0

يکي مثل خودتان، فقط کمي مشهورتر

 
samsam
samsam
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1387 
تعداد پست ها : 50672
محل سکونت : یزد

يکي مثل خودتان، فقط کمي مشهورتر
جمعه 2 تیر 1391  8:42 PM

 حفظ حريم خصوصي افراد معروف و مشهور از قبيل هنرپيشه‌ها و نقض اين حق به وسيله برخي رسانه‌ها كه اغلب به عنوان رسانه‌هاي زرد شناخته مي‌شوند، يكي از مسائلي است كه شايد با ورود و نفوذ رسانه‌هاي نوين پيچيدگي‌هاي بيشتري يافته است. تجاوز به حريم خصوصي و شخصي افراد، هر كسي را آزرده و متاثر مي‌كند.

افراد معروف و مشهور بيشتر در معرض كنجكاوي عموم هستند، از اين رو طبيعي است كه بيشتر از سايرين در معرض چنين مسائلي قرار گيرند. تفاوت حريم خصوصي هنرپيشه‌ها باساير افراد در شهرت نهفته است. شهرت عاملي است كه كنجكاوي عموم را تحريك مي‌كند. واضح است كه اگر اين كنجكاوي‌ها از حد بگذرد، زندگي را براي هر فردي با دشواري مواجه مي‌سازد. از اين روست كه حق حريم خصوصي در اغلب اصول و قوانين ملي و بين‌المللي به عنوان يكي از اوليه‌ترين حقوق بشر شناخته شده است. شكي نيست كه هنرپيشه‌ها نيز همچون هر شهروندي بايد از اين ابتدايي‌ترين حق بهره‌مند شوند.

حقي به نام حريم خصوصي

محسن سيفي، مشاور و روان‌شناس داشتن حريم خصوصي را يكي از نشانه‌هاي روانشناختي انسان‌ها و يك نشانه متمايزكننده بين انسان و حيوان مي‌داند. وي ادامه مي‌دهد: فضاي خصوصي مي‌تواند فيزيكي يا رواني باشد. مثلاً آدم‌ها تاحدي اجازه مي‌دهند ديگران به آنها نزديك شوند، از يك حدي به بعد احساس اضطراب بر آنها غلبه مي‌‌كند. اين در مورد مسائل روحي و رواني نيز صدق مي‌كند. جامعه سالم، جامعه‌اي است كه فرد احساس كند در آن داراي حريم خصوصي است. بر اساس همين تعريف، رسانه خوب رسانه‌اي است كه بتواند بين فضاي خصوصي و اجتماعي افراد تفكيك قائل شود. سيفي ضمن اشاره به نقش آموزشي رسانه‌ها و تاثير روانشناختي و جامعه‌شناختي آنها بر مردم مي‌گويد: اگر رسانه‌ها با وجود نقش آموزشي كه دارند، وارد حريم خصوصي افراد شوند، به مرور باعث مي‌شود اين حريم‌شكني، مساله‌اي مشروع و بهنجار تلقي شود.

محمود پاك‌نيت، هنرمند عرصه بازيگري در اين باره مي‌گويد: هركسي زندگي خصوصي‌اش به خودش مربوط است. ممكن است هر فردي مسائل و مشكلاتي داشته باشد كه ربطي به ديگران ندارد. ممكن است يك كارمند در زندگي شخصي‌اش مسائلي داشته باشد كه به سازمان و اداره‌اي كه در آن كار مي‌كند، ربطي ندارد، بنابراين دخالت هر رسانه يا خبرنگاري در زندگي خصوصي افراد، كار بي‌موردي است.

عبدالرضا اكبري نيز در اين باره تاكيد مي‌كند: سال‌هاست كه اين وضعيت را در برخي رسانه‌هاي مكتوب مي‌بينيم كه بعضا هنرمندان را وارد حاشيه‌هايي مي‌كنند. مسائلي را مطرح مي‌كنند كه يا وجود نداشته يا مسائل شخصي و خانوادگي آن فرد است. به نظر من چنين اتفاقي نبايد رخ دهد و در شأن يك روزنامه و ارگان مطبوعاتي نيست كه بخواهد به جزئيات زندگي بازيگران وارد شود. مسائل خصوصي كسي را برملا​ و با آبرو و حيثيت كسي بازي كند.

همان‌طور كه از زبان هنرپيشه‌هاي معروف و باسابقه مي‌شنويم، به نظر مي‌آيد اين موضوع مهم و قابل توجه اين قشر جامعه تاحدي مسكوت مانده است و حتي برخي هنرمندان جامعه نيز گاهي به جاي حل مساله بكل از رسانه رويگردان مي‌شوند.

گريز هنرمندان از رسانه‌ها

برخي از هنرمندان و بازيگران با رسانه‌ها و نشريات ارتباط خوبي ندارند و بسختي گفت‌وگو با اين رسانه‌ها را مي‌پذيرند؛ اين در حالي است كه هنر، شهرت و عرضه اثر فرهنگي و هنري اين هنرمندان وابسته به رسانه است پس اين آزردگي‌خاطر هنرمند ازكجا ناشي مي‌شود؟ چرا هنرمند به رسانه و خبرنگار براي يك گپ و گفت دوستانه اطمينان نمي‌كند؟

چنانچه از اهداف متعالي رسانه‌هاي متعهد بر مي‌آيد، اين گفت‌وگوها نيز بايد در جهت همان هدف و ارتقاي فرهنگ جامعه باشد.

عبدالرضا اكبري درباره دليل چنين رفتارهايي مي‌گويد: اگر مي‌بينيد كه بعضي از همكاران ما از يك گپ و گفت رسانه‌اي دوري مي‌كنند، به اين دليل است كه برخي رسانه‌ها وارد مسائلي مي‌شوند كه بيشتر حاشيه است و شايعه‌سازي مي‌كند.

سيفي ، روانشناس ،همچنين در خصوص تفاوت حريم خصوصي افراد مشهور با ساير افراد جامعه مي‌گويد: موضوع حريم خصوصي در مورد افراد مشهور پيچيده‌تر است. در حالي كه يك فرد مشهور بايد مثل همه شهروندان از حقوق شهروندي برخوردار باشد و كسي به حريم خصوصي او وارد نشود.

پاك‌نيت نيز در اين باره معتقد است: بحث حريم خصوصي بخصوص در جامعه ما كه جامعه پوشيده و داراي حد و حدودي است از اهميت بيشتري برخوردار است. ممكن است در جوامع غربي اين‌گونه نباشد يا در برخي مذاهب مثل مسيحي‌ها اقرار به گناهان مطلوب باشد، اما در مذهب ما فقط مي‌توانيم گناهانمان را با خدا در ميان بگذاريم. قرآن اكيدا بر اين نكته تاكيد كرده است. بنا براين هم از لحاظ شرعي و هم از لحاظ عرفي دخالت‌ در مسائل خصوصي ديگران، كار درستي نيست. اگر خبرنگار يا مسئول رسانه‌اي هم دست به چنين كاري بزند، مطمئن باشيد دوست ندارد اين اتفاق براي خودش رخ دهد و كسي در مسائل شخصي‌اش دخالت كند.

شهره سلطاني، بازيگر تئاتر سينما و تلويزيون هم معتقد است كنجكاوي در خصوص زندگي هنرپيشه‌ها خيلي چيز غريبي نيست. كساني كه وارد عرصه هنر مي‌شوند، ويژگي‌هاي شاخص‌تري نسبت به ديگران دارند، به همين دليل بايد خود را آماده كنند كه مورد توجه مردم و رسانه‌ها قرار گيرند، اما به نظر من، مبالغه و زياده‌روي برخي رسانه‌هاست كه بازيگران را اذيت مي‌كند.

پاك نيت: هركسي زندگي خصوصي‌اش به خودش مربوط است. شايد هر فردي مشكلاتي داشته باشد كه ربطي به ديگران ندارد. ممكن است يك كارمند در زندگي شخصي‌اش مسائلي داشته باشد كه به اداره‌اي كه در آن كار مي‌كند، ربطي ندارد. دخالت هر رسانه در زندگي خصوصي افراد، كار بي‌موردي است

وي در خصوص حاشيه‌پردازي‌هايي كه بعضي رسانه‌ها ممكن است در خصوص زندگي خصوصي و شخصي هنرپيشه‌ها ايجاد كنند، مي‌گويد: اين مساله به شرف و اخلاق رسانه بستگي دارد حتي گاهي كه به مسائل زندگي خصوصي افراد هم مربوط نيست، مهم اين است كه شما به عنوان يك منتقد يا نويسنده وقتي كار بازيگري را نقد مي‌كني، چقدر شرافتمندانه و بدون غرض آن مطلب را بنويسي. البته در اين خصوص همه رسانه‌ها يكسان عمل نمي‌كنند. اكبري درخصوص عملكرد بجا و صحيح رسانه‌هايي كه سعي مي‌كنند از اين قبيل حواشي به دور باشند، مي‌گويد: ما در مقابل مطبوعات به اصطلاح زرد، نشريات ديگري را مي‌بينيم كه تخصصي عمل مي‌كنند و اگر به حوزه مسائل مربوط به هنرمندان و به طور خاص هنرپيشه‌ها ورود پيدا مي‌كنند، اين مسائل را از بعد فرهنگي‌‌ ـ‌ هنري و به صورت تخصصي مورد ارزيابي قرار مي‌دهند. گفت‌وگوهايي درباره مسائل فرهنگي و هنري كه وجه آموزشي دارد، منتشر مي‌كنند و بيشتر مسائل فني، تكنيكي و حرفه‌اي را نقد و تحليل مي‌كند يا به بررسي آثار پخش و اكران‌شده مي‌پردازد. چنين رويكردهاي رسانه‌اي است كه به رشد فرهنگي جامعه و توسعه انديشه‌هاي بديع كمك مي‌كند. در چنين وضعيتي است كه ارتباط هميشگي هنرمند و رسانه، ارتباطي آبرومندانه و متعهدانه خواهد ماند.

نقش متقابل بازيگران و رسانه‌ها

اگر چه رسانه‌ها به عنوان يكي از مهم‌ترين منابع ارتباطي و اطلاع‌رساني در جامعه امروز، نقش مهمي ايفا مي‌كنند و ابعاد عملكردشان بسيار وسيع و تاثيرگذار است، اما در مقابل نمي‌توان تاثيرات عميق عملكرد هنرپيشه‌ها به عنوان الگوهاي رفتاري قشر وسيعي را ناديده گرفت. در مقابل رسانه متعهد، هنرمند متعهد نيز مي‌تواند به حفظ حقوق مهم و اساسي خودش از جمله حق حريم خصوصي كمك كند. هادي محمودي، حقوقدان و مدرس دانشگاه دلیل این ​که زندگي افراد مشهور بيشتر از سايرين در معرض قضاوت عموم قرار مي‌گيرد را چنين ذكر مي‌كند: بازيگران خواسته یا ناخواسته الگوی بسیاري از افراد جامعه بخصوص جوانان هستند و بر روحیه و سبك زندگی افراد جامعه تأثیر می‌گذارند، به همين علت همواره در معرض قضاوت عموم قرار می‌گیرند و در این میان، رسانه‌ها بیشترین نقش را در ترويج و انعكاس رفتارها، سبك زندگی، علايق شخصی و حرفه ای آنان ایفا می‌كنند.

سيفي هم ضمن اشاره به نظريه الگوگيري و الگوپذيري در علم روان‌شناسي مي‌گويد: افراد جامعه بشدت تحت تاثير رفتار‌هاي افراد سرشناس هستند؛ به همين دليل هميشه درباره افراد معروف بخصوص بازيگران كنجكاوي مي‌كنند. اين كنجكاوي‌ها شايعاتي را نيز همراه دارد كه مي‌تواند آسيب‌هاي زيادي​ به افراد معروف وارد كند.

اكبري به رفتار متقابل رسانه‌ها و بازيگران اشاره مي‌كند و مي‌گويد: همان‌طور كه رسانه‌ها نبايد وارد حريم خصوصي افراد شوند، بازيگران هم نبايد از رسانه‌ها سوءاستفاده كنند. براي مثال هنرپيشه‌هايي كه براي جلب توجه مي‌خواهند عكسشان هميشه صفحه اول چاپ شود، بايد خود را براي هر نوع شايعه و حاشيه‌اي آماده كنند. وي ادامه مي‌دهد: درصورتي كه رسانه‌ها و همچنين هنرمندان بايد روي حرفه و هنرارزشمند بازيگري متمركز شوند از تجربيات هنرمندان بزرگ استفاده و بيشتر اين تجربيات را رسانه‌اي كنيم، اما برخي بازيگران و رسانه‌ها بيشتر از آن كه به اصل بپردازند، روي موج حاشيه حركت مي‌كنند. هركسي در زندگي شخصي‌اش مي‌تواند هرنوع غذا، رنگ يا تيمي را دوست داشته باشد؛ اينها علايق شخصي است و در بوق و كرنا‌كردن آنها زمينه‌ساز حاشيه‌سازي‌ها مي‌شود. محمود پاك‌نيت نيز ضمن اشاره به بعضي عملكردهاي ناصواب هنرپيشه‌ها مي‌گويد: هنرمندان و ورزشكاران الگوي جامعه هستند به همين دليل بايد بسيار مراقب رفتارهاي اجتماعي خود باشند.

وي مي‌افزايد: به اعتقاد من، هنرمندان و همه افرادي كه كار فرهنگي مي‌كنند و داعيه فرهنگ دارند، خودشان بايد بهترين باشند. يك هنرمند الگوي جامعه است، پس بايد به بهترين شكل ممكن رفتار كند. اگر من در يكي از سريال‌هايم، اين پيام را ارائه كنم كه سيگاركشيدن امر ناپسندي است، ولي خودم در زندگي واقعي سيگار بكشم، به اين معناست كه هرچه گفته‌ام، دروغ بوده و مردمي كه من را مي‌شناسند ممكن است در مقابل من و كارهايي كه از من پخش مي‌شود، مقاومت كنند. شايد ديگر حاضر نباشند، كارهاي مرا ببينند. بنابراين كساني كه دستي بر امور فرهنگي‌‌ ـ‌ هنري دارند بايد در عمل نشان دهند كه الگوهاي درستي براي مردم هستند.

در نهايت رسانه به دنبال اطلاع‌رساني در مورد علایق عمومي است. عموم مردم نيز اين حق را براي خود قائلند كه سر از زندگي افراد مشهور در آورند. در بیشتر موارد، اين علاقه عمومي كنجكاوي است و نه حق.

محمودي در تشريح اين موضوع كه چه مرجع مستندي براي هنرمندان وجود دارد كه از اين حق دفاع كنند، مي‌گويد: به طور كلي در حقوق ايران، حريم خصوصي به عنوان يك حق مستقل به رسميت شناخته نشده است، ولي اين مفهوم در ساير قواعد مختلف حقوقي و تحت عناوين مختلف مورد حمايت قرار گرفته است. مثلا در قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران اصول متعددي وجود دارد كه مي‌توان آن را در جهت حمايت از حريم خصوصي افراد تلقي كرد، به عنوان نمونه طبق اصل 22 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران حیثیت، جان، مال، حقوق، مسكن و شغل اشخاص از تعرض مصون است مگر درمواردی كه قانون تجویز كند. قانون اساسی ایران ضمن اعلام تساوی حقوق همگان و حمایت یكسان قانونی از همه افراد ملت، حیثیت، جان، مال، حقوق، مسكن و شغل اشخاص را مصون از تعرض اعلام كرده ‌است.

وي در ادامه مي‌گويد: به هر حال حريم خصوصي هم براي افراد عادي و هم افراد مشهور قابل اعمال است. هر چند جبران تعرض به حريم خصوصي افراد مشهور به مراتب دشوارتر است، زیرا آستانه نقض آن بسیار بالاست. بخشی از شخصیت حرفه‌ای یك بازیگر، فعالیت هنری وی است و بخش دیگر آن حواشی و توابع و اخبار مربوط به او است. اصولا اشخاص مشهور با ورود به عرصه اشتهار این قانون نانوشته را می‌پذیرد كه به هر حال زندگی وی با اشخاص عادی تفاوت دارد و ممكن است هرگونه فعاليت او بخصوص اقداماتی كه مغایر با قانون اخلاق و عرف جامعه باشد زیر ذره‌بین قرار گیرد و چشمان تیزبین رسانه‌ها آن را رصد كرده و منعكس كند. برای نمونه تخلف رانندگی مثلا داشتن سرعت غیرمجاز برای اشخاص عادی صرفا یك تخلف است، اما اگر این تخلف از سوی یك شخص مشهور سر بزند، ممكن است سر از رسانه‌ها در بیاورد.

وي در پايان مي‌افزايد: در مجموع به نظر می‌رسد ما نیازمند یك قانون حریم خصوصی جامع برای تمامي اشخاص اعم از مشهور و غیرمشهور هستیم كه همه افراد بتوانند در امنيت كامل زندگي كنند.

مريم زمانيان

چهار راه برای رسیدن به آرامش:
1.نگاه کردن به عقب و تشکر از خدا  2.نگاه کردن به جلو و اعتماد به خدا  3.نگاه کردن به اطراف و خدمت به خدا  4.نگاه کردن به درون و پیدا کردن خدا

پل ارتباطی : samsamdragon@gmail.com

تالارهای تحت مدیریت :

مطالب عمومی کامپیوتراخبار و تکنولوژی های جدیدسیستم های عاملنرم افزارسخت افزارشبکه

 

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها