پاسخ به: تحليل راهبردي از «امامت» در دکترين امام رضا عليه السلام/ حامد پوررستمي*
چهارشنبه 13 دی 1391 8:05 PM
راهبرد امامت و تبيين شاخصههاي آن
با نگاه راهبردشناسانه به امامت، ميتوان آن را نظام و برنامه اي جامع دانست که بر اساس دين شکل گرفته و اهداف خاصي را دنبال ميکند. در اين برنامه، هنر و فن به کارگيري همة ظرفيتها و امکانات معنوي و مادي به بهترين شکل لحاظ شده و سازماندهي و هماهنگي اجزا و فرايندهاي برنامه در عاليترين سطح به چشم ميخورد.
اين برنامه جامع را ميتوان يک نظام جامع دانست؛ يعني جرياني که به مجموعههاي مرتبط هدفمند، معنا ميدهد و آنها را تبيين و تحليل ميکند؛ جرياني که مبنا، مقصد و روش و راه و مراحل را مشخص ميکند. (پورسيد آقايي، 1389: ص91) همانطور که در واژه «نظام» مفهوم انسجام و سامان دهي اجزا و عناصر به چشم ميخورد[6]، در امامت نيز اين معنا مشهود و محسوس است بهگونهاي که در راهبرد امامت همة ظرفيتهاي هستي شناسانه و انسان شناسانه بهطور منسجم و منظم، گرد آورده، بهکار گرفته ميشود
|
راهبرد امامت |
دقيقاً يکي از تعبيرات و توصيفاتي که امام رضا عليه السلام درباره امامت به کار ميبرد، تعبير «نظام» است. امام ميفرمايد: إن الإمامة زمام الدين و نظام امور المسلمين و صلاح الدنيا و عزّ المؤمنين (ابن شعبه، 1404: ص436)؛ يعني آن رشته اتصال و انسجام بندگان خدا و ريسمان پيوند آنها با خود، خدا و هستي، نظام و راهبرد امامت است.
نظام و راهبرد امامت، از اجزا و عناصري برخوردار است. با توجه به تبييني که از راهبردشناسي ديني گذشت، به بررسي عناصر بنيادين در راهبرد امامت ميپردازيم.