پ نه پ
یک شنبه 4 تیر 1391 4:00 PM
تا حالا براتون اتفاق افتاده که یکی یه چیزبی مورد ازتون بپرسه که پاسخش کاملا مشخصه؟این جوروقتا یافوری پاسخ می دیم یا می گذریم،یاعبارت"پس نه پس"رومی گیم که به صورت عامیانه می شه"پ نه پ"ویه پاسخ سربالادنبالش می یاریم که بعضی وقتا خیلی جالبن.اینم چندتا نمونه باحالش. رفتم واسه خودم ودوستم دلستر خریدم،می گه واسه من خریدی؟! می گم:پ نه پ...دلستره تویخچال داشت یخ می زد می مرد نجاتش دادم. رفتم رستوران،به پیش خدمتش می گم:می شه فهرست غذاهاتون رو بدین؟می گه می خوای غذا سفارش بدی؟؟ می گم پ نه پ...می خواستم ببینم فهرست غذاتون چی کم داره بگم مامانم بپزه براتون بیارم. تواداره پشت میز کارنشستم،ارباب رجوع اومده می گه:کارمند اینجایین؟گفتم:پ نه پ...رئیس سازمان هوافضای ناسا هستم اومدم فقط کار تورو راه بندازم... صدای خروپف هم اتاقیم کشت منو!تکونش دادم،ازخواب پریده می گه سروصدام اذیتت می کنه؟ می گم:پ نه پ...جنس صداتودوست دارم،می خواستم بهت بگم سعی کن تواوج که می ری،روتحریرات بیشتر کار کنی! رفتم داروخونه می گم شامپوویتامینه می خوام.طرف می گه: شامپو واسه موهات دیگه؟ می گم:پ نه پ...شامپوویتامینه واسه فرش می خوام که گل هاش سریع رشد کنن! پلیس ماشینم رو خوابونده بود،رفتم خلافی وجریمه دادم،کاراشو کردم،بعدرفتم پارکینگ تحویلش بگیرم.مسئولش می پرسه:اومدی ماشینوببری؟می گم پ نه پ...اومدم ملاقاتش،براش۲تا کمپوت آوردم،تنهایی بهش بد نگذره! توجاده پلیس رودیدم،دستمو کردم بیرون،انگشتم رومی چرخوندم رفیقم گفت:داری به ماشینای روبه رو علامت می دی؟! می گم:پ نه پ...دارم باانگشتم هواروهم می زنم،خنک شه. فقط من یه نفرتو تاکسیم،پولو دادم به راننده،می گه:یه نفر؟ می گم:پ نه پ...چهارتا حساب کن مشتری بشیم!! بادوستم رفتم خریدبرگشتیم،دیدیم ماشینش نیست.گفت:دزدینش؟ گفتم:پ نه پ...خسته شده بودازبس منتظرماوایساد،پیامک داد گفت من می رم،خودتون بیاین! مگس اومده توخونه،رفتم حشره کش آوردم.مامانم می گه:میخوای بکشیش؟می گم:پ نه پ...می خوام بزنم زیربغلش بوی عرق نده. به مامانم می گم قوری کجاست؟می گه می خوای چای بخوری؟ می گم:پ نه پ...میخوام دست بکشم روش،شاید غولی چیزی ازش دراومد!! سوسک اومده تواتاق،دمپایی رودادم رفیقم...گفت:بزنمش؟ گفتم:پ نه پ...بده پاش کنه تندتر بدوه!! بادوستم رفته بودیم اسخر،غریق نجات میگه:می خواین شنا کنین؟می گم:پ نه پ...ما نمکیم،فقط اومدیم توآب حل بشیم. سوسکه روکشتم جنازشو ورداشتم ببرم بندازم بیرون.بابام می گه:کشتیش؟ می گم:پ نه پ...تو دستشویی خوابش برده بود دارم میبرم تو رختخوابش بخوابه! نوشته توسط حمیدرضا