علم قرائت در اسلام
شنبه 25 تیر 1390 7:03 AM
منابع مقاله:
در میان علوم اسلامی،اولین علمی که تکون یافت علم قرائت و پس از آن علم تفسیر بود.علم قرائت مربوط به لفظ قرآن است که چگونه خوانده شود،و علم تفسیر مربوط به مفاهیم و معانی کلام الله مجید است.
در علم قرائت،اصول و قواعد وقف و وصل و مد و تشدید و ادغام و غیره بیان می شود.بعلاوه بعضی از کلمات قرآن کریم که به شکلهای مختلف قرائت شده است،شکلهای مختلف قرائت آنها بیان می شود.
صحابه قرآن را از پیغمبر اکرم می آموختند.رسول اکرم بعضی از صحابه را مستقیما تعلیم می دادند و آنان را که قرآن را آموخته بودند مامور تعلیم برخی دیگر می کردند.تابعین که عصر رسول اکرم را درک نکرده بودند قرآن را از صحابه آموختند.در همین وقت بود که گروهی متخصص قرائت و تعلیم صحیح قرآن به وجود آمد و عامه مسلمانان که در این هنگام زیاد شده بودند و با حرص و ولع شدید به تعلم قرآن رو کرده بودند،به این متخصصان رو می آوردند.این متخصصان کیفیت قرائت خود را از ائمه یا از صحابه روایت می کردند و هر کدام به نوبه خود شاگردان و متخصصانی تربیت می کردند که در کتب تواریخ و تراجم ضبط شده است. این که علت اختلاف قرائات چیست،آیا در زمان رسول اکرم هم قرائات مختلف وجود داشته یا نه،و به فرض اول آیا خود آن حضرت اجازه داده بودند که برخی کلمات به وجوه مختلف قرائت شود و به عبارت دیگر آیا از اول برخی کلمات قرآن با وجوه مختلف به آن حضرت وحی شده است و یا آنکه علت اختلاف قرائات همان چیزی است که در سایر کتابها به واسطه اختلاف نقل راویان پیدا می شود،مطلبی است که در جای دیگر باید حث شود.آنچه مسلم است این است که مسلمین نهایت کوشش را به کار می بردند تا قرآن کریم را آنچنان قرائت کنند که شخص رسول اکرم قرائت می کرده اند.لهذا قرآن را نزد کسانی می آموختند که بلا واسطه یا مع الواسطه از رسول اکرم آموخته بودند.
در ابتدا قاریان شفاها و سینه به سینه فن قرائت را از اساتید و معلمان خویش فرا می گرفتند و به شاگردان تعلیم می دادند.سپس در این علم کتابهایی تالیف شد.
بعضی مدعی شده اند اول کسی که در علم قرائت کتاب تالیف کرد ابو عبید قاسم بن سلام،متوفی در 224 هجری بود،ولی این نظر مردود شناخته شده است.
حمزة بن حبیب که شیعه و از قراء سبعه است و در حدود یک قرن قبل از قاسم بن سلام می زیسته است،پیش از او به تالیف کتاب در فن قرائت پرداخت.
همچنانکه علامه بزرگوار آیة الله مرحوم سید حسن صدر تحقیق کرده اند و از کلام ابن الندیم در الفهرست و کلام نجاشی در فهرست او شاهد آورده اند،ابان بن تغلب که از اصحاب و شیعیان امام علی بن الحسین زین العابدین علیه السلام است،پیش از همه اینان به تدوین علم قرائت پرداخت.
مرحوم صدر اثبات می کنند که اول کسی که قرآن را جمع آوری کرد و نوشت امیر المؤمنین علی علیه السلام بود.اول کسی که قرآن را نقطه گذاری کرد-تا آن وقت نقطه گذاری در خط معمول نبود-ابو الاسود دئلی از اصحاب امیر المؤمنین بود.اول کسی که در علم قرائت،کتاب تصنیف کرد ابان بن تغلب بود،و هم او اول کسی است که در معانی قرآن و توضیح لغات مشکله قرآن کتاب نوشت.اولین کسی که در فضایل قرآن کتاب نوشت،ابی بن کعب صحابی معروف است که شیعی است.اول کسی که در مجازات قرآن تالیف کرد فراء،نحوی معروف است که شیعی و ایرانی است.اول کسی که در احکام قرآن کتاب نوشت محمد بن سائب کلبی است.اول کسی که در تفسیر تصنیف کرد سعید بن جبیر بود (1).
به هر حال در میان تابعین و شاگردان تابعین که در قرن اول و دوم می زیسته اند،ده نفرند که به عنوان متخصص فن قرائت شناخته شده اند.هفت نفر از آن ده نفر معروفتر و مشهورتر و معتبرترند و به «قراء سبعه »معروفند.آنان عبارتند از: نافع بن عبد الرحمن،عبد الله بن کثیر،ابو عمرو بن العلاء،عبد الله بن عامر،عاصم بن ابی النجود،حمزة بن حبیب،علی کسائی.
چهار نفر از این هفت نفر ایرانی اند و سه نفر غیر ایرانی.از چهار نفر ایرانی دو تن شیعه اند و از سه نفر غیر ایرانی نیز دو تن شیعه اند.
علامه جلیل،مرحوم سید حسن صدر در کتاب تاسیس الشیعة لعلوم الاسلام (2) از شیخ عبد الجلیل رازی نقل می کنند که اکثر پیشوایان علم قرائت اعم از مکی،مدنی،کوفی و بصری و غیرهم از عدلیه(شیعه یا معتزله)بوده اند.به هر حال چهار نفر از هفت قاری معروف ایرانی بوده اند:
1.عاصم.عاصم به اصطلاح از«موالی »است.در علم قرائت شاگرد ابو عبد الرحمن سلمی است و او شاگرد امیر المؤمنین علی علیه السلام بوده است.قرائت عاصم را بهترین قرائات می دانند.در ریحانة الادب می نویسد:«اصل مصاحف را که نوعا اصل معمولی در کتابت است موافق قرائت عاصم نوشته و قرائات هر یک از قراء دیگر را با تعیین اسم قاری آن با خط سرخ در حواشی می نوشتند» (3).عاصم در کوفه می زیسته و در همان جا در گذشته است.صاحب مجالس المؤمنین و بعضی دیگر و از آن جمله علامه سید حسن صدر (4) به تشیع او تصریح کرده اند.وفاتش در حدود سال 130 هجری واقع شده است.
2.نافع.ابن الندیم در الفهرست تصریح می کند که نافع اصفهانی الاصل است و ساکن مدینه بوده است.در ریحانة الادب می نویسد که نافع بسیار سیاهرنگ بود و در فن قرائت امام اهل مدینه بود و رای و قرائت او مورد اعتماد ایشان بود.او قرائت خود را از یزید بن قعقاع که یکی از قراء دهگانه است اخذ کرد.نافع در سال 159 و یا169 در گذشته است.
3.ابن کثیر.ابن الندیم می گوید:«گفته شده است که ابن کثیر از اولاد ایرانیانی است که انوشیروان آنها را به یمن فرستاد تا حکومت را از حبشیان گرفتند و به سیف بن ذی یزن که به تظلم به دربار انوشیروان آمده بود سپردند».
ما قبلا نقش مهم این ایرانیان را در ترویج و توسعه اسلام در آن منطقه بیان کرده ایم.
در ریحانة الادب می نویسد:«ابن کثیر اصول قرائت را از مجاهد،از ابن عباس،از علی علیه السلام اخذ نمود.وفات ابن کثیر در سال 120 هجری واقع شده است ».
4.کسائی.مطابق آنچه در الفهرست ابن الندیم آمده است نام وی علی است و پدرش حمزة بن عبد الله بن بهمن بن فیروز است.کسائی از مشاهیر ادب عربی و از اکابر نحویین است.او معلم فرزندان هارون بود.در سفر هارون به خراسان همراه وی بود و در ری درگذشت و از قضا محمد بن حسن شیبانی فقیه و قاضی القضاة معروف که او نیز همراه هارون بود،در همان روز درگذشت و در ری دفن شد.هارون گفت امروز فقه و عربیت را در ری دفن کردیم.وفات کسائی در اواخر قرن دوم هجری واقع شده است.کسائی نیز شیعه بوده است.
پی نوشتها
1- تاسیس الشیعة لعلوم الاسلام،ص 316-322.
2- ص 346.
3- ریحانة الادب،ج 4،چاپ دوم،ص 426.
4- تاسیس الشیعة لعلوم الاسلام،ص 346.
******