پاسخ به:سوگند و قسم در قرآن
دوشنبه 30 بهمن 1391 10:41 AM
ب) قسم در لغت و اصطلاح
«سوگند» كه از آن با واژههایی همچون «قسم»، «یمین»، «حلف» میتوان یاد نمود، در دو معنا به كار میرود: اول؛ « القسام و هوالحسن و الجمال» قسم به معنای زیبایی و حسن روی است و معنای دوم آن «قسمت الشی قسما» به معنای نصیب و بهره میباشد[5]».
راغب اصفهانی نوشته است:« قسم به معنای بخش و قسمت كردن بهره و نصیب میباشد؛ مانند آیه شریفه «ونَبِّئهُمْ ان الماء قسم بینهم؛ و به آنان خبر ده كه آب میانشان بخش شده است»(قمر/28)» پس این واژه در معنای سوگند استعمال گردیده است؛ مانند آیه «وان تستقسموا بالازلام ذلكم فسق؛ و اگر قسمت كردن شما به وسیله تیرهای قرعه باشد،این كارها نافرمانی است»(مائده /3)[6]».
قسم در معنای تجزیه و تقسیم با معنای سوگند هم مرتبت است؛ زیرا قسم برای جدا كردن و فاصله انداختن بین حق و باطل به كار میرود. از جمله آیه« لا اقسم بهذاالبلد؛ سوگند به این شهر!»(بلد /1).
معنای اصطلاحی قسم: قسم دراصطلاح نحویان و ادیبان سخنی را گویند اعم از خبر ، طلب یا انشاء كه آن را با نام كسی یا چیزی كه مورد احترام و مقدس است،مؤكد سازند و ایجاد رابطه خاصی بین قسمتی از خبر یا انشاء كند و بر ارزش و مكان آن بیفزاید .
برخی دیگر از نویسندگان نوشتهاند: قسم گاه برای تأكید معنای خبر است از گذشته ، آینده و حال و بدین وسیله یقین برای شنونده حاصل میگردد و همچنین در مدافعات و محاكمات به كار میرود و اگر دروغ باشد آن را «یمین غموس» گویند. در بعضی مواقع نیز سوگند برای تأكید سؤال و یا برای تعهد و التزام است. در مجموع، قسم سخنی است اعم از خبر، طلب و یا انشاء كه آن را با نام كسی یا چیزی مورد احترام و محبت مؤكد میسازند و یا مورد تعهد قرار میدهند.
ج) فلسفه و فایده قسم
مطالعه تاریخ اعراب اسلام نشان میدهد كه یكی از سنتهای رایج و مورد احترام آنان كه سخت به آن پایبند بودند و تعهدات خاصی را برای آنان برمیانگیخت، «قسم» بود.ظهور و بروز قسم را در شعر و نثر و محاورات مردمان تمام عصرها و نسلها میتوان دید كه در عرب جاهلی نیز به وفسور دیده میشود كه به اشیاء متعدد قسم یاد میكردند و لذا مشكلاتی پدید میآورد.
اسلام از این پدیده عرفی بهره گرفت اما سمت و سوی آن را یكسره دگرگون كرد و روشها و اسالیب قسم را در اموری خاص منحصر كرد و بدین صورت بدان عظمت بخشید.
راز این حقیقت در این نكته مهم نهفته است، كه پیامبر (ص) كه برای هدایت انسان آن روزگار فرمان بعثت یافته بود، باید با زبان آنان سخن میگفت و حقایق را به گونهای عرضه میكرد كه آن را میفهمیدند و صد البته كه ناهنجاریها و نارواییهای آنان را نیز تصحیح میكرد؛ لذا پیامبر(ص) به لسان قوم سخن گفت و آیین او به واژههای عربی مبین عرضه شد.
اعراب جاهلی برای استوارسازی گفتهها، ادعاها و مواضع خود قسم یاد میكردند، اما به چه چیز؟ بت، معشوقه، قبیله، شمشیر،... خداوند به آنان فهماند كه این عمل شایسته است، اما نه با آن سمت و سو و نه با نهادن چیزهای واهی كه جای مقدسات و بزرگیها و عظمتهای واقعی كه وجود دارد.
همیشه سوگند به امور پرارزش و مهم تعلق دارد. سوگندهای قرآن نیز بر عظمت و اهمیت اموری است كه به آنان سوگند یاد شده است و به همین علت، سبب اندیشه هر چه بیشتر در «مقسم به» خواهد شد؛ اندیشهای كه انسان را به حقایق تازه آشنا میسازد . دیگر اینكه سوگند همیشه برای تاكید است و دربردارنده این نكته است كه ، امور سوگند یاد شده ،از امور كاملاً مهم و با عظمت است. از این گذشته هر گاه گوینده، سخن خود را قاطعانه بیان كند، از نظر روانی در قلب شنونده بیشتر اثر میگذارد؛ مؤمنان را قویتر و منكران را نرمتر میسازد[7]».
abdollah_esrafili@yahoo.com
شاد، پیروز و موفق باشید.