كاوشى در ريشه قرآنى واژه «تربيت» و پيامد معنايى آن
پنج شنبه 13 مهر 1391 4:11 PM
|
كاوشى در ريشه قرآنى واژه «تربيت» و پيامد معنايى آن
حسين مهدىزاده
مقدّمه
تعداد زيادى از كتابهاى معتبر لغت در ذيل ريشه «ربّ» و كتابهاى تفسير در ذيل سوره «حمد» واژه «ربّ العالمين» آوردهاند كه «ربّ» با واژه تربيت مرتبط است، علاوه براين، برخى از كتابهاى لغوى معتبر مانند لسان العرب و تاج العروس بعضى مشتقات واژه «تربيت» مانند «ربّب»، «تَرَبَّب»، «ربّى» و «تربّى» را به رغم اينكه از دو ريشه متفاوت «ربب» و «ربو» هستند. در كنار هم ذكر كردهاند.
ريشه لغوى «تربيت»
از كتابهاى لغت اصيل و معتبر، استفاده مىشود كه واژه «تربيت» با دو ماده لغوى «ربو» و «ربب» مرتبط است.
پاسخبهپرسش مزبورمثبت است؛زيرا:
اولاً، ما معتقديم قرآن معجزه جاويد پيامبراكرم صلىاللهعليهوآله براى هدايت و تربيت انسان است و اعجاز آن در ابعاد ادبى مثل فصاحت و بلاغت و انتخاب لغات و واژههاى مناسب براى بيان مقاصد خويش امرى مسلّم و غيرقابل ترديد است، به گونهاى كه ادباى سرآمد عصر نزول قرآن نيز به اعجاز آن در ابعاد ادبىاش شهادت دادهاند.(13)
مشتقات واژه تربيت از ريشه «ربو» در قرآن
با مراجعه به قرآن، به خوبى آشكار مىگردد واژه «تربيت» و مشتقات آن از ريشه ثانوى و فرعى «ربو» چندان مورد توجه قرار نگرفتهاند. در ذيل، مشتقات واژه «تربيت» از ريشه «ربو» در رابطه با انسان را، كه در دو آيه به كار رفتهاند، بررسى مىكنيم:
مشتقات واژه تربيت از ريشه «ربب» در قرآن
برخلاف واژه «تربيت» و مشتقات آن از ريشه ثانوى و فرعى «ربو» كه در متون اسلامى مثل قرآن و ادعيه به طور محدود استعمال شدهاند، واژه «تربيت» از ريشه اصلى و اوّلى «ربب» و مشتقات آن مانند «ربّ»، «ربوبيت»، «مربوب» در قرآن و ادعيه به طور فراوان به كار رفته است؛ به گونهاى كه مشتقات اين واژه از ريشه «ربب» بخصوص كلمه «ربّ» از نظر كثرت استعمال در قرآن و ادعيه كمنظير است.(20) كثرت استعمال مشتقات ريشه «ربب» به حدّى است كه كمتر آيه و جملهاى از ادعيه را مىتوان يافت كه يكى از مشتقات «ربّ» در آن به كار نرفته باشد.
پيامد دو ريشه لفظى در معناى «تربيت»
پس از بحث درباره ريشه لفظى «تربيت» در لغت و قرآن، مناسب است به اختصار، به معناى «ربّ»(27) در كتابهاى لغت و تفسير قرآن نيز اشاره گردد:
خلاصه و نتيجهگيرى
از مجموع مباحث مطرح شده، نكات ذيل را به طور خلاصه مىتوان نتيجه گرفت:
پيشنهاد
با توجه به مباحث مطرح شده در اين مقاله، و به منظور مترتب شدن ثمره عملى و كاربردى بر مطالب نظرى طرح شده پيشنهاد ذيل ارايه مىگردد، چون جامعه ما جامعه جوانى است و طبيعتا به ورزش براى حفظ سلامت و دستيابى به نشاط و تفريح اهميت زيادى مىدهند و اين امر در صورت همراهى آن با ديگر نيازهاى تربيتى انسان مثل تربيت دينى، اخلاقى و معنوى امرى نيكو و شايسته و بلكه لازم است. اما از سوى ديگر، روشن است كه تقويت قواى روحانى و معنوى، بخصوص در دوره جوانى كه دوره مهم شكلپذيرى شخصيت است، از طريق پرداختن به مسائل عقيدتى و اخلاقى كه از اهميت اساسى برخوردار است محقق مىشود؛ زيرا همانگونه كه گذشت هويّت و حقيقت انسان را روح و تعالى معنوى و اخلاقى او تشكيل مىدهد. بدين روى، به همه دستاندركاران ورزش جامعه اسلامى توصيه مىگردد كه در كنار توجه به مسائل تربيت بدنى جوانان، حتما براى پرورش و تربيت روحى و دينى و اخلاقى آنان نيز به طور جدّى برنامهريزى كنند؛ زيرا روشن است كه يك ورزشكار متخلّق به اخلاق و برخوردار از تربيت دينى و معنوى در صحنههاى ورزشى كه روز به روز مسايل معنوى و اخلاقى در آنها كمرنگتر مىگردد الگويى ارزشمند و موجب افتخار است و در مقابل يك جوان ورزشكار فاقد تربيت روحى و دينى مايه ننگ و آبروريزى جامعه است.
پىنوشتها
1ـ «ربّى يربى تربية» مانند «زكّى يزكّى تزكية» 2ـ «التربية فى اللغة مأخوذة من ربّ ولده و الصبى يربّه» باقر شريف قريشى، النظام التربوى فى الاسلام، ص 41 3ـ راغب اصفهانى، معجم مفردات الفاظ القرآن، بيروت، دارالتعارف، ماده «ربب» و «ربو»، تحقيق نديم مرعشى، دارالكاتب العربى 4ـ «مضاعف» كلمهاى است كه حروف عينالفعل و لام الفعل يا فاء الفعل و عين الفعل آن همجنس و همانند باشند؛ مانند: ربب، مدد، سدد، ددن، محمدرضا طباطبايى، صرف ساده، قم، دارالعلم، 1361، ص 20 5ـ ابن منظور، لسان العرب، بيروت، داراحياءالتراثالعربى، 1416، ماده «ربب» 6ـ محمد مرتضى زبيدى، تاج العروس من جواهر القاموس، بيروت، لبنان، دار مكتبة الحياة، ماده «ربب» 7ـ كلمهاى را كه يك يا چند حرف اصلى آن حرف علّه (الف. واو. ياء) باشد «معتل» مىنامند.محمدرضاطباطبايى،پيشين،ص19 8ـ الابدال فى المضاعف. و من المضاعف قال ابو عبيده: العرب تقلب حروف المضاعف الى الياء، و منه قوله تعالى؛ و قد خاب من دسّاها.» هو من دسّست.» (جلال الدين سيوطى، المزهر فى علوم اللغة و انواعها، دارالفكر، ج 1، ص 468 9ـ والدسى: و هوالدسّ بقلب احدى السنين ياء» (سيد محمدحسين طباطبايى، الميزان فى تفسيرالقرآن، الطبعة الثانية، بيروت، اعلمى، 1393 ق، ج 20، ص 429، ذيل سوره شمس، آيه 10) 10ـ «انما اُلحِق المضاعف بالمعتلات؛ لانّ حرف التضعيف يلحقه الابدال كقولهم "امليت" بمعنى "امللت".» از نويسندگان جامع المقدّمات، (عزالدين زنجانى، «التصريف»،تهران،اسلاميه،1379، ص 60) 11ـ «اصل "امليت"، "امللت" فقلب تخفيفا.»(راغباصفهانى،پيشين،ماده«ملى» 12ـ ابن منظور، پيشين، ج 8، ص 271، ماده «ظنّ» 13ـ محمدباقر سعيدى روشن، علوم قرآن، قم، انتشارات مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى، 1377، ص 105ـ104 14ـ ويژهنامه المحقق الطباطبايى فى ذكراه السنوية الاولى، قم، مؤسسه آل البيت لاحياء التراث، 1417، ج 3، ص 1327 مقاله «تدوين لغت عرب»، آيةالله حسنزاده آملى 15ـ برخلاف واژه «ربّ» در آيه مورد بحث، كه از ريشه «ربب» است، واژه «ربيّانى» از ريشه «ربو» و صيغه دومفعلماضى از بابتفعيل همراه با ضميرمتكلّم است.(ربيّا+ نى) 16ـ «الوليد: الصبى المولود» (فيومى، احمدبن محمدبن على المقرى، المصباح المنير، بيروت، المكتبة العلمية، ماده «ولد») 17ـ شيخعباسقمى،مفاتيحالجنان، تهران، انتشاراتعلمى،دعاىابوحمزه ثمالى 18ـ صحيفه سجاديه، ترجمه و شرح سيد علينقى فيضالاسلام، 1375 ق، دعاى 25 (دعا براى فرزندان) فقره دوم دعا. توجه شود كه ربّ در اين دعا، از ريشه «ربب» نيست، بلكه فعل امر از ريشه «ربو» است. 19ـ صحيفه سجاديه، دعاى شماره 50 (دعا از خوف خدا)، فقره اول دعا 20ـ در مجموع، كلمه «ربّ» به شكلهاى گوناگونمضافوغيرمضافقريب987مرتبه در قرآن به كار رفته است. (محمد فؤاد عبدالباقى،المعجمالمفهرس لالفاظ القرآن الكريم)، قم، اسماعيليان، ماده «رب») 21ـ حسن مصطفوى، التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، تهران، موسسة الطباعة والنشر، وزارة الثقافة الاسلامى، 1416، واژه «ربّ» 22ـ راغب اصفهانى، پيشين، واژه «ربّ» 23ـ ابن منظور، پيشين، ماده «ربّ»، همچنين ر.ك: ابن ميثم بحرانى، كمال الدين، شرح نهج البلاغه، بيروت، دارالعالم الاسلامى، ج 5، ص 325 24ـ شيخعباسقمى، پيشين، «دعاى كميل» 25ـ صحيفه سجاديه، دعاى 17، فقره11 26ـ همان، دعاى 21، فقره سوم 27ـ كتابهاى لغت و تفسير، كه براى «ربّ» معانى متعددى نقل كردهاند. در اين مطلب كه آيا «ربّ» مصدر است يا صفت مشبهّه يا اسم فاعل، ديدگاههاى متفاوتى دارند. بدين دليل برخى آن را به صورت مصدرى و برخى ديگر به صورت صفت معنا كردهاند. البته ديدگاه مشهور اين است كه ربّ مصدر است. 28ـ ابى الحسين احمد بن فارس، معجم مقاييس اللغه، تحقيق عبدالسلام محمد هارون، قم، مكتب الاعلام الاسلامى، 1404 / ابن منظور، پيشين / جوهرى، اسماعيل بن حمّاد، الصحاح اللغة، و صحاح العربية، الطبعة الثانية، بيروت، دارالعلم للملايين، 1399، ذيل ماده «ربّ» / آلوسى بغدادى، سيدمحمود، تفسير روح المعانى فى تفسير القرآن العظيم و السبع المثانى، بيروت، دارالكتب العلميه، 1415، ذيل ربّ العالمين «در سوره حمد» 29ـ احمدبنفارس،پيشين / آلوسى، پيشين 30ـ ابن منظور، پيشين، ابن اثير محمد الجزرى، النهاية فى غريب الحديث والاثر، تحقيق طاهراحمد الزادى و محمود احمد الطنامى، چ چهارم، قم، اسماعيليان، 1367، ذيل ماده «ربّ» 31ـ خليل بناحمدالفراهيدى، كتابالعين، قم، دارالهجرة، 1405، ماده «ربّ» 32ـ ابن دريد، ابوبكر محمدبن الحسن، جمهرة اللغة، بيروت، دارصادر / ابوجعفر احمدبن على بن احمد المقرى، بيهقى، تاج المصادر، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقيقات فرهنگى، 1366، ماده «ربّ» 33ـ شيخ طوسى، محمدبن حسن، التبيان فى تفسير القرآن، بيروت، داراحياء التراث العربى، / فضل بن حسن طبرسى، تفسير مجمع البيان فى تفسير القرآن، تحقيق هاشم رسولى محلاتى، داراحياء التراث العربى، 14062، ذيل سوره حمد واژه «ربّ العالمين» 34ـ احمد بن فارس، پيشين / آلوسى، طبرسى، پيشين 35ـ ابن منظور، پيشين 36ـ ابن منظور، پيشين / آلوسى، پيشين 37ـ فيومى، پيشين، ماده «ربّ» 38ـ علّامه طباطبائى، پيشين، ذيل سوره «حمد» واژه «رب العالمين» 39ـ ابن منظور، پيشين / زبيدى، پيشين / بيهقى، پيشين / امين ابراهيم و ديگران، المعجم الوسيط، الطبعة الثانية 40ـ اسماعيل بن عباد، المحيط فى اللغه / ابن منظور، پيشين، ذيل ماده ربّ / زمخشرى، محمدبن عمر، الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل و عيون الاقاويل فى وجوه التأويل، الطبعة الثانية، بيروت، دارالكتب العربى، 1407 / طبرسى، پيشين / العروة الوثقى، تحقيق و تصحيح اكبر ايرانى قمى، قم، نشر دارالقرآن الكريم، 1412، تفسير سوره حمد 41ـ «رب» به معناى مصدرى تربيت و به معناى صفتى «مربى» و پروردگار در بيشتر كتابهاى لغت و تفسير يادشده به كار رفته است حتى لغويان و مفسران كه رابطه لفظى بين دو واژه «ربّ» و «تربيت» را انكار كردهاند، بيشتر قايل شدهاند كه «ربّ» و «ربّب» و «تربب» به معناى «ربّى» است. 42ـ «سمّى به المالك لانّه يحفظ ما يملكه و يربيّه» (بيضاوى، ناصرالدين بن سعيد، انوار التنزيل و اسرار التأويل، بيروت، دار صادر، ذيل سوره «حمد» كلمه «ربّ» 43ـ شيخ بهائى، تفسير سوره حمد، ذيل واژه «ربّ العالمين»، ص 94 44ـ خليل، پيشين، احمد بن فارس، پيشين، ماده «ربو» 45ـ ابن منظور، پيشين / احمد بن فارس، پيشين، ماده «ربو» 46ـ خليل، پيشين / احمد بن فارس، پيشين، ماده «ربو» 47ـ مصطفوى،پيشين، ماده «ربو» و «ربب» 48ـ بيضاوى، پيشين، تفسير سوره «حمد» ذيل واژه «ربّ العالمين» الربّ فى الاصل مصدر بمعنى التربية و هى تبليغ الشىء الى كماله شيئا فشيئا. 49ـ آلوسى، پيشين، سوره «حمد» ذيل واژه «رب العالمين» الربّ فى الاصل مصدر بمعنى التربية و هى تبليغ الشىء الى كماله بحسب استعداده الازلى شيئا فشيئا... و يطلق ايضا على الخالق و السيد و الملك و المنعم والمصلح و الصاحب الاّ ان المشهور كونه بمعنى التربية فلهذا قال بعض المحققين انّه حقيقة فيه لانّ التبادر امارتها و البواقى اما مجاز او مشترك و الاول ارجح لإنّ فى جميعها ما يوجد معنى التربية 50ـ براى آگاهى بيشتر درباره اصالت روح و ادله و شواهد آن ر.ك: انسان از ديدگاه اسلام، ص 34ـ43 51ـ امامعلى عليهالسلام ،: «اصل الانسان لبّه» (محمدباقرمجلسى،بحارالانوار،ج1،ص82) 52ـ ر.ك: محمدتقى مصباح، خودشناسى براى خودسازى، اين كتاب اخيرا با تكميل و اضافاتى با عنوان به سوى خودسازى منتشر شده است. ساير منابع ـ ابن دريد، ابىبكر محمد بن الحسن، الاشتقاق، تحقيق و شرح عبدالسلام محمد هارون، مصر، نوشته الفانجى، 1378؛ ـ الزمخشرى،جاراللهابىالقاسم،محمود بن عمر،اساسالبلاغه،بيروت، دارصادر، 1385 ـ الشرتونى اللبنانى، سعيد الخورى، اقرب الموارد فى فصح العربية و الشوارد، تهران، دارالاسوة للطباعة و النشر، 1374 ـ احمدرضا، معجم متن اللغه، بيروت، دار مكتبة الحياة، 1377 ـ لويس معلوف، المنجد فى اللغه، قم، اسماعيليان، 1362 ـ مصطفى خمينى، تفسيرالقرآن الكريم، قم، اسماعيليان ـ لسان التنزيل، (تأليف قرن چهارم يا پنجم هجرى)، به اهتمام مهدى محقق، چاپ دوم، تهران، مركز انتشارات علمى و فرهنگى، 1362 ـ فخرالدين الطريحى، مجمع البحرين، تحقيق سيداحمد حسينى، چاپ دوم، تهران، مترضوى، 1362 ـ نگارنده، بررسى جايگاه عقل در تربيت از ديدگاه امام موسى كاظم عليهالسلام در روايت هشام بن حكم، پاياننامه كارشناسىارشدعلومتربيتى،مؤسسه آموزشىوپژوهشىامام خمينى (ره)، 1377 ـ احمد واعظى، انسان از ديدگاه اسلام، تهران،سمت،1377،ص 34، «بحث اصالت روح»، ص 44 «شواهد عقلى اصالت روح» ـ جعفر سبحانى، الاسماء الثلاثة، الاله و الربّ والعبادة، قم، مؤسسة الامام الصادق عليهالسلام ، 1417 ه. ق ـ اسفراينى ابو المظفر، شاهفوربن طاهربنمحمد، تاجالتراجمفىتفسير القرآن الاعاجم، تصحيح نجيب مايل هروى، علىاكبر الهى خراسانى، تهران، شركت انتشارات علمى و فرهنگى، 1375 |