راهکارهای اخلاقی درمواجهه با رفتارهای ناهنجار
یک شنبه 28 خرداد 1391 7:46 PM
اگر بخواهید همواره در آرامش به سر ببرید، واکنش های شما باید به گونه ای باشد که رفتارهای دیگران چه دوست و چه دشمن نتواند روحیه شما را مدیریت کند و متحول سازد.
البته هر کسی به طور طبیعی نسبت به کنش های تند و شدید، واکنش هایی را بروز می دهد که برخی همانند واکنش های بدنی طبیعی است.یعنی همان گونه که بدن انسان کنش ها و واکنش های غریزی دارد، نفس انسان نیز نسبت به کنش های بیرونی واکنش های طبیعی دارد.
اگر بخواهید این واکنش های طبیعی را مدیریت کنید، زهی خیال باطل است. مگر آن که از نظر روحی به چنان جایگاهی برسید که عقل شما مدیریت نفس شما را به عهده گیرد و از آن جایی که بسیاری از انسان ها هرگز چنین مرحله و مرتبه ای را درک نمی کنند، سخن گفتن از آن نیز سخت است.
البته با همه تلاش ها حتی کسانی که درمرتبه برترین ها قرارمی گیرند، نسبت به واکنش های طبیعی کمی ناتوان هستند واین حکمتی است که درکنش ها و واکنش های طبیعی درحوزه های بدنی و غیر بدنی وجود دارد و به عنوان یک نعمت می بایست با آن برخورد کرد.
قرآن برای دست یابی به آرامش درزندگی، راهکارهایی را ارائه داده که از جمله آن ها می توان به ذکر تسبیح، سجده، گذشت همراه با روی خوش اشاره کرد.
خلق عظیم پیامبر(ص)
بی گمان پیامبر گرامی (ص) درمقام تبلیغ رسالت خویش بیش ترین فشارها و آزارها را متحمل شده است. همین مساله موجب شد تا در بیان تحمل خویش بفرماید: ما اذوی نبی کما اوذیت؛ هیچ پیامبری چون من آزار ندید.
خداوند به آن حضرت (ص) چنان سعه صدر و فراخی سینه داده بود که در اوج تحمل بود، به گونه ای که همه فشارها را تحمل می کرد و دوست و دشمن بدان اقرار داشتند. قرآن درگزارشی آورده است که دشمنان، او را به «اذن» معرفی می کردند و منافقان با این عبارت او را به استهزا می گرفتند. همین عظمت روحی و انشراح صدرش بود که ایشان را تا مقام «خلق عظیم» بالا برد.
با نگاهی به تعبیر قرآن درباره بیش تر مردم می توان دریافت که خوی عظیم پیامبر(ص) به چه معناست؛ زیرا تنها دریک جمله برخی از اخلاق پست و زشت انسانی را این گونه بیان می کند: سوگند به جانت! این مردم دنیا همیشه مست حیرت و غفلت خویش هستند. (حجر، آیه ۷۲)
همین سکرت و مستی است که هر رفتار زشتی را موجب می شود؛ چرا که غفلت از فلسفه خلقت و آفرینش جز به معنای فروپاشی بنیاد اصول اخلاقی نیست و هرگاه اخلاق، بنیادی نداشته باشد، هر رفتاری از انسان متوقع است.
پیامبر (ص) با دو دسته انسان ها مواجه بود. گروهی که در غفلت از فلسفه آفرینش گرفتار مستی حیرت هستند و به هرچیز دنیا از زشتی ها می گرایند و پای بند هیچ اصل اخلاقی نیستند. از جمله مصداقی که قرآن بیان می کند، هم جنس گرایی است.
گروه دوم مومنانی هستند که گرفتار دوگانگی رفتارند و هر آن چیزی را که دوست می دارند از دین برمی گیرند و هرچه به مزاج و میلشان نباشد، رها می کنند و قرآن را سبک و سنگین می کنند تا هرچه به نفع باشد بگیرند و به زیان را رها سازند.(حجر، آیه ۹۱)
صفح پیامبر(ص)
پیامبر(ص) نسبت به کنش های زشت کافران و افکارهای باطل ایشان ماموریت داشت تا با صفح جمیل رفتار نماید.«صفح» مانند «عفو» به معنای گذشت است، با این تفاوت که در «عفو» به روش و کیفیت توجهی نیست و تنها مطلوب همان محتواست، چنان که شخص از قاتل فرزندش می گذرد و عفو می کند و قصاص برداشته می شود. در این جا دیگر خوشرویی و لبخند معنایی ندارد. اما در صفح انسان می گذرد و عفو می کند در حالی که خوشرویی دارد.
پیامبر(ص) نسبت به این دسته مردم این گونه رفتار می کرد و ماموریت داشت (حجر، آیه ۸۵) نسبت به استهزا و آزارها چه از سوی مومنان سست ایمان و چه کسانی که کفار هستند، واکنش مبتنی بر اخلاق داشته باشد. این در حالی است که پیامبر(ص) تحت فشار سنگین دوستان ناآگاه و سست ایمان و دشمنان کینه توز بود و به طور طبیعی این فشار موجب دلتنگی سخت آن حضرت می شد (حجر، ۹۷) او با این که دارای انشراح صدر بود، ولی این فشار سنگین از سوی دوست و دشمن او را به دلتنگی و ضیق صدر دچار می کرد. لذا خداوند راهکار دیگری پیشنهاد می کند تا از فشار طبیعی و واکنش های تند و دلتنگ آور سخت درامان نگه دارد. این همان چیزی است که در دو آیه پس از آیه ۹۷ مطرح می شود.
تسبیح خداوند و سجده، دو راهکار رسیدن به آرامش
خداوند در آیات ۹۸ و ۹۹ سوره حجر می فرماید که انسان برای دست یابی به آرامش و واکنش های مناسب، تسبیح و سجده را به عنوان عمل مناسب به کار گیرد. تسبیح. انسان را به ذات بی مانند و پاک الهی متصل می کند و از هر گونه نقصی مبرا می سازد. از آن جایی که خشم و حرکات هیجانی و تند عاطفی در حکم نقص به شمار می آید کسی که به این منبع بی نقص متصل می شود رنگ خدایی می گیرد و از نقص پاک می گردد.
سجده نماد اطاعت مطلق است. کسی که سجده می کند و پیشانی بر خاک می مالد در مقام نهایت تذلل و خاکساری است. در این حالت خود را در برابر هستی مطلق الهی هیچ می شمارد و برای خود جایگاه و ارزشی قایل نمی شود. بنابراین هرگونه رفتار دیگران را در حکم هیچ برای هیچ می شمارد. بر این اساس، نقصی را در استهزا و فشارهای بیرونی اهانت و مانند آن نمی بیند تا کنترل و مدیریت خود را از کف بدهد.
در ادامه خداوند بندگی و اطاعت مطلق در برابر خداوند را به عنوان کلیدی ترین راهکار مطرح می سازد؛ زیرا در این زمان دریچه ای به سوی حقیقت هستی و ملکوت آن باز می شود و شخص خود را نمی بیند و تنها ربوبیت الهی را می بیند که هیچ چیزی در هستی بیرون از دایره حکومت و اقتدار و مشیت او نیست. بنابراین، در مقام مرگ اختیاری قرار گرفته و خود را فانی و باقی به بقای الله می یابد. بنابراین، هیچ فشاری را فشار نمی یابد؛ زیرا بیرون از دایره اراده و مشیت او نیست.
این راهکاری است که خداوند برای پیامبرش(ص) بیان می کند تا بتواند در برابر واکنش های نابهنجار اخلاقی، رفتاری اخلاقی داشته باشد و بتواند با صفح جمیل و گذشت همراه با خوشرویی و تبسم و سرور از آن همه فشار بیرون آید و به مقام آرامش برسد. این گونه است که حتی دشمنان نیز در برابر خلق عظیم و خوشرویی آن حضرت دست به سینه بودند و در برابر آن همه عظمت و کرامت اخلاقی عقب نشینی می کردند. باشد این گونه باشیم و در برابر دوستان نادان و سست ایمان و دشمنان کینه توز، تاب تحمل خود را از دست ندهیم و همواره با خوشرویی و گذشت «مروا کراما» را به نمایش گذاریم.
abdollah_esrafili@yahoo.com
شاد، پیروز و موفق باشید.