اگر خدا آدم حسابمان کرد غر نزنیم
یک شنبه 29 مرداد 1391 7:33 AM
بله به شرطی که به همراه شکر و صبر باشد ؛ از متون دینی استفاده می شود که تحمل مقابل بیماری ، به خاطر خدا ، هم موجب پاک شدن گناه می شود و هم ثواب اخروی را به دنبال دارد.
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: «السقم یمحو الذنوب - بیماری گناهان را نابود می کند؛( بحارالأنوار ج : 64 ص : 244)». در حدیث دیگری از حضرت نقل شده .«لحظه ها و ساعت هایی که انسان گرفتار همّ و غم ها است، ساعات کفاره گناهان است».
البته این بدان معنا نیست که انسان خود را در سختی ها و مشکلات قرار دهد یا در راه سلامتی و حفظ حیات خود کوتاهی کند، به این نیت تا این که از گناهان پاک شود. چون با حکم عقل مخالف بوده و روایات شامل این مورد نمی شود .
از دیدگاه معارف اسلامی اولین و مهم ترین نعمتی که انسان از خداوند دریافت می کند، نعمت «حیات» است. هرگونه سهل انگاری که باعث کوتاهی حیات یا اختلال در سلامتی گردد، جرم و گناه به شمار می آید و موجب عقوبت الهی است .
بنابراین از آیات و روایات نباید نتیجه تخدیری گرفت و خود را تسلیم گرفتاری ها و مصایب و مشکلات نمود و حتی از آن استقبال کرد، چه این که هیچ گاه قرآن نمی گوید: در برابرمصائب تسلیم باش و در رفع مشکلات تلاش مکن و تن به ستم ها و بیماری بده، بلکه می گوید: اگر با تمام تلاش و کوششی که انجام دادی، باز گرفتاری ها به تو چیره شد، به اعمال گذشته ات بیندیش و از گناهانت استغفار کن و درصدد اصلاح نفس خویش و جبران ضعف ها باش.
در سوره بقره پس از آن که سختی ها و مصائب و مشکلات را به عنوان امتحان ذکر می کند می فرماید : «و بشر الصابرین؛ بشارت بده به کسانی که در مقابل سختی ها و مشکلات شکیبایی و خویشتن داری نشان می دهند» خویشتن داری و صبری که مبتنی بر ایمان به خدا است . وقتی انواع سختی ها را می بیند ، متوجه خدا می شود و می گوید : «انا لله و انا الیه راجعون» . در حدیثى از امام صادق علیه السلام مىخوانیم: کسى پرسید بلائى که دامنگیر ایوب شد براى چه بود؟
خداوند براى اینکه این ماجرا سندى براى همه رهروان راه حق باشد، به شیطان این اجازه را داد، او آمد و اموال و فرزندان ایوب را یکى پس از دیگرى از میان برداشت، ولى این حوادث دردناک نه تنها از شکر ایوب نکاست بلکه شکر او افزون شد! شیطان از خدا خواست بر زراعت و گوسفندان او مسلط شود، این اجازه به او داده شد و او تمامى آن زراعت را آتش زد و گوسفندان را از بین برد، باز هم حمد و شکر ایوب افزون شد.
سرانجام شیطان از خدا خواست که بر بدن ایوب مسلط گردد و سبب بیمارى شدید او شود، و این چنین شد، به طورى که از شدت بیمارى و جراحت ، قادر به حرکت نبود، بىآنکه کمترین خللى در عقل و درک او پیدا شود.
خلاصه، نعمتها یکى بعد از دیگرى از ایوب گرفته مىشد، ولى به موازات آن مقام شکر او بالا مىرفت.
تا اینکه جمعى از رهبانها به دیدن او آمدند و گفتند: بگو ببینیم تو چه گناه بزرگى کردهاى که این چنین مبتلا شدهاى؟ (و به این ترتیب شماتت این و آن آغاز شد و این امر بر ایوب سخت گران آمد)
ایوب گفت: به عزت پروردگارم سوگند که من هیچ لقمه غذایى نخوردم مگر اینکه یتیم و ضعیفى بر سر سفره با من نشسته بود، و هیچ طاعت الهى پیش نیامد مگر اینکه سختترین برنامه آن را انتخاب نمودم .
در این هنگام بود که ایوب از عهده تمامى امتحانات در مقام شکیبایى و شکرگزارى برآمده بود، زبان به مناجات و دعا گشود و حل مشکلات خود را با تعبیرى بسیار مؤدبانه و خالى از هر گونه شکایت از خدا خواست( الأنبیاء / 83 تا 84)
وَ أَیوبَ إِذْ نادى رَبَّهُ أَنِّی مَسَّنِی الضُّرُّ وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ - فَاسْتَجَبْنا لَهُ فَکشَفْنا ما بِهِ مِنْ ضُرٍّ وَ آتَیناهُ أَهْلَهُ وَ مِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَه مِنْ عِنْدِنا وَ ذِکرى لِلْعابِدِینَ . «و ایوب را (به یاد آور) هنگامى که پروردگارش را خواند (و عرضه داشت) بد حالى و مشکلات به من روى آورده و تو ارحم الراحمینى - ما دعاى او را مستجاب کردیم، و ناراحتیهایى را که داشت برطرف ساختیم، و خاندانش را به او بازگرداندیم، و همانندشان را بر آنها افزودیم، تا رحمتى از سوى ما باشد، و تذکرى براى عبادتکنندگان»
- همچنین آنها هرگز از انبوه حوادث تلخ مأیوس نمىشوند، مىایستند و استقامت مىکنند تا درهاى رحمت الهى گشوده شود، آنها مىدانند حوادث سخت آزمایش هاى الهى است که گاه براى بندگان خاصش فراهم مىسازد تا آنها را آبدیدهتر کند.
- حلاوة الدنیا مرارةالاخرة و مرارةالدنیا حلاوةالاخرةرنج و تلخىهاى دنیا موجب حلاوت و شیرینىهاى آخرت می شود و شیرینىها و خوشىها (ى نامشروع) دنیا باعث رنج و عذاب آخرت خواهد شد .
- مشکلات برای آدمی است ؛ و برای رشد دادن او. لذا فرمود: « لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فی کبَدٍ ـــ به یقین ما انسان را در رنج آفریدیم»(البلد:4). اگر بنا بود کسی زجر نبیند آن انبیاء و ائمه (علیه السلام) بودند ؛ امّا ملاحظه می فرمایید که سختترین مصائب را ایشان کشیده اند. کیست که چون زینب کبری (سلام الله علیها) خروارها مصیبت بر سرش ریخته باشد؟ امّا آن بانوی شگفتی ساز در متن آنها مصائب خردکننده ، با این که نای بلند شدن نداشت ، نماز شبش ترک نشد ؛ اگر چه آن را نشسته خواند. حضرتش چون در مجلس ابن زیاد وارد گشت چنان با صلابت و استوار بود که ابن زیاد پرسید: کیست این زن متکبّر؟ گفتند: زینب دختر علی است. گفت: آیا دیدی که چگونه خداوند عزیزانت را ذلیل نمود؟ حضرت فرمودند: « ما رأیت الّا جمیلاً ــ من جز زیبا هیچ ندیدم » ؛ یعنی من در متن مصیبتها خدای جمیل را ملاقات نمودم که با اسم الجمیل تجلّی کرده بود.
آقا سید علی قاضی استاد عرفان آیت الله بهجت مستأجر بود و صاحبخانه اثاث منزلش را ریخته بود وسط کوچه. آن بزرگوار در حالی که بشّاش بود می فرمود: « خدا خیال کرده ما هم آدمیم » ؛ یعنی خدا آدمها را سختی می دهد ؛ و گویا خدا ما را هم آدم حساب کرده که به ما سختی می دهد.
- امام صادق (علیه السلام) خطاب به سدیر صیرفی فرمودند: « إِذَا أَحَبَّ عَبْداً غَتَّهُ بِالْبَلَاءِ غَتّاً وَ إِنَّا وَ إِیاکمْ یا سَدِیرُ لَنُصْبِحُ بِهِ وَ نُمْسِی ؛ چون خدا بندهاى را دوست بدارد او را به یکباره در بلا فرو برد. و اى سدیر! ما و شماها با بلا صبح و شب می کنیم.» (بحار الأنوار ، ج64 ،ص208)
- و فرمودند:« إِنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عِبَاداً فِی الْأَرْضِ مِنْ خَالِصِ عِبَادِهِ مَا ینْزِلُ مِنَ السَّمَاءِ تُحْفَه إِلَى الْأَرْضِ إِلَّا صَرَفَهَا عَنْهُمْ إِلَى غَیرِهِمْ وَ لَا بَلِیه إِلَّا صَرَفَهَا إِلَیهِم ؛ خدا عزّ و جلّ را در روى زمین بندههایی پاک و خالص است که از آسمان تحفه ای به زمین فرود نیاید جز که خدا آن را از آن بندگان بگرداند به دیگرى، و بلایی نیاید جز اینکه آن را به سوى ایشان بگرداند. » (بحار الأنوار ، ج64 ،ص 207)
- رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمودند:« إِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ خَیراً ابْتَلَاهُم ــــ چون خدا بر قومی خیری خواهد آنان را در بلا افکند. » (بحار الأنوار ، ج64 ،ص236)
- رسول خدا صلّى اللَّه علیه و اله فرمودند:« لَا یزَالُ الْبَلَاءُ فِی الْمُؤْمِنِ وَ الْمُؤْمِنَه فِی جَسَدِهِ وَ مَالِهِ وَ وُلْدِهِ حَتَّى یلْقَى اللَّهَ وَ مَا عَلَیهِ مِنْ خَطِیئَه؛ مصیبت و گرفتارى همواره گریبان مرد و زن مؤمن را مىگیرد و آنها در مال و یا بدن خود نقصان مشاهده مىکنند و یا فرزندان خود را از دست مىدهند و اینها براى این است که هر گاه در محضر پروردگار حاضر شدند گناهى نداشته باشند» (بحارالأنوار ، ج64 ،ص236)
- امام صادق علیه السّلام فرمودند: « إِنَّ اللَّهَ تَبَارَک وَ تَعَالَى لَیتَعَاهَدُ الْمُؤْمِنَ بِالْبَلَاءِ إِمَّا بِمَرَضٍ فِی جَسَدِهِ أَوْ بِمُصِیبَه فِی أَهْلٍ أَوْ مَالٍ أَوْ مُصِیبَه مِنْ مَصَائِبِ الدُّنْیا لِیأْجُرَهُ عَلَیهَا ؛خداوند متعال مؤمن را به مصیبت و بلاء گرفتار مىکند و او را به بیمارى در بدن» (بحار الأنوار ، ج64، ص 237)
- و فرمودند: « إِنَّ فِی الْجَنَّه لَمَنْزِلَه لَا یبْلُغُهَا الْعَبْدُ إِلَّا بِبَلَاءٍ فِی جَسَدِه ؛ در بهشت مقامى هست که هیچ کس به آن جایگاه نمىرسد مگر اینکه در بدن خود ناراحتى و گرفتارى داشته باشد. » (بحار الأنوار ، ج64، ص 237)
- رسول خدا فرمودند: «لَا تَکونُ مُؤْمِناً حَتَّى تَعُدَّ الْبَلَاءَ نِعْمَه وَ الرَّخَاءَ مِحْنَه لِأَنَّ بَلَاءَ الدُّنْیا نِعْمَه فِی الْآخِرَه وَ رَخَاءَ الدُّنْیا مِحْنَه فِی الْآخِرَه ؛ مؤمن باید بلاء را نعمت بداند، و نعمت را بلاء زیرا گرفتارى دنیا نعمت آخرت مىآورد و نعمت دنیا مصائب و گرفتارىها را در آخرت مىآورد » (بحار الأنوار ، ج64 ،ص237)