۱۵ جمادی الثانی● وفات فخرالمحققین حلی؛ فقیه بزرگ
دوشنبه 18 اردیبهشت 1391 12:46 PM
وفات فخرالمحققین حلی؛ فقیه بزرگ
فقیه بزرگ و عالم شیعی، فخرالمحققین حلی در چنین روزی از سال ۷۷۱ هجری قمری چشم از جهان فروبست.
محمد بن حسن بن یوسف معروف به فخرالمحققین فرزند علامهی حلی، ملقب به فخرالاسلام، فخرالدین و رأسالمدققین از اعاظم و بزرگان شیعه و دارای جلالت علمی بسیاری بود. وی در نوجوانی به اجتهاد دست یافت. فخرالمحققین مورد تأیید و توجه خاص پدر بزرگوار خود علامهی حلی بود تا آنجا که علامه، اتمام مصنفات خود را پس از مرگ به فخر سپرد. ایضاحالفوائد، تحصیلالنجاة و منبعالاسرار از جملهی آثار اوست.
• حله، سرزمین فقیهان پارسایی است که خدمات ارزندهشان به جهان تشیع، فراموش نمیشود. امیرمؤمنان علی (ع) دربارهی شهر حله فرمودند: «یظهر بها قوم اخیار» از آنجا، نیکمردانی ظهور خواهند کرد. خاندان حلی، از جملهی آن نیکمردانی هستند که همچون مهتابی در شب ظلمانی میدرخشند. در میان آنان، فرزانگان بسیاری پا به عرصهی وجود گذاشتهاند که علامه فخرالمحققین، یکی از آنان میباشد.
محمد بن شیخ جمالالدین بن مطهر حلی، معروف به فخرالمحققین، در نیمهشب بیستم جمادیالاولی ۶۸۲ق در شهر حله، در خانهی یکی از بزرگترین دانشمندان شیعه، علامهی حلی چشم به جهان گشود. نام او را «محمد» گذاشتند.
همت عالی و تلاشهای دلسوزانهی پدر دانشمند از یک سو و استعداد و ذوق و هوش خدادادی فرزند از سوی دیگر، سبب شد که محمد در ده سالگی به درجهی اجتهاد نائل آید. او همانند پدر بزرگوارش، پیش از اینکه به حد بلوغ برسد، از تحصیل نزد استاد بینیاز شد و به مرتبهای از کمالات رسید که در میان دانشمندان عصر خویش و در محافل علمی به «فخرالمحققین» لقب یافت. گاهی هم از او به نامهای «فخرالدین» و «فخرالاسلام» یاد میشود.
اساتید ایشان عبارتاند از: علامه حلی پدر ایشان - که فخرالمحققین، بیشتر دروس و فنون را نزد پدرش فراگرفت - و رضیالدین علی بن یوسف مطهر حلی که عموی ایشان و صاحب کتاب «العددالقویه» است؛ فخرالمحققین، تعدادی از دروس را نیز در محضر عمویش آموخت.
علامه فخرالمحققین، تألیفات فراوانی دارد که از جمله میتوان به موارد ذیل اشاره کرد: ۱- ایضاحالفوائد؛ (این کتاب، شرح «قواعد» است که این شخصیت بزرگوار، آن را به دستور پدرش تصنیف کرد. بنا به گفتهی شیخ بهایی، نظیر آن در فقه استدلالی، تألیف نشده است. آرای فخرالمحققین در کتاب «ایضاحالفوائد» مورد توجه فقهاست). ۲- تحصیلالنجاة (دربارهی اصول دین). ۳- شرح کتاب نهجالمسترشدین علامه حلی (در موضوع علم کلام).
و کتابهای غایةالسئول، رسالهی پرسش و پاسخ، رسالهی فخرید، جامعالفوائد، الکافیةالوافیة، ثبات الفوائد فی شرح اشکالات القواعد، حاشیه بر ارشادالاذهان علامه، واجبات الصلوة الثمانیه، شرح مبادیالاصول، المسائلالمظاهریه، منبعالاسرار و مناسک حج.
یکی از کارهای مهم فخرالمحققین در عرصهی فرهنگی، صدور اجازات متعدد به بزرگان علم و دانش بود. در ایام گذشته و در میان علما، رسم بر این بود که دانشوران و پژوهشگران، هنگامی که خود را دارای رتبهای در علم و دانش میدیدند، به یکی از اساتید و بزرگان عصر خویش رجوع و دانش خود را عرضه میکردند. سپس آن استاد، هنگامی که از معلومات و استعداد و تقوای او مطمئن میشد، برای وی اجازهای صادر میکرد که در بخشی از آنها، علاوه بر اینکه به سطح معلومات و مراتب تقوای اجازهگیرنده، اشاره میشد، به او اجازه میدادند کتابهای استاد اجازهدهنده و کتابها و روایات سلسلهی اساتید او را نیز نقل کند.
این اجازات، علاوه بر اینکه نوعی مدرک علمی و ارزیابی معلومات وی محسوب میشد، به عظمت شخصیت اجازهدهنده هم دلالت میکرد. گاهی میشد که آنان برای همدیگر، اجازات متقابل صادر میکردند؛ چنانکه شیخ حر عاملی و علامه مجلسی از همدیگر اجازهنامه دریافت کردند.
بر این اساس، فخرالمحققین، یکی از اساتید و شیخ اجازه محسوب میشد که دانشمندان برجسته به او رجوع کرده و اجازهی نقل روایت و کتاب، دریافت کردهاند. از اجازهای که ایشان به شمسالدین بن محمد وابوالفتوح احمد آوی در سال ۷۰۵ق داده است معلوم میشود، فخرالمحققین در بیست و سه سالگی شایستگی مقام صدور اجازه دریافت کرده است.
فخرالمحققین، علامه بر تألیف کتاب و تکمیل تألیفات پدر بزرگوارش در پرورش شاگردان نیز موفق بود برخی از آنان عبارتاند از: ۱. محمد بن مکی عاملی جزینی (معروف به شهید اول). ۲. شیخ جمالالدین احمد بن متوج بحرانی (نویسندهی آیاتالاحکام موسوم به منهاجالهدایة). ۳. سیدحیدر آملی (نویسندهی کتابهای کشکول و منبعالاسرار). ۴. سیدتاجالدین ابن معید حسینی (که شهید اول از او بهعنوان اعجوبهی زمان یاد کرده است). ۵. فاضل مقداد بن عبدالله سیوری (نویسندهی کتابهای کنزالعرفان، شرح باب حادی عشر، اللوامعالالهیه).
شهید اول که سرآمد شاگردان فخرالمحققین است، از فخرالمحققین چنین یاد میکند: «بزرگمرد و پیشوای امامیه، طلایهدار دانشمندان شیعه، برگزیدهی انسانهای کامل و هوشمند، خاتم مجتهدین و افتخار ملت و دین، ابوطالب محمد فرزند شیخ جمالالدین بن مطهر حلی که خداوند، عمر گرانبهای او را دراز گرداند و از پیشامدهای سوء زمانه نگه دارد».
شیخ حر عاملی نویسندهی وسائلالشیعه دربارهی فخرالمحققین مینویسد: «او عالمی برجسته، فقیهی محقق و بزرگمردی مورد اطمینان بود». وی در ادامه، از قول یکی از دانشمندان آورده است: «فخرالمحققین از چهرههای درخشان و مورد اطمینان طایفهی امامیه است. او مجتهدی جلیلالقدر، والامقام و بزرگمرتبه میباشد».
متفکر شهید، قاضی نورالله شوشتری نویسندهی کتاب احقاق الحق میگوید: «شیخ فخرالدین محمد بن شیخ جمالالدین بن مطهر حلی، افتخار آلمطهر و خال جمال پدر دانشور بود. در علوم عقلی و نقلی محققی زبردست و در علو فهم و فطرت، مرققی بینظیر بود».
حافظ ابرو دانشمند شافعیمذهب و نویسندهی کتاب مجمعالتواریخ میگوید: «او هنگامی که با پدر خود، خدمت سلطان محمد خدابنده به مرکز حکومت وی در سلطانیهی قزوین آمد، دانشمندی جوان، عالیمقام، بااستعداد، نیکواخلاق و پسندیدهخصال بود».
علامه حلی در هر فرصتی از پسرش تجلیل میکرد؛ زیرا وی از نظر ادب و اخلاق نیز شخصیتی ممتاز و سرآمد جوانان روزگار بهشمار میرفت. علامه در کتاب قواعد در ستایش فخرالمحققین میگوید: «این کتاب را به خواهش محبوبترین خلق در پیش من و عزیزترین آنان، یعنی پسر عزیزم محمد مینویسم. من، خالصترین دعای خود را برای خوشبختی و سعادت او اختصاص خواهم داد. او همیشه، یار و یاور و مطیع من بوده است».
در جای دیگر میگوید: «خداوند به او عمر طولانی همراه با سعادت و خوشبختی عنایت کند و از حوادث تلخ، او را نگه داشته و مرا فدای او گرداند». بر اثر دعای پدر، فخرالمحققین حدود هشتاد و نُه سال عمر موفق و بابرکت، همراه با خدمات مهم علمی و فرهنگی در طول تاریخ داشت.
سرانجام، فخرالمحققین بعد از سالها زندگی بابرکت و تلاش و کوشش در راه ترویج معارف اهل بیت (ع) در سال ۷۷۱ هجری قمری، ندای حق را لبیک گفت و چشم از جهان فروبست. پیکر پاک آن عالم فرزانه و دانشمند گرانمایه از شهر حله به نجف، منتقل شد و در کنار قبر علامه حلی به خاک سپرده شد. قبر مطهر او در کنار بارگاه امیرمؤمنان (ع) سالهای متمادی، محل تجمع عاشقان علم و معرفت و محل رفتوآمد دانشمندان و فقیهان بوده است.
عالم محضر خداست درمحضر خدا گناه نکنید حضرت امام (ره)