حجاب در آموزه های قرآنی
دوشنبه 10 مهر 1391 2:44 AM
|
حجاب در آموزه های قرآنی
خلیل منصوری
حجاب كه به معناي پرده و پوشش و حايل ميان دو چيز است ، نوعي پوشش براي مردان و زنان مومن است . هر چند كه اين اصطلاح در عرف مردم تنها در زنان به كار مي رود ولي تفاوتي در وجوب و لزوم اخلاقي ، شرعي و حقوقي آن نيست. آن چه پوشش مردان از زنان را متمايز مي سازد در مقدار و كيفيت پوشش مي باشد و اگر اندازه و چگونگي را در اصل صدق واژه وارد ندانيم بي گمان نمي بايست در مساله پوشش و حجاب براي هر دو گروه جنسيتي تفاوتي محسوسي را قايل شويم.به نظر مي رسد كه حجاب و پوشش پيش از آن كه امري شرعي و دستوري قانوني باشد ، مساله انسان است. در گزارش قرآن از برخورد و واكنش ابتدايي آدم و حوا در بهشت موقت به اين مهم توجه مي دهد كه مساله پوشش گرايشي فطري است؛ زيرا آن دو پس از نزديكي و يا خوردن از ميوه درخت ممنوع به شكل و شمايلي در آمدند كه براي آنان شگفت انگيز بود. قرآن از واژه سواة براي اين شمايل جديد استفاده مي كند.( اعراف آيات 26 و 20 و 22 و 27 و طه آيه 121) سواة در اصطلاح قرآني دست كم در دو معناي بدن و يا نقاط حساس و ناپسند بدن به كار رفته است. به اين معنا كه در آن مولفه هاي جسمانيت و نوعي كراهت و ناپسندگي را مي توان ردگيري و شناسايي كرد. سوء هر كار ناپسند و زشتي است كه به طور طبيعي انسان را ناخوش مي آيد. در داستان كشته شدن هابيل ، قرآن از جسد بي جان هابيل تعبير به سوآه مي كند.(مائده آيه 5) بنابراين تن و جسم بي جان كه از آن به جسد تعبير مي كنيم ، در كاربرد قرآني سوآه خوانده شده است. از اين رو مي توان با توجه به گزارش قرآن و واكنش شتاب آلود و تند آدم و حوا از پوشيدن برخي از اعضاي بدن يا تمام آن با برگ هاي درختان اين احتمال تقويت مي شود كه انسان به طور طبيعي از عريان و لخت بودن كراهت دارد. نكته اي كه قابل تامل است آن كه برخي اين پوشش را تنها به بخش هاي حساس تن نسبت مي دهند به اين معنا كه گفته اند آن دو برگ هاي برخي از درختان بهشتي را كنده و با دست آن برگ ها را نگه داشته اند و خود را بدين صورت از يك ديگر پوشانده اند؛ ولي سخن اين است كه در آيات قرآني سخن از نگه داشتن برگ ها با دست نيامده است . به نظر اين احتمال درست تر مي ايد كه آنان با برخي از برگ هاي برخي از درختان كه از پهناي كافي برخوردار بودند تن و بدن خود را پوشانده اند و آن را به شكل پوشش و لباس به تن كرده تا بدن آنان نمايان نباشد. بنابراين مي توان گفت كه اين پوشش مي توانست كامل و تمام باشد و تنها به نقاط حساس اختصاص نداشته باشد؛ زيرا اگر حوا مي خواست حتي با دو دست برگ ها را نگه دارد مي بايست دو دست ديگر نيز پيدا مي كرد تا دو جاي ديگر را نيز مي پوشاند كه آن دو نيز از حساسيت برخوردار بوده و نوعي شرمگاه به شمار مي آمده است. از كاربرد سوآه در معناي بدن در آيه ديگر مي توان اين برداشت را تقويت كرد كه آن دو تمام تن خويش را برگ هاي درختان پهن برگي پوشانيده اند كه شباهت به برگ هاي درخت موزه داشت كه نوعي برگ هاي بلند و سرتاسري هستند. به هر حال انسان به طور فطري و طبيعي از لخت و عريان بودن گريزان است و هر انسان سالم شخصيتي و رواني خود را از ديگري مي پوشاند.لباس در قرآن به عنوان پوشش تن و بدن ( سواه ) ياد شده است.( اعراف آيه 26) زشت و ناپسند دانستن نشان دادن شرمگاه و بي پوشش بودن آن بخش به نوع تربيت و يا اخلاق اجتماعي انسان بستگي ندارد. به اين معنا كه هر كس به طور فطري عدم پوشش بخش هاي خاص و شرمگاه را ناخوش و ناپسند مي دارد و اگر تربيت اجتماعي و خانوادگي اثر و نقشي را در اين حوزه بازي كند، در آموزش و تربيت ضد اخلاقي آن است؛ در حقيقت نوعي اجبار و تحميل آموزشي و تربيتي موجب مي شود تا انسان ها از حالت طبيعي و فطري خارج شوند؛ چنان كه در باره دين اين اتفاق افتاده است و مردماني كه به طور طبيعي گرايش به خدا و اسلام دارند به آيين و شرايع و اديان ديگري مجبور مي شوند و به تعبير پيامبر (ص) با تربيت خانوادگي و آموزش هاي اجتماعي و تحميل از فطرت اسلام دور شده و يهودي و مجوسي و مسيحي مي شوند. اسلام به عنوان دين فطرت مساله حجاب و پوشش مردان و زنان را لازم و واجب شمرده و مطابق فطرت دستورهاي شرعي خود را صادر كرده است. اصول اخلاقي بشر نيز اين اقتضا را دارد و تنها انسان ها بي تمدن از پوشش كامل برخوردار نمي باشند. هر انسان با شخصيت و سالم اجتماعي به طور طبيعي در هر پست و مقامي كه باشد به پوشش گرايش داشته و آن را اخلاقي و هنجاري بر مي شمارند و بر همين پايه و اساس است كه قوانين بشري نيز چنين چيزي را پسنديده و تقويت مي كند. در اين نوشتار كوتاه و گذرا به اهميت ، آثار ، فلسفه ، زمينه ، حجاب اشاره مي شود.
اهميت حجاب
در اهميت حجاب در بينش و نگرش قرآني مي توان به آياتي اشاره كرد كه در آن حجاب و پوشش را نشانه اي از عفت و پاكدامني دانسته است. خداوند در آيه 60 سوره نور مي فرمايد كه حتي زناني كه اميد ازدواج ندارند و به سني رسيده اند كه ميل و رغبتي به جنس مخالف در آنان نيست و از شور و زندگي افتاده اند ، بهتر است كه ايشان نيز پوشش را رعايت كنند و خود را چنان بپوشانند كه مورد توجه قرار نگيرند و زينت هاي ذاتي و عرضي خود را نشان ندهند و ننمايانند. آن گاه در بيان فلسفي اين دستور و ذكر حكمت آن مي فرمايد: اگر عفت را بجويند آن برايشان بهتر است. استعفاف و عفت جويي امري است كه براي همگان مفيد و نيك و پسنديده است چه اين فرد پيري باشد كه رغبتي به جنس مخالف نداشته باشد و يا جواني كه در اوج گرايش به جنس مخالف است. كسي كه پوشش را مراعات مي كند به نوعي امنيت روحي و رواني دست مي يابد كه مورد توجه همگان و خير عمومي است؛ زيرا هنگامي كه شخص خود را به گونه اي مناسب بپوشاند از نظر شخصيت خود را چنان مي نماياند كه بايد باشد. انسان ها به طور طبيعي از كساني كه از اصول اخلاقي دوري مي كند ، كراهت مي ورزند. در اين مساله تفاوتي نيست كه فرد پير و يا جوان باشد؛ بلكه حساسيت نسبت به افراد پير و سالخورده بيشتر است، زيرا از اين دسته افراد اين توقع نيست كه بر خلاف اصول اخلاقي و اجتماعي و هنجارهاي شناخته شده عمل كنند. از اين رو خير ايشان است كه خود نيز همانند ديگران پوشيده باشند و از حالت عمومي پوشش بيرون نروند.
آثار حجاب
قرآن براي حجاب و پوشش مناسب اسلامي آثار معنوي و نقش اجتماعي خاصي را بيان مي كند كه نمونه آن در مساله امنيت و تقوا گفته شده است. در حقيقت با بيان فلسفه و اهميت حجاب به برخي از آثار معنوي و اجتماعي نيز اشاره شده است. غير از مصونيت از تعرض هوسرانان و كسب امنيت مي توان به برخي از آثار ديگر حجاب نيز اشاره كرد كه از آن جمله طهارت قلبي و پاكي درون مردان و زنان است. پوشش مناسب موجب مي شود كه هم مردان در هنگامه برخورد و مواجه با زنان گرفتار انحراف و پليدي و فحشا نشوند و هم زنان در برابر مرداني كه تن خود را مي پوشانند از امنيت و طهارت قلبي سود برند. هنگامي كه مردي پوشش مناسب داشته باشد زني كه با وي سخن مي گويد و يا وي را مي بنيد تحت تاثير اندام وي قرار نمي گيرد و قلب و دلش در گرو عشق او نمي رود ؛ چنان كه پوشش مناسب زن نيز چنين فرصتي را براي مردان فراهم نمي آورد. در حقيقت اين اثر حجاب به خود فرد باز نمي گردد بلكه به ديگري سود مي رساند. به اين معنا كه حجاب و پوشش مناسب اين فرصت را براي مردان و زنان فراهم مي آورد تا از طهارت قلب برخوردار باشند و گرفتار ناپاكي دل نگردند. هر چند كه مي توان براي آن اثري در خود فرد نيز يافت كه عبارت از امنيت فردي در برابر ديگري است و شخص با حجاب خود نمي گذارد كه جنس مقابل تحريك شده و متعرض وي گردد.( احزاب آيه 53) |