0

آيين يكتاپرستي در شاهنامه فردوسي

 
gps0064
gps0064
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : تیر 1388 
تعداد پست ها : 1751
محل سکونت : اصفهان

آيين يكتاپرستي در شاهنامه فردوسي
پنج شنبه 15 مرداد 1388  12:28 AM

سيد عبدالمجيد شفائي:
بسياري چنين مي‌پندارند كه شاهنامه، مجموعه‌اي است از ستايش پادشاهان و ثناگويي از كلمه «شاه» و قس عليهذا و برخي نيز بر اين باورند كه سرودهايي است كه از حيز زمان و مكان خارج است و صرفاً مربوط به دوران فردوسي بوده و في‌الجمله كاربردي نيست.
آنچه مؤلف مصراً به‌دنبال آن است، اين است كه اولاً شاهنامه را بايد از تلقي تك‌ساحتي‌بودن خارج كنيم؛ ثانياً ابعاد ذي‌قيمت آن را براي ملتي كه شايستگي داشتن شاهنامه را دارند، تبيين كنيم و در رأس اين مهم، تبيين ابعاد «خداوندگاري» اين «عظيم‌نامه» است.
درواقع شاهنامه به‌وضوح اما به قلم فردوسي كه زباني است ويژه «امر به‌معروف» و هرگاه كه ضرورت يافت «نهي‌از منكر» مي‌كند و اين هماني است كه همه آيين‌هاي الهي به‌ويژه آموزه‌هاي اسلامي در پي آن هستند. 
در اين مقال به 5داستان برگزيده از شاهنامه (ضحاك و كاوه آهنگر، تولد رستم، رستم و سهراب، سياوش، رستم و اسفنديار) مي‌پردازيم و نمايه‌هاي يكتاپرستي را درخشان‌تر مي‌نماييم تا شاهنامه را توحيدي بنگريم.
در داستان روي‌كارآمدن ضحاك مي‌بينيم كه شيطان ضحاك را مي‌فريبد و پدر موحد ضحاك را كه هر روز سحرگاهان بپا مي‌خاست و در چشمه باغ، سر و تن مي‌شست و جامه پاكيزه به‌تن مي‌كرد و به نيايش مي‌پرداخت، در چشم ضحاك پير و خرفت جلوه مي‌دهد و ضحاك را شايسته سروري و مهتري مي‌خواند.
اين تبعيت ضحاك از شيطان بارها در قرآن با عناوين «لاتتبع الخطوات‌الشيطان» آمده است. پسر (ضحاك) از آيين پدر (مرداس) پيروي نكرد و يكتاپرستي را رها كرد، راه شيطان را برگزيد. پس در نزد شيطان عزيز شد و پدر را كشت. 
پسر كو رها كرد رسم پدر
تو بيگانه خوانش، نخوانش پسر
در روزگار جمشيد هم آنچه مايه تباهي جمشيد و حكومتش شد همان چيزي است كه قرآن مي‌فرمايد «يا ايهاالانسان ما غرك بربك الكريم» اي انسان چه چيزي باعث شد كه تو به خداي خود غره شوي؟ اين امر در شاهنامه چنين آمده كه جمشيد در جمع بزرگان و دانايان روزگار خود و از سرخودكامگي و خودرأيي و غرور گفت: 
هنر در جهان از من آمد پديد
چو من نامور، تخت شاهي نديد
جهان را بخوبي من آراستم
چنان گشت گيتي كه من خواستم
خور و خواب و آرامتان از من است
همه پوشش و كامتان از من است
بزرگي و ديهيم و شاهي مراست
كه گويد كه جز من كسي پادشاست؟
گرايدون كه دانيد من كردم اين
مرا خواند بايد جهان‌آفرين

تشکرات از این پست
atena28
دسترسی سریع به انجمن ها