راهکارهایی برای همراهی با همسری که از بیماری روحی یا جسمی رنج میبرد
دوشنبه 7 اسفند 1391 9:33 AM
یکی از سختترین تجربههای زندگی مشترک وقتی است که متوجه شوید همسرتان دچار یک بیماری حاد روحی یا جسمی است. بیماریها میتوانند برای یک زوج مشکلات زیادی ایجاد کنند. معمولاً در میان زن و شوهرهایی که با بیماریهای حاد یا مزمن درگیر هستند سطح استرس و تنش آنقدر زیاد است که تمام جنبههای زندگی زناشوییشان از این مساله تاثیر میپذیرد و ممکن است اهداف مشترک، علاقهها، خواستهها و نیازهای زناشویی شان به مرور زمان کمرنگ شود.
اگر بیماری سخت و یا نیاز به درمانهای طولانی مدت داشته باشد زن و شوهر ممکن است در مواجهه با مشکلات به جدایی بیاندیشند، اما باید بدانید که این شما هستید که کنترل نهایی رابطهتان را در دست دارید و تا زمانی که خودتان نخواهید رابطهتان تمام نمیشود. این درست نیست که فکر کنید یک بیماری روحی یا جسمی برای پایان یک رابطه دلیل کافی و موجهی است. این راهکارها برای مواجهه با بجرانهای ناشی از بیماری و زنده نگه داشتن یک رابطه ی سالم و پر نشاط مفید هستند.
یکی از سختترین تجربههای زندگی مشترک وقتی است که متوجه شوید همسرتان دچار یک بیماری حاد روحی یا جسمی است. بیماریها میتوانند برای یک زوج مشکلات زیادی ایجاد کنند. معمولاً در میان زن و شوهرهایی که با بیماریهای حاد یا مزمن درگیر هستند سطح استرس و تنش آنقدر زیاد است که تمام جنبههای زندگی زناشوییشان از این مساله تاثیر میپذیرد و ممکن است اهداف مشترک، علاقهها، خواستهها و نیازهای زناشویی شان به مرور زمان کمرنگ شود. اگر بیماری سخت و یا نیاز به درمانهای طولانی مدت داشته باشد زن و شوهر ممکن است در مواجهه با مشکلات به جدایی بیاندیشند، اما باید بدانید که این شما هستید که کنترل نهایی رابطهتان را در دست دارید و تا زمانی که خودتان نخواهید رابطهتان تمام نمیشود. این درست نیست که فکر کنید یک بیماری روحی یا جسمی برای پایان یک رابطه دلیل کافی و موجهی است. این راهکارها برای مواجهه با بجرانهای ناشی از بیماری و زنده نگه داشتن یک رابطه ی سالم و پر نشاط مفید هستند:
ـ در مورد بیماری و گزینههای درمانی آن تحقیق کنید. بسیاری از بیماریها به ویژه بیماریهای روحی برای کسانی که تخصص و آشنایی کافی با بیماری ندارند گیج کننده هستند. شاید شما تصور کنید همسرتان تنبل، زودرنج، سرد و یا پریشان است اما ممکن است این رفتارها از علائم بیماری او باشند. از روند درمانی همسرتان مطلع باشید و اطمینان پیدا کنید که او بهترین درمان را انتخاب کرده است.
ـ سعی کنید بفهمید چگونه میتوانید به بهبودی همسرتان کمک کنید. از پزشک متخصص او بخواهید تا شما را در روند درمان از جزییات آگاه کند. شما میتوانید نقشی ویژه در درمان داشته باشید. اما این مساله مانند شمشیری دو لبه است، اگر شما به عنوان همسر رفتار درستی نداشته باشید و فقط از روی حدس و گمان با همسرتان رفتار کنید این موضوع میتواند هم به شما و هم به همسرتان آسیبهای جبران ناپذیری بزند.
ـ نباید انتظار داشته باشید فهمیدن این موضوع که همسرتان دچار یک بیماری است، هیچ شوک یا تغییری در زندگیتان ایجاد نکند بلکه این موضوع در یک رابطه سالم میتواند یک مشکل و مساله مهم باشد. باید با کمک هم به آن غلبه کنید. تنها تفاوتی که این مشکل با دیگر مشکلات زناشویی دارد این است که ممکن است همسرتان نتواند همپای شما رفتاری متعادل از خود نشان بدهد و شما باید بار بیشتری را برای حل آن تحمل کنید، با این حال میتوانید با رفتار منطقی و علمی از پس این مشکل بر بیایید.
ـ سعی کنید مانند زمانی که از وجود چنین مشکلی مطلع نبودید برای رابطهتان تلاش کنید. معمولاً همسری که مشکلات روحی و یا جسمی دارد به خاطر استرسهای ناشی از بیماری احساس تنهایی میکند و نمیتواند همه تلاشاش را برای نجات رابطه داشته باشد. اما خوب است بدانید که شما میتوانید با عشق حتی برای چند ساعت از با هم بودن لذت ببرید و در لحظات پر تنش نیز صبوری کنید. هنوز هم میتوانید با همسرتان گفتگوهایی عاشقانه داشته باشد و به او امیدواری بدهید که زندگیتان مثل همیشه خوب است و بیماریها با درمان تمام میشوند و به رابطهتان عمق بیشتری بدهید. روانشناسان معتقدند زوجهایی که در چنین شرایطی از جمله دوستت دارم زیاد استفاده میکنند و در زمان دوری از طریق تلفن و یا پیام کوتاه با هم ارتباط مداوم دارند، آرامش بیشتری دارند و بهتر بر مشکلات غلبه میکنند.
ـ به یکدیگر احترام بگذارید. شاید زندگی شما نسبت به زوجهایی که هیچکدام مشکل ندارند، استرس و مشکلات بیشتری داشته باشد، اما شما باید سعی کنید در تمام لحظات حتی در سختترین موقعیتها احترام یکدیگر را نگه دارید. این کلیدیترین نکته در نجات رابطه تان است.
ـ سعی کنید روزانه و یا هفتگی با هم حرف بزنید و نیازهایتان را بگویید و شنونده ی خواستههای همسرتان باشید. هر دو شما باید به نیازهای همسرتان بیشتر از زوجهای معمولی توجه کنید پس حتی در مورد جزییترین نیازهای یکدیگر حرف بزنید.
ـ به خودتان بیشتر توجه کنید. بسیاری از افرادی که همسرشان مشکلات روحی یا جسمی دارند تصور میکنند رسیدن به ظاهر و یا پرداختن به علاقمندیهای شخصی شان، خودخواهانه است. اما این شما هستید که باید انرژی زیادی برای همسرتان صرف کنید پس سالم و متعادل بودن شما بسیار اهمیت دارد. باید به سلامت خودتان بیشتر فکر کنید. خواب کافی داشته باشید، ورزش کنید، به تفریح بروید و رابطههای اجتماعیتان را حفظ کنید.
ـ انتظار نداشته باشید همسرتان بتواند به همه نیازهای شما پاسخ بدهد.درست است که یکی از اهداف ازدواج این است که بعضی از نیازهای شما توسط همسرتان پاسخ داده شود، اما وقتی همسرتان در شرایط غیر عادی است شما باید انتظارات تان را تا بهبودی و متناسب با شرایط روحی و جسمی او تنظیم کنید.
ـ مذمت نکنید و سرکوفت نزنید. این رفتار ممکن است از هر دوی شما سر بزند. ممکن است همسرتان بخاطر بیماری روحی اش و یا بر اثر خستگی از بیماری جسمی اش اینگونه رفتار کند و شما نیز ممکن است دلایلی مانند خستگی برای این رفتارتان داشته باشید. اما هر دوی شما باید بدانید که سرکوفت و مذمت میتواند نقطه شروعی برای جدایی باشد پس باید جلوی این رفتار را بگیرید. یادتان باشد که هر شخص جوابگوی رفتار خودش است و این موضوع که شما در پاسخ رفتار نامناسب همسرتان، عکسالعمل نامناسبی نشان دادهاید نمیتواند بهانه خوبی باشد. اگر نمیتوانید صبور باشید و غر نزنید، سعی کنید از مشاور کمک بگیرید و یا با درددل با نزدیکانتان خودتان را تخلیه روحی کنید.
ـ سعی کنید از تک تک مشکلات و اتفاقها درس بگیرید. بعد از هر مشکل و یا کشمکشی به این فکر کنید که اگر این مساله دوباره اتفاق بیفتد چگونه واکنش نشان میدهید. اشتباهات قبلی را دوباره تکرار نکنید.
ـ مشکلی که برای همسرتان پیش آمده مشکل همه خانواده است و اشتباه شما، همسرتان و یا کودکتان نیست.
این یک بدشانسی است که برای هر کسی میتواند اتفاق بیافتد. حتی ممکن بود برای خودتان اتفاق بیافتد. پس سعی کنید طوری رفتار کنید که انتظار داشتید در شرایط مشابه همسرتان رفتار میکرد. تمام اعضای خانواده مسئولیتهایی دربرابر این بیماری دارند و شما نباید تمام بار این بیماری را به تنهایی به دوش بکشید.
ـ ممکن است در بعضی بیماریها نتوانید برای بهبود بیماری همسرتان کاری انجام دهید و یا سوالات بیپاسخ زیادی درباره ی بهبود بیماری وجود داشته باشد. اما شما نباید احساس بیهودگی بکنید. انتخاب با شماست یا با عشق و حمایت خودتان روزهای خوب و شیرینی برای خانواده بسازید و یا با رفتاری غیر منطقی مشکلی بر مشکلات خانواده بیافزایید.
ـ ناامیدی و حزن میتواند مانع تفکر یا رفتار منطقی شود. اگر بیماری همسرتان جدی است طبیعی است که وضعیت روحی تان بدتر از کسی باشد که همسرش را از دست داده است. زیرا مشکلات شما ادامه دار است. شما نمیتوانید این اندوه را به طور کامل از بین ببرید. اجازه ندهید این موضوع زندگیتان را مختل کند.
ـ از روانشناس، دوستانی مناسب، گروههای محلی و یا هر کمک دیگری استفاده کنید تا بر تنهایی و احساس یاس و ناامیدی غلبه کنید. شما با کمک دیگران، بیشتر به خودتان، همسرتان و خانواده تان کمک میکنید. به نیازهای روحی خودتان به اندازه ی نیازهای روحی همسرتان توجه کنید.زندگی با یک بیمار میتواند شما را افسرده کند پس سعی کنید ارتباط بیشتر و بهتری با دیگران داشته باشید.
ـ هیچ رازی وجود ندارد. متناسب با سن کودکتان، با او درباره بیماری همسرتان حرف بزنید. شما نباید علت و نوع بیماری همسرتان را از کودک پنهان کنید. در این زمینه از پزشک همسرتان و یا مشاور کمک بگیرید.
ـ سعی کنید محیطی امن برای همسرتان ایجاد کنید. اگر بیماری همسرتان روحی است و یا یک ناتوانی جسمی است، باید در خانواده محیطی ایجاد کنید که باعث سرخوردگی او نشود و از این ناتوانی خود احساس شرمندگی نکند.
همین طور اجازه ندهید چنین احساسی برای کودکتان ایجاد شود. در مورد مشکل همسرتان با همسر و فرزندتان به روشنی صحبت کنید و به آنها بفهمانید که این تنها یک مشکل است و آنها نباید احساس سرشکستگی کنند. سعی نکنید بخاطر جلوگیری از دعوا و یا کشمکش از رفتار نامناسب دوستانتان و یا اعضای فامیل در مقابل همسرتان کوتاه بیایید.
ـ اگر همسرتان بیماری روحی خطرناکی دارد و ممکن است به شما و یا کودکتان آسیبی بزند، بهترین راه این است که او را از محیط خانه دور نگه دارید و از مراکز مناسب برای نگهداری استفاده کنید.نباید خودتان و یا کودکتان را در برابر خطرات فیزیکی قرار دهید. زیرا ممکن است همسرتان بهبود پیدا کند و اگر او در دوره بیماریاش آسیبی به شما زده باشد، هیچگاه نمیتواند خودش را ببخشد.
ـ کارهایی که همسرتان میتواند انجام بدهد و کارهایی که از پسش برنمیآید را دستهبندی کنید. او ممکن است نتواند کارهای خانه را انجام بدهد اما ممکن است بتواند به کودکتان در انجام تکالیفش کمک کند. شما نباید به هیچوجه درکارهایی که خودش میتواند انجام دهد کمک کنید. اجازه بدهید همسرتان در کارها و وظایف زندگی مشارکت کند. با این روش هم شما تنها نمیمانید و هم احساس مثبتی در همسرتان ایجاد میکنید.
ـ یادتان باشد که شما همسر و شریک زندگی هستید نه یک پرستار یا مددکار. زندگی ادامه دارد و اگر درمان همسرتان طولانی است باید به نیازهای طولانی مدت خودتان و کودکتان نیز فکر کنید. شما باید زندگی کنید، به آرزوهایتان برسید و از استعدادهایتان بهره ببرید. شما قربانی این رابطه نیستید. در زندگی نقشی نیز برای خودتان داشته باشید و سعی کنید به آن برسید.
ـ هیچ وقت ناامید نشوید. علم همیشه در حال پیشرفت است و ممکن است هر بیماری لاعلاجی در آیندهای نزدیک قابل بهبود باشد. ممکن است روزی همسرتان به زندگی عادی بازگردد. همچنین زندگی هر روز میتواند چیز تازهای برای شما داشته باشد که روز قبلش حتی نمیتوانستید تصورش را داشته باشید. میتوانید انتخاب کنید منتظر روزهای بهتر باشید و یا بگذارید بیماری همه خانوادهتان را نابود کند.
ـ همیشه به یاد داشته باشید بدشانسی قسمتی از زندگی است و هر کسی به نوعی آن را در زندگی اش تجربه میکند و شما و خانواده تان یک استثنا نیستید. نباید خود و یا دیگران را سرزنش کنید. ممکن است زندگی برایتان سخت باشد اما شما باید با داشتههایتان بهترین را برای خودتان بسازید.
فراموش نکنید هر رابطهای روزهای تلخ و شیرین دارد. نباید بگذارید سختیهای یک جانبه بر تمام ازدواج شما سایه بیاندازد. واقعیت این است که اگر دو نفر واقعاً یکدیگر را دوست داشته باشند و با هم تلاش کنند میتوانند در سختترین شرایط هم به یکدیگر کمک کنند تا با هم بودنشان از جدایی شان ارزش بیشتری داشته باشد.