0

زمزمه های عاشقی

 
prompet
prompet
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1389 
تعداد پست ها : 4609
محل سکونت : خراسان جنوبی

پاسخ به:زمزمه های عاشقی
یک شنبه 16 مهر 1391  6:34 PM

به زیر زلفت این ماه است و یا رو
به روی ماه این شب است و یا مو
کنی گه صید دل از تیر مژگان
کنی گه قصد جان با تیغ ابرو
 
نخواهم دم زدن سحرآفرینی
به پیش چشم جادوی تو جادو
به لب خال تو را دل دید و گفتا
که جا در شکرستان کرده هندو
 
نخواهی گر گرفتار کمندم
به دوش افکنده ای بهر چه گیسو
ز بس داغ غم جانان گران است
نگردد کوه و با او هم ترازو
 
قدم مگذاری جز بر دیده من
که جای سرو و باشد لب جو
نخیزد این خرامیدن ز طاووس
نیاید این نگه کردن ز آهو
 
ندارم به قلبم من آرزویی
به جز آنکه ببینم ساقی مه رو
آقا جان : غمت در نهانخانه دل نشیند
بنازی که لیلی به محمل نشیند
 
مرنجان دلم را که این مرغ وحشی
ز بامی که برخاست مشکل نشیند
هر که از عشق تو دیوانه نشد آدم نیست
آدم آن است که از عشق تو دیوانه شود
 
یا ابا صالح مدد
 

خدارا دلم دگر ازاین بیش طاق ندارد

ترسم که یار ندیده تاب نیارد

 

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها