پاسخ به: تحليل راهبردي از «امامت» در دکترين امام رضا عليه السلام/ حامد پوررستمي*
چهارشنبه 13 دی 1391 8:04 PM
امامت و رهبري
از نظر لغوي، امامت به همان معناي رهبري و پيشوايي و اقتدا به کار ميرود (فراهيدي، 1409: مادة ا.م.م)؛ اما از نظر اصطلاحي، در تعريف واژه امامت و رهبري، تفاوت وجود دارد. در اصطلاح علم مديريت، رهبري را تأثيرگذاري بر افراد در انجام وظايفشان با ميل و علاقه تعريف كردهاند (الواني، 1368: ص109) يا تاثيرگذاري بر افراد براي تحقق هدف مشترک. (هرسي، 1379: ص71) شهيد مطهري با نگاه مديريتي و راهبردي، رهبري جامعه را به فن بسيج کردن و بهتر سامان دادن و بهتر کنترل کردن نيروهاي انساني معنا كرده است. (مطهري، همان: ص235)
اما از حيث، کلامي رهبري و امامت جامعه به رياست و سرپرستي عمومي مردم در امور دين و دنيا به نيابت از پيامبر تعريف شده است(بحراني، بيتا: ص41) و يا آنکه آنرا به معناي ولايت در تصرف امور ديني و دنيايي امت آوردهاند. خاطر نشان ميشود در فرهنگ اسلامي، رهبري و امامت جامعه، امري فرامديريتي و فراسياسي است و طبق حديث رضوي، منزلت انبيا و خلافت خدا و رسولش ميباشد.[4] همچنين به عنوان يک عهد و پيمان آسماني و معنوي ميان خداوند و امام قلمداد شده است[5] و مسائلي نظير تأثيرگذاري هدفمند و هنر بسيج کردن و سامان دادن و بهتر کنترل کردن نيروهاي انساني، تنها بخشي از کارکردهاي اين عهد ميباشد.