0

در ستایش سعدی

 
mohammad_43
mohammad_43
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 41934
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:در ستایش سعدی
پنج شنبه 1 اردیبهشت 1390  4:42 PM

 غزلی از سعدی


فـراق دوسـتانش بـاد و یـاران
که ما را دور کرد از دوستداران
دلـم در بنـد  تنـهایی بفـرسـود
چـو بلبل در قفـس روز بهـاران
هـلاک ما چنان مهـمل گـرفـتند
کـه قتل مـور در پای  ســواران
به‌خیل هر که می‌آیم به‌زنهار
نمی‌بینـم به‌جـز زنهارخواران
نـدانسـتم کـه در پایان صـحبت
چنیـن  باشـد وفای حـق گـزاران
به‌گنـج  شـایگان افتـاده بـودم
ندانسـتم  که  بـر گنـجنـد  مـاران
دلا گــر دوسـتی داری، به‌ناچار
ببایـد بُــردنت جـور هـــزاران
خـلاف شـرط یارانسـت ســعدی
کــه بـرگـردنـد روز تیـر باران
چه خوش باشد سری در پای یاری
به‌اخلاص و ارادت  جان سپاران

 

 

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (بگو در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است، سپس خداوند به همین گونه، جهان را ایجاد می کند خداوند یقیناً بر هر چیز تواناست)   /عنکبوت20
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها