نقد ديدگاه سلفيه درباره مجاز در قرآن
چهارشنبه 12 مهر 1391 12:03 AM
|
نقد ديدگاه سلفيه درباره مجاز در قرآن
محمدعلى راغبى
چكيده
در اين زمينه كه آيا در قرآن كريم مجاز وجود دارد يا نه، از ديرباز ميان دانشمندان اسلامى اختلاف نظر وجود داشتهاست. سلفيه از كسانى بودهاند كه وجود مجاز را در قرآن انكار كردهاند: ولى بيشتر علما نظير لغويون و فقها قرآن را همانند ساير كلامها برخوردار از مجاز شمردهاند. در اين مقاله سعى شدهاستبه شبهات منكران مجاز پاسخ دادهشود.
كليدواژهها:
مجاز، منكران مجاز، قائلان به مجاز.
1. مقدمه
مجاز عبارت است از استعمال لفظ در غير موضوعله با وجود رابطه و علاقه بين معناى مستعمل فيه و معناى موضوعله. البته سكاكى قائل است كه لفظ در استعمال مجازى در خود موضوعله استعمال مىشود; اما ادعا مىشود كه آن غير از موضوعله است; مثلا وقتى گفته مىشود، زيد اسد است، در اينجا همان حيوان درنده مراد است; اما از روى ادعا نه از روى واقع (1) .
2. انگيزه انكار مجاز از سوى سلفيه
سلفيه به واقع دنبالهروان اهل حديثبه شمار مىروند كه آيات صفات را بر معناى حقيقى حمل مىكردند و بر معتزله كه اين آيات را مجاز مىخواند و تاويل مىنمودند، بر مىآشفتند. آنان از رهگذر انكار مجاز مىخواستند با تايل آيات صفات مقابله كنند. (3)
3. انكار وضع از سوى سلفيه
سلفيه به تعريف مجاز خرده گرفته، گويند: ما واضعى نمىشناسيم و چنانچه بشناسيم، نمىدانيم لفظ را در چه معنايى وضع كرده است. ما فقط استعمال را مىشناسيم; بنابراين سخن گفتن از اينكه لفظ در كدام معنا وضع شده است، بىمعناست. در استعمال هم دو چيز متمايز به نام حقيقت و مجاز نمىيابيم. هريك از قراينى كه براى تمايز آن دو ياد كردهاند، مخدوش است (4) .
4. ايرادهاى سلفيه بر علايم حقيقت
علماى بلاغت امورى را علامت استعمال الفاظ در معانى وضعى دانستهاند; نظير نص اهل لغت، تبادر و عدم وجود قرينه; اما سلفيه همه آنها را مخدوش شمردهاند.
4. 1. ايراد سلفيه بر نص اهل لغت
گفتهاند: يكى از علايم تمايز حقيقت از مجاز، نص اهل لغتشمرده شده است; حال آنكه اساسا نص اهل لغتبعد از اين كه عدهاى از لغويون به حقيقت و مجاز قايل شدند، پديد آمد و قبل از آن در ميان احاديث و اشعار از حقيقت و مجاز سخن نرفتهاست. در آنها نه تعريفى براى آن به چشم مىخورد و نه تمايزى كه مشخص كند كه فلان لغت در فلان معنا مجاز است و در فلان معنا حقيقت است. بنابراين نص و تصريح به حقيقت و مجاز بعد از جعل لغويون به وجود آمدهاست. اگر اين بدعتبوجود نيامده بود، از اهل لغت هيچ نصى در ميان نبود.
4. 2. اشكال سلفيه در زمينه تبادر
سلفيه در زمينه تبادر نيز به عنوان يكى ديگر از علايم تمايز حقيقت و مجاز ايراد گرفته، گويند: از نظر تبادر بين حقيقت و مجاز فرقى وجود ندارد. چه گفته شود شير حمله كرد و آهويى را دريد يا گفته شود: شير تير انداخت، هر دو تبادر دارند و معناى خود را به ذهن مخاطب مىرسانند. بلافاصله تا هر يك از جملههاى مذكور به گوش مخاطب مىرسد، معناى آن به ذهن او متبادر مىشود; بنابراين از جهت تبادر تمايزى ميان حقيقت و مجاز وجود ندارد.
4. 3. خردهگيرى سلفيه در مورد قرينه
راجع به اينكه لغويون گويند، در مجاز قرينه وجود دارد، ولى در حقيقت قرينه وجود ندارد، سلفيه معتقدند: اساسا ما حتى اگر لفظى را به تنهايى بدون الفاظ ديگر به كار ببريم، هيچ استعمالى بدون قرينه نداريم. اگر بخواهيم معنايى را افاده كنيم، قطعا حتى لفظ واحد را با قراينى استعمال مىكنيم: براى مثال اگر بچهاى به مادر خود بگويد: آب! از حالتخاصش آشكار مىشود كه مراد او اين است كه من آب مىخواهم و اين حالت چيزى جز قرينه نيست; بنابراين وجود قرينه هم در استعمال حقيقى و هم در استعمال مجازى وجود دارد. بر اين اساس در اين خصوص هيچ تمايزى ميان حقيقت و مجاز در ميان نيست.
5. نقد ديدگاه سلفيه در خصوص وضع
بايد دانست كه استعمال اعم از حقيقت و مجاز است و ما حقيقت و مجاز را بعد از استمعال مىفهميم. بعد از اينكه لفظى در معنايى استعمال شد، اگر آن لفظ بدون قرينه استعمال شده باشد، در مىيابيم كه حقيقت است و اگر با قرينه استعمال شده باشد، مىفهميم كه مجاز است.
پاورقيها:
1. هاشمى; جواهر البلاغة، ص305. 2. قاسمى; محاسن التاويل، ج1، ص222 به بعد و مصطفوى; روش علمى در ترجمه و تفسير قرآن مجيد، ص30 به بعد. 3. قاسمى; پيشين. 4. قاسمى; پيشين. |