پاسخ به:فراخوان ارسال مقالات شيعه شناسي
دوشنبه 29 اردیبهشت 1393 8:46 PM
|
|
|
برخي ژنرالهاي آمريكا هلال دموكراسي در كشور شيعه نشين ايران، عراق، سوريه، لبنان و مناطق فلسطين و منطقه شيعه نشين عربستان سعودي را نوعي ريسك بزرگ با پيامدهاي ناشناخته ارزيابي ميكنند و معتقدند ايجاد دموكراسي به بازتر شدن نقش شيعيان منجر شود، كما اينكه اين اتفاق در انتخابات شوراي شهر عربستان و بحرين به وقوع پيوست. از نظر حزب محافظهكاران جديد آمريكا، نقش شيعيان در ميان جنبشهاي بنيادگرا حائز اهميت است. جمهوري اسلامي ايران پس از انقلاب به دليل پتانسيلهاي شيعي انقلاب و مواضع آن در قبال مسائل بينالمللي مورد توجه بوده است. دوره صفويه (1501 تا 1736) اولين دوره حاكميت شيعيان در ايران شناخته ميشود. حاكميت شيعه صفوي در ايران از لبنان تا جنوب عراق را پوشش ميداد. هم زمان با اوجگيري قدرت مسلمانان در حالي كه امپراطوري عثماني قلمرو اروپا را به سرعت فتح ميكرد، بهرهبرداري از اختلافات ميان تشيع در ايران با تسنن در امپراتوري عثماني به منزله يكي از مهمترين رويكردهاي بريتانياي كبير براي ايجاد تفرقه ميان مسلمانان مورد استفاده قرار گرفت و اين ايجاد تفرقه ادامه يافت تا اين كه امروز دامن زدن به تهديدات ناشي از شكل گيري هلال شيعه در منطقه خاورميانه، در مقابل بيداري ملل اسلامي نسبت به همكاري اسرائيل و آمريكا صورت ميگيرد. شيعيان ايران، عراق و لبنان در دو سده اخير در معادلات شيعي دنياي اسلام جايگاه ويژه اي را داشته اند. تشيع ويژگيهاي ايدئولوژي انقلابي را داشته و توسط ايدئولوگ انقلاب اسلامي ميتوانست هم نظم موجود را زير سؤال ببرد و هم نظام مطلوب را جايگزين آن كند. پتانسيل دروني اسلام شيعي و عناصري چون عدالت اجتماعي و امامت انسانهاي صالح و مفاهيمي مانند : تقيه، شهادت، غيبت، انتظار، اعتقاد به غاصبانه بودن حاكميت غير معصوم و نقش انقلابي دين در سياست، زمينههاي هژمونيك شدن اسلام سياسي شيعي را فراهم كرد. البته بايد متذكر شد سنيها و شيعيان، اشتراكات فكري و اعتقادي بسياري دارند و همين امر به لحاظ تاريخي، موجب پذيرش دولتهاي چند مذهبي در كشورهايي مانند عراق و لبنان و هم زيستي شيعه و سني گرديد، ولي سناريوهاي تفرقه افكنانه غرب در راستاي ثبات هژموني اين جريان اسلامي را دچار چالش نموده است. سياستهاي هژموني محافظه كاران جديد آمريكا كه نفت و امنيت اسرائيل را مبنا و شالودة اساسي تصميم گيريهاي ائتلاف استراتژيك آمريكا، اسرائيل و انگلستان در طرح خاورميانه بزرگ قرار داده، موجب بيداري اسلامي تشيع و تسنن نسبت به نقشههاي استعمارگران عليه جهان اسلام گرديده است. از نظر سران كاخ سفيد و اسرائيل، وجود كشور مسلمان و نيرومندي مثل ايران كه ميان دو منبع مهم انرژي (خزر و خليج فارس) ـ كه 68 درصد منابع انرژي جهان را به خود اختصاص داده ـ قرار گرفته است، در سدة 21 براي استراتژي اهداف و منافع ملي غرب خطرناك ميباشد.1 يكي از مهمترين عوامل نگراني ايالات متحده، پيوندهاي ميان جمهوري اسلامي ايران و ملت شيعه خاورميانه است. فروپاشي نظام بعث عراق و به وجود آمدن فرصت تاريخي براي شيعيان اين كشور به منظور مشاركت در قدرت سياسي، پيروزي حزب الله لبنان در جنگ 33 روزه ـ عليرغم تلاشهاي غرب در ايجاد شكاف و اختلاف در زدودن فرهنگ مقاومت در لبنان ـ بر ميزان نگرانيهاي آمريكا و اسرائيل افزوده است. تحليلگران سياسي غرب از سياسي شدن شيعيان واهمه دارند. اين امر تا حد زيادي بر پايه نتايج انقلاب ايران و اين عقيده استوار است كه سياسي شدن شيعه همواره با رهبري روحانيون صورت ميگيرد و از اين رو به صورت خودكار ضد آمريكايي است. شيعه ساختاري ايدئولوژيك با ماهيتي فرا كشوري دارد و از همين رو است كه جمهوري اسلامي بر احزاب سياسي شيعه شديداً تأثير گذار است. در اين راستا «ريچاردهاس» رئيس شوراي روابط خارجي آمريكا در گفتگويي با بخش انگليسي زبان مجله اشپيگل درباره آينده خاورميانه ميگويد: «ايران يك كشور قدرتمند در منطقه و يك قدرت امپراطوري كلاسيك خواهد شد و اسلام خلاء سياسي و فكري را پر خواهد كرد».2 در همين راستا يكي از هواداران جمهوري خواهان در شوراي روابط خارجي آمريكا نيز اذعان ميدارد : «زمان آن فرا رسيده كه آمريكا خط مشي خود را در قبال ايران تغيير دهد».3 مقامات آمريكا اظهار ميكنند هيچ تضميني براي جلوگيري از صدور انقلاب اسلامي ايران وجود ندارد و رهبران ايران از حزب الله در لبنان تا شيعيان منطقه عليه اسرائيل حمايت ميكنند و مسئلة هستهاي ايران نگرانيها را در مقابل اين كشور بيشتر كرده است و از نظر تصميمگيران كاخ سفيد جمعيت شيعي ايران كه ارتباط نزديكي با جمعيت شيعيان عراق دارند، در حاكميت عراق نفوذ و اعتبار زيادي به دست خواهد آورد و اعتقادات ايدئولوژيك و فرهنگ مشترك آنها به تقويت ساير گروهها و جمعيت شيعه در خليج فارس به ويژه در كويت، بحرين و كشور نفت خيز عربستان منجر خواهد شد.4 قدرت گرفتن شيعيان در خاورميانه از ديدگاه وهابيها نيز به يك كابوس تبديل شده است در حقيقت مذهب شيعه به مثابه مذهبي انقلابي، موجب نگراني اسلام غالب سنتي را فراهم آورده است.5 برخي ژنرالهاي آمريكا هلال دموكراسي در كشور شيعه نشين ايران، عراق، سوريه، لبنان و مناطق فلسطين و منطقه شيعه نشين عربستان سعودي را نوعي ريسك بزرگ با پيامدهاي ناشناخته ارزيابي ميكنند و معتقدند ايجاد دموكراسي به بازتر شدن نقش شيعيان منجر شود، كما اينكه اين اتفاق در انتخابات شوراي شهر عربستان و بحرين به وقوع پيوست. علاوه بر پتانسيلهاي عقيدتي، ايدئولوژيكي و انقلابي اسلام سياسي شيعي، سكونت بيشتر شيعيان در مناطق حساس ژئوپلتيكي، منافع غرب را در منطقه به خطر مياندازد. شيعه به دليل قدرت تأثير گذاري بر تحولات و سياستهاي منطقه اي و بين المللي براي غرب از اهميت ژئوپلتيكي خاصي برخوردار است.6 پی نوشتها:
1. خان اوغلي خدايي، پيشين، ص 395
ماهنامه موعود شماره 105 |
مدیرتالارلطیفه وطنزوحومه