الارض و اهل السماء و الطیر فی الجو» بحارالانوار، ج51، ص95.
(19). همان، ج52، ص316.
(20). «اسمه اسم النبی یامر بالعدل ویفعله و ینهی عن المنکر و یجتنبه یکشف الله به الظلم ویجلو به الشک والعمی یرعی الذئب فی ایامه مع الغنم ویرضی عنه ساکن السماء والطیر فی الجو والحیتان فی البحار...» بحارالانوار، ج36، ص219.
(21). حلیة الابرار، ج2، ص620؛ غایة المرام، ص697 .
(22). بحارالانوار، ج52، ص316.
(23). همان ، ص304.
(24). همان ، ص316.
(25). «فیخطب الناس فتستبشر الارض بالعدل وتعطی السماء قطرها و الشجر ثمرها و الارض نباتها و تتزین لاهلها... و تخرج لهم الارض کنوزها...»؛ بحارالانوار، ج53، ص85.
(26). «یظهر الله له کنوز الارض و معادنها و ینصره بالرعب...»؛ بحارالانوار، ج52، ص323.
(27). «...یخرج رجل من اهل بیتی ویعمل بسنتی ونزل الله له البرکه من السماء وتخرج الارض برکتها... یتنعم امتی فی زمانه نعیماً لم یتمتعوا مثله قط البر والفاجر یرسل السماء علیهم مدرارا و لاتدخر الارض شیئاً من نباتها...»؛ بحارالانوار، ج51، ص78.
(28). همان، ج52، ص190.
(29). تفسیر قمی، ج2، ص346.
(30). شیخ طوسی، غیبت، ص468؛ مجلسی، بحارالانوار، ص330.
(31). بحارالانوار، ج52، ص374؛ شیخ طوسی، التهذیب، ج3،ص253.
(32). همان، ج52، ص327.
(33). همان، ص333.
(34). (یَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَن تَنفُذُوا مِنْ أَقْطَارِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ فَانفُذُوا لَا تَنفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَانٍ) الرحمن (55): 33.
(35). علامه مجلسی، بحارالانوار، ج52، ص324.
(36). همان، ج52، ص353.
(37). همان، ص338.
(38). بحارالانوار، ج52، ص207.
(39). «لایخرج المهدی حتی یقتل ثلث و یموت ثلث و یبقی ثلث»؛ معجم احادیث الامام المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، ج3، ص21.
(40). بحارالانوار، ج52، ص367.
(41). همان، ج52، ص343.
(42). همان، ص322.