0

سوگند و قسم در قرآن

 
abdo_61
abdo_61
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 37203
محل سکونت : ایران زمین

پاسخ به:سوگند و قسم در قرآن
دوشنبه 30 بهمن 1391  10:41 AM

 

فواید سوگند: با تأمل در فلسفه سوگنددر می‌یابیم فلسفه‌ها و اهداف ایراد سوگند در كلام، دربردارنده فوایدی ارزنده نیز می‌باشد كه اهم آنها عبارتند از:

1ـ اهمیت آنچه برای اثباتش (مقسم‌له) قسم یاد شده است تا همگان به درستی در آن بیندیشند و با نگاه سطحی در آن ننگرند.

2- متوجه ساختن بشر به منافع و فواید فراوان موجود در اموری كه بدانها سوگند یاد شده است(مقسم به) و بیان عظمت و بزرگی آنها؛ مانند: خورشید، ستاره، ماه، ...

3ـ پی بردن به اهمیت و واقعیت مورد قسم كه اغلب مورد انكار و یا شك و یا تردید بوده است و گاه آن را موهوم و خیالی میپنداشتند؛ مانند فرشتگان، قیامت، وجدان انسان، ...

4ـ رد افكار خرافی و اعتقادات جاهلانه در فضای نزول، مانند: اعتقاد به خدای ستارگان، شوم و نحس بودن ساعاتی از روز، ...

ویژگی های جمله قسم قرآن

جمله قسم از سه عنصر اصلی«مقسم، مقسم به، مقسم له» تشكیل شده است. در قرآن كریم، آیات مشتمل بر قسم كه مقسم را نشان میدهد، سه گونه است:

1ـ در برخی از آیات قسم، مقسم ـ (كسی كه قسم را ایراد می‌كند) ـ «خداوند متعال است كه به ذات خویش و یا عمر و یا حیات شریف پیامبر(ص) و یا به مخلوقات با عظمتش كه هر كدام به نوبه خود ویژگیهای خاصی دارند، سوگند یاد كرده است.

2ـ در برخی دیگر از آیات، سوگند از زبان بندگان خداوند اعم از: مومن، كافر و منافق بیان شده است.

3ـ بعضی دیگر از آیات، سوگندهایی از زبان«ابلیس» را بیان كرده است.

نظر به گستردگی موضوعات این سوگندها، فقط سوگندهای دسته اول یعنی سوگندهای «خداوند» مورد بررسی قرار میگیرد. همانگونه كه آوردیم، به طور كلی، «خداوند» به همه چیز سوگنده یاد كرده است:

الف) سوگند به ذات خداوند: در یازده آیه از قرآن كریم، خداوند به ذاتش قسم یدكرده كه دو مورد آن با لفظ جلاله«الله» ، پنج مورد آن با كلمه «رب» و چهار مورد آن با «ما»ی موصوله آمده است.

ابن جوزی نوشته است:طخداوند سبحان به اموری قسم یاد كرده تا بر امور دیگری تأكید نماید؛ خداوند به نفس خویش كه موصوف به صفاتی است و به بعضی از مخلوقات با عظمتش قسم یاد كرده است.

مانند:«فورب السماء و الارض انه لحق؛پس سوگند به پروردگار آسمان و زمین كه واقعاً او حق است » (ذاریات/23) ، و یا مانند «فوربك لنسألنهم اجمعین، عماكانوایعملون؛ پس سوگند به پروردگارت كه از همه آنان خواهیم پرسید، از آنچه انجام میدادند»(حجر/93ـ92)[8] .

در مجموع سخن اینكه خداوند با قسم به ذات پاكش ـ كه بالاترین مرتبه مقسم است ـ یعقین و اطمینان حاصل از این سوگند را نسبت به سوگندهای دیگر بیشتر ساخته و از حجیت و قاطعیت بیشتری برخوردار نموده است.

ب : سوگند به عمر شریف پیامبر (ص):

یكی دیگر از موضوعاتی كه خداوند به آن در آیات قرآن قسم مطرح نموده، جان شریف پیامبر(ص) است كه فقط در یك آیه به طور صریح مطرح شده است:«لعمرك انهم لفی سكرتهم یعمهون؛ به جان تو سوگند، كه آنان در مستی خود سرگردان بودند» (حجر/72). خداوند با سوگند به جان پیامبرش، عظمت و محبوبیت حضرت را در پیشگاه ذات اقدس الهی نشان می‌دهد و به مخاطبان قرآن، به خصوص اعراب زمان نزول قرآن، عظمت ، شأن و مرتبه حضرت را می‌شناساند.

«ابن مرویة » از «ابن عباس» نقل كرده است كه «خداوند نیافریده و به وجود نیاورده كسی را كه نزد او گرامی‌تر از محمد(ص) باشد و نشنیدم كه خداوند به زندگی كسی واحدی جز او سوگند یاد كند[9]».

ج) سوگند به مخلوقات :

اشیا و پیده‌های مادی و محسوس، موضوع دیگری است كه به عنوان « مقسم به » در آیات قرآن مطرح شده است . گستردگی و تعداد این امور در عبارات گوناگون، بیانگر عظمت و اهمیت آنان در پیشگاه خداوند است.

درباره چرایی سوگند به این پدیده‌های مادی و محسوس چنین میتوان گفت كه : در حقیقت سوگند به «رب» است و مضاف در این موارد محذوف است؛ مثلاً برای شمس میتوان در نظر گرفت، «رب الشمس» ، یا « رب الارض »، ... البته خالی از این دلیل نیست كه مردم از این رهگذر به عظمت و قدرت خالق واقف گردند.

خداوند متعال از این شیوه بیانی با لطافت و ظرافت خاصی استفاده كرده است.در حقیقت در این گونه شیوه بیانی سوگندهای قرآنی از جنبه‌های اعجاز قرآن میباشد.

چنانچه آوردیم ، در قرآن كریم،‌خداوند به قسم به ذات و صفاتش و جان شریف پیامبرش و پدیده‌ها و مخلوقات باعظمتش، موضوعات متعددی را مورد تأكید قرار داده است كه عبارتند از :

1 توحید : در سوره صافات خداوند با قسم به ملائكه ، وحدانیت و یكتایی خویش را به اثبات رسانده است:

«والصافات صفاً ... ان الهكم لواحد؛ سوگند به صف بستگان كه صفی باشكوه بسته‌اند... قطعاً معبود شما یگانه است»(صافات /5ـ1). ابن جوزی نیز معتقد است ،‌خداوند در این آیات توحید،ربوبیت و الوهیت خویش تأكید داشته است[10].

2- تثبیت و تاكید حقانیت رسالت پیامبر (ص): در بسیاری از آیات، با سوگند به قرآنو سایر پدیده‌های با عظمت دیگر همچون : شب، روز، فجر، قلم، .... حقانیت رسالت حضرت رسول(ص) را به اثبات رسانده است . خداوند با سوگند به قرآن مسیر هدایت نبوی را ثابت كرده است،‌ همان قرآنی كه تمام فصیحان عرب در «تحدی» با آن شكست خورده‌اند؛ قرآنی كه مشتمل بر حكمت‌ها و معارف بلند الهی است و واضح‌ترین دلیل برای اثبات حقانیت و صداقت رسول خدا(ص) است و در بسیاری آیات به دفاع از حضرتش پرداخته و رسالت حضرت را مورد تأكید قرار داده است . مانند آیه «یس، و القرآن الحكیم، انك لمن المرسلین؛ یس، سوگند به قرآن حكمت آموز، كه تو قطعاً از پیامبرانی »(یس/3ـ1).

3ـ وقوع حتمی و قطعی قیامت : تحقق قیامت در بسیاری از آیات با سوگندهای عظیم و استوار، مورد تأكید و اثبات قرار گرفته است كه نشانگر اهمیت «معاد» است. مشركان ومنكران قیامت با ترفندهای مختلفی درصدد انكار قیامت بودند؛ خداوند با طرح این مسألة مهم در آیات مختلف، سخن آنان را ابطال ساخته، وقوع قیامت را یك امر قطعی و یقینی و یك امر لازم و ضروری معرفی و الذاریات ذروا... انما توعدون لصادق، و ان الدین لواقع ؛ سوگند به بادهای ذره‌ افشان ... كه آنچه وعده داده شده‌اید راست است و روز پاداش واقعیت دارد»(ذاریات/6ـ1). خداوند به امور چهارگانه‌ای كه عبرتها و ادله روشنی بر ربوبیت و هدایت و عظمت قدرت الهی دارد، قسم یاد كرده است تا آمدن روز «بعث» و روز«حساب» را به اثبات برساند.

4ـ حقانیت وحی : « خداوند برای «حق»‌بودن قرآن قسم یاد كرده است، آن را گفتار«رسول كریم» و سخنی كه بین «حق و باطل» فاصله میاندازد،‌معرفی كرده است، « و السماء ذات الرجع 1000 نه نقول فصل ؛ سوگند به آسمان بارش انگیز.... كه در حقیقت، قرآن گفتاری روشن‌گر و قاطع است »(طارق/13ـ12) و در آیات بسیاری بر وحیانی بودن قرآن، قسم یاد كرده است[11] ».

یك ویژگی‌ جالب این است كه در برخی آیات سوگند به خود قرآن، حقانیت قرآن را مورد تأكید قرار داده است كه در حقیقت تناسب و پیوند، بخوبی رعایت شده و هشداری است بر این نكته كه چیزی بالاتر از قرآن وجود ندارد تا قرآن را تأكید و تثبیت كند. مانند آیه:« حم و الكتاب المبین انا جعلناه قرانا عربیا لعكم تعقلون؛ حاء ،‌میم،‌سوگند به كتاب رونشگر، ما آن را قرآن عربی قرار دادیم، باشد كه بیندیشد»(زخرف/3ـ1) .

5ـ حالات و صفات انسان: یكی دیگر از موضوعات مطرح در آیات قسم،‌حالات مختلف انسان است. خداوند در حقیقت با اشاره به صفات گوناگون انسان،‌او را متوجه ارزشهای والای درونی‌اش می‌كند، به او میفهماند كه هلاكت و سعادت او به دست خودش است و عدم توجه به آن حالات و ارزشها، باعث نگون بختی میشود به طوری كه گاه از حیوانات نیز پست‌تر می‌گردد.

خداوند رمز سعادت انسان را با سوگندهای یازده‌گانه در سوره شمس بیان می‌كند؛ عظمت این امر به حدی است كه انسان با تربیت ،‌تزكیه نفس و پرورش استعدادهای درونی‌اش، می‌تواند خلقت نیكوی خود را حفظ كند و در مرتبه‌ای بالاتر از همه موجودات قرار گیرد. براستی كه سعادت حقیقی او در گروه « تزكیه نفس» است: « و الشمس وضحیها و القمر اذا تلیها و ... فالهمها فجورها و تقویها، قدافلح من زكیها ، و قدخاب من دسها؛ سوگند به خورشید و تابندگی‌اش، سوگند به ماه چون پی(خورشید) رود و ....پس پلیدكاری و پرهیزگاری‌اش را به آن الهام كرد،‌كه هر كس آن را پاك گردانید، قطعاً رستگار شد و هر كه آلوده‌اش ساخت قطعاً درباخت»(شمس/10ـ1).

خداوند در سوره تین با بیان چهار سوگند،‌خلقت انسان را بهترین خلقت معرفی می‌كند و از نظر جسمی و روحی او را در مرتبه‌ای بالاتر از موجودات دیگر قرار می‌دهد. در سوره عادیات یكی دیگر از حالات انسان را ذكر می‌كند؛ خصلت ناسپاسی انسان كه خودش بر آن شهادت میدهد، او را به هلاكت میرساند و علتش تنها «حب مال» است. در سوره عصر بر عاقبت انسان تأكید میكند كه انسانها در ضرر و زیان آشكار هستند ، مگر كسانی كه ایمان آوردند و عمل صالح انجام دهند.

خلاصه خداوند با اشاره به صفات گوناگون انسان، مسیر هدایت و سعادت جاویدان را از هلاكت مشخص می‌كند.

 

مدیر سابق تالار آموزش خانواده

abdollah_esrafili@yahoo.com

 

  شاد، پیروز و موفق باشید.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها