پاسخ به:شهید احمد بابایی
یک شنبه 17 اردیبهشت 1391 4:31 PM
شهادت
پنج کیلومتری خرمشهر بودیم. شهید مهدی زین الدین برایمان مهمات می رساند. بابایی که به خاطر مجروحیت دستش به عقب برگشته بود، با هلی کوپتر و دست گچ گرفته پیاده شد. گردان را جمع کرد و گفت: « یک مرحله ی دیگر مانده تا خرمشهر را از محاصره نجات دهیم. »
او صحبت می کرد و بچه ها از شدت علاقه به او می گریستند.
گردان مالک باید گلوگاه شلمچه به خرمشهر را می بست. احمد با یک دست تانک های دشمن را هدف قرار داد. آن روز تمام گردان بازوبند یا زهرا (س) به همراه داشتند.
درگیری، شدید شد و احمد بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید. نگذاشتند بچه ها از این خبر مطلع شوند اما شادی آزادی خرمشهر برای ما همراه با اشک فراق در اندوه مرگ سرخ فرمانده ی عزیزمان بود.
مدیر سابق تالار آموزش خانواده
abdollah_esrafili@yahoo.com
شاد، پیروز و موفق باشید.