پاسخ به:كنكور و دانشگاه / سهم دانشگاه در نوآوری
پنج شنبه 5 اسفند 1389 3:21 PM
سهم دانشگاه در نوآوری
|
امروزه نگاه به فرآیند توسعه شدیداً تغییر کرده و در سالهای اخیر جنبه سیستمی این فرآیند مورد توجه ویژه قرار گرفته است. برخورداری از یک سیستم نوآوری، استمرار و بقای فرآیند رشد مبتنی بر فن آوری را تضمین می کند. خروجی سیستم ملی نوآوری، ایجاد، اشاعه و کاربرد فنآوریست. ناکارآمدی نظام ملی نوآوری، منجر به عدم گسترش فعالیتهای علمی و فنآوری و از دست رفتن مزیت ها و فرصت ها می شود. دولتمردان می گویند که «ما از فعالیتهای پژوهشی پشتیبانی می کنیم، پس چرا پژوهشهای علمی از اقتصاد و فرهنگ ملی پشتیبانی نمی کند». این شکوه به این واقعیت می انجامد که «اگر پژوهشهای علمی به نیازهای جامعه بیشتر توجه نکند، چیزی مگر صمیمیت خشک و خالی در پشتیبانی از علوم از ما انتظار نداشته باشید». پاسخ دانشگاهیان این است که «پژوهش به پیش کشیدن موضوعاتی می پردازد که هنوز مطرح نشده است. و از طرفی راه رسیدن ایده های تحقیقاتی به محصولات رقابت پذیر، اگر نگوییم نامعلوم، می توان گفت: بسیار ناهموار است. بیست و پنج سال تمام میان کشف ساختمان DNA و سبز شدن ناگهانی نخستین شرکتی که توانست پولی از این طریق به دست آورد، فاصله افتاد. شاید کشف دلیل قطعی حرکت قاره ها بر پوسته زمین، که برای آن به دو دانشمند انگلیسی جایزه نوبل دادند، هنوز مشاغل تازه ای پدید نیاورده باشد. اما این کشف سبب آگاهی بیشتر و از این رو کارآمدتر شدن همه زمین شناسان کاربردی شده است. اینکه دانشگاه با تربیت مردان و زنان جوانی که قادر به پژوهش باشند و ضمن پشتیبانی از علم و معرفت، به حل مسائل عاجل تر عرصه ملی و بین المللی نیز کمک کنند، پاداشی است که بی هیچ تعهدی پرداخت شده است». برخی دانشمندان ماهیت سؤالات را به سه دسته تقسیم کرده اند. سؤال حال، سؤال قال و سؤال استعداد. سؤال حال یعنی همواره، سؤالی برای پاسخگویی وجود دارد و اگر چنین نبود، چشم ما بر عالم بسته است، لذا حرکت آگاهانه وجود ندارد. سؤال قال یعنی اینکه دانشمندان ناخواسته با سؤالاتی روبرو می شوند که لازم است به آن پاسخ دهند. آنچه که از بی پاسخ گذاشتن این سؤالات از دست خواهند داد، به مراتب بیشتر از آن است که خدای نکرده تصور شود، از بی پاسخ گذاشتن آنها بدست خواهند آورد. حضرت علی علیه السلام می فرمایند: ایهالناس اذا علمتم، اعملو، لعلکم تهتدون، یعنی «ای مردم هنگامی که علم پیدا کردید، عمل کنید تا اینکه هدایت تازه ای بدست آورید». سؤال استعداد هم یعنی اینکه همواره نسبت به شکوفایی استعدادهای موجود، مسؤلیم و در این خصوص از دانشمندان انتظار بیشتری می رود. هرگونه محیط انتزاعی دانشگاه، مخل شکوفایی استعدادها و پیدایش نوآوری است. دانشگاه نسبت به استعدادهایی که در خود جای داده و یا در محیط پیرامونی مشاهده می شود باید پاسخگو باشد. یعنی اینکه اولاً استعدادها برطبق آنچه که سیاستهای کلان و استراتژی ها، چگونگی آن را مشخص کرده اند، باید شکوفا شده و بکار گرفته شوند. ثانیاً همواره استراتژی های متأثر از دستاوردهای مدیریت دانش، اصلاح شده و در دور بعدی بکار رفته می شوند. مدیریت دانش نقش اصلی را در تأمین سرمایه های دانشی مورد نیاز تولید کالا و خدمات ایفا می کند. از طرفی خود متأثر از استراتژی هایی است که نوع تولید و خدمت را مشخص کرده است. یعنی هم مدیریت دانش در تدوین استراتژی ها نقش دارد و هم مدیریت استراتژی است که مدیریت دانش را مقید می کند که چگونه در مسیر برآوردن نیازها و دستیابی به اهداف تعیین شده، حرکت کند. وقتی ملاحظه می گردد که مثلاً در رشته زمین شناسی نفت، مزیتهای خوبی داریم و در عین حال دانشمند و متخصص به تعداد کافی تربیت نشده اند. این یعنی اینکه اگر قرار است پژوهش مسئولیت اصلی دانشگاه شود، این نظام پژوهشی باید هم عاقلانه باشد و هم منصفانه. افزایش اثربخشی تحقیقات، افزایش تولید ناخالص داخلی، اشتغال زایی مولد و پایدار، افزایش حق مالکیت فکری (Patent)، و کمک به رشد و توسعه کشور از طریق ایجاد و ارتقاء اقتصاد مبتنی بر دانش، مهمترین رسالت های سیستم ملی نوآوریست. نوآوری به تعاملات وابسته است و پاسخ سریع و مؤثر نسبت به نیازها و شرایط جدید جز از مسیر تعاملات دانشگاه با پیرامون خود میسر نخواهد شد. تئوری های اولیه عمدتاً مدل نوآوری را در قالب یک فرآیند خطی رسم می کردند. رواج چنین دیدگاهی با این فرض که افزایش ورودی به فرآیند نوآوری موجب افزایش خروجی نیز می شود، موجب تشویق دولت ها به افزایش مکرر بودجه های تحقیقاتی گردید. اما عدم رشد قابل قبول نوآوری و آثار اقتصادی حاصل از آن در بسیاری از کشورها، علی رغم تخصیص بودجه های کلان به امر پژوهش، نقص رویکرد خطی نوآوری را آشکار ساخت. لذا رویکردهای سیستمی یکی پس از دیگری بوجود آمدند تا اینکه مفهوم «سیستم ملی نوآوری» به عنوان چهارچوب تحلیلی مناسب برای شناخت و مدیریت این پدیده در سطح بسیاری از کشورها شکل گرفت. مقدار پولی که دولت برای علم هزینه می کند مهم است (و هنوز اهمیت اساسی دارد)، اما راهی که این پول در آن صرف می شود، اهمیت بیشتری دارد. باید راهی را طی نمود که علم منجر به پیشبرد تکنولوژی و توسعه همه جانبه گردد. در عین حال بخش خصوصی سهم بیشتری از هزینه های کلی برنامه های آموزشی را بپردازد. پدید آمدن مفهوم «سیستم ملی نوآوری» اساساً بازتاب این درک است که تولید تکنولوژی و همچنین علم، به خودی خود نمی تواند ضامن رشد اقتصادی و اجتماعی یک ملت باشد. مثلاً آمریکا در دهه ۰۸۹۱، هنوز پیشتاز تولید علم و تکنولوژی بود. اما نرخ تولید محصولات و خدمات نوآورانه شرکتهای آمریکایی به هیچ وجه قابل مقایسه با شرکتهای ژاپنی نبود. ریشه یابی این تفاوت به ویژه در اواخر دهه ۰۸۹۱ به خوبی ثابت کرد که نوآوری یا توان ایجاد محصولات و خدمات نوآورانه، چیزی به مراتب بیش از تولید علم و تکنولوژی است. شتاب گسترده بازارهای جهانی که عمدتاً مبتنی بر فنآوری های نو و ملاحظات علمی استوارند، خود مؤید این است که این ارتباطات بسیار تعیین کننده اند. البته باید متذکر شد که رشد و توسعه بدون گسترش و تعمیق توانمندی های داخل، خطر ناپایداری در فرآیند توسعه را به همراه دارد. اقتصاد مبتنی بر چنین توسعه ای در بلند مدت در معرض آسیب ناشی از فرسایش رقابت پذیری (افزایش هزینه نهاده های تولید و تغییرات فنآوری) قرار می گیرند. لذا سیاستهای توسعه صنایع مبتنی بر فنآوری پیشرفته که همراه با تغییرات سریع فنآوری است، باید بگونه ای طراحی گردد که تعامل پویا در همه بخشها، موجبات ارتقاء رقابت پذیری را فراهم سازد. از این رو لازم است تا مدیریت منسجم و دانایی محور بر توسعه فنآوری در سطح ملی و بین المللی بوجود آید. مثلاً در مناطق کمتر توسعه یافته که واجد مزیت های خاص از قبیل وجود منابع معدنی غنی، امکان دسترسی آسان و ارزان به بنادر، تکمیل زنجیره ارزش برای واحدهای بزرگ، وجود منابع انسانی مستعد و منابع تأمین انرژی، مواد اولیه و... هستند. در رقابت پذیری جانمانده و تعادل نسبی در درآمد سرانه و رفاه اجتماعی همه نقاط بوجود می آید. برای دستیابی به اهداف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در سطح جهانی، همکاری های منطقه ای و فرامنطقه ای اجتناب ناپذیر است. این نوع تعاملات خود به همکاری های سیاسی و امنیتی نیز منجر خواهد شد. بسیاری از شرکتهای ورشکسته به این نیاز جدی، توجه کافی نداشته اند و در طرف مقابل شرکتهایی که در بکارگیری توانمندی های محیطی، برنامه مشخصی، همراه با عزم و اراده قوی داشته اند، از رشد چشمگیری برخوردار بوده اند. خصوصی سازی و سیاستهای پولی و مالی، باید بستر لازم برای مراجعه و یا مشارکت صنعت در توسعه فنآوری را بوجود آورد. بخش خصوصی علی رغم تجهیز پارکهای فنآوری کمتر به ایفای نقش در این حوزه می پردازد. در حالی که سهم نوآوری به عهده بنگاههای صنعتی نیز هست. ولی بدلیل دولتی بودن این شرکتها این سهم ناچیز است. در حال حاضر این شرکتها حتی در مرحله جذب تکنولوژی های پیشرفته نیز عاجزند. لذا بدنبال خصوصی سازی و سیاستهای صحیح پولی و مالی دولت، این نقش گسترش پیدا کرده و صنعت خصوصی سهم بیشتری از هزینه های برنامه های پژوهشی و آموزشی را می پردازد. تربیت نیروی انسانی ماهر بخش اصلی اقدامات آینده به شمار می آید. پایه های نوآوری سالم از مدارس ابتدایی گذاشته می شود، لذا دانشجو لازم است از مدرسه مهارتها و انگیزه های لازم برای پیدایش نوآوری را بدست آورد. این امکان ندارد که بخش عمده ای از امکانات دانشگاه معطل بماند تا جوان با فرصت تفریحی که در اختیار دارد، مسئله پژوهش را دوسه سال پیش خود نگه دارد تا درباره آن فکر کند و توانایی خویش را در زورآزمایی با آن بالا ببرد. در حالی که مسائل پژوهشی حوزه های کاربردی اهداف متحرکی هستند که با آنچه که رقبا انجام داده اند سنجیده می شوند و معمولاً هزینه های تجهیزات نیز بالا است. در این حالت خیلی از استعدادها ضایع شده و بدون بهره گیری از آنها از دست خواهند رفت. درک این موضوع، کمک بزرگی در سرعت دستیابی به اهداف استراتژیک خواهد نمود. همانگونه که قبلاً ذکر شد خود استراتژی ها، سیاست ها و نظام پژوهشی نیز در این ارتباط مؤثرند. مثلاً دانشجویانی که در دوره دکتری پیوسته بیوتکنولوژی پذیرفته شده اند، نوعاً از حیث کسب این مهارتها، ایده آل به نظر می رسند و اساساً گلچین شده اند و در محیط های ایده آل، خوب پرورش یافته اند. ولی وقتی وارد محیط دانشگاه می شوند دانشگاه همپای استعداد و مهارتهای فزاینده ای که قبلاً در خود پرورانده اند، گام برنمی دارد و از این بابت مشکلات جدی ای را برای این دانشجویان که فرصتهای جذابی را در کشورهای پیشرفته، پس زده اند، بوجود خواهد آورد. ناگفته نماند که پرداختن به علوم پایه به منظور پویایی در امر نوآوری و شکوفایی، خود یک استراتژی است. به فرموده رهبر انقلاب «علوم مهندسی و پزشکی مانند مایحتاج روزانه است. اگر به فکر سرمایه گذاری برای درآمد پایدار و پیوسته نباشیم، در ادامه پولی جایگزین این هزینه های روزانه نخواهد شد». در علوم انسانی نیز گسترش و فراگیری چتر دانش قبل از هر چیزی به ریشه های عمیق و گسترده درخت دانش برمی گردد و مقوله نوآوری در این حوزه با ملاحظات خاص خود همراه خواهد بود. قضاوت ما اکنون نسبت به گذشتگان که کشور را تحت سیطره استعمارگران درآورده بودند، و دانشگاهها و صنایع ما را به شدت وارداتی و تقلیدی رقم زده بودند، چگونه است. اگر امروز ما به وظیفه خود در این ارتباط عمل نکنیم، و آینده ای که ملزم به ساختن آن هستیم را درست رقم نزنیم، آیندگان چگونه در مورد ما قضاوت خواهند کرد. مدیران می آیند و می روند. اگر کسی از ایشان به رهنمودهای مکرر رهبری در این خصوص توجه نداشته باشد، مجازات نخواهد شد، جز اینکه آیندگان قضاوت ناپسندی در مورد ایشان بعمل خواهند آورد. ما گذشته قابل دفاعی در قلمرو علم و فنآوری داشته ایم. متأسفانه در مراکز آموزشی، اطلاع دقیقی از این گذشته به دانشجویان منتقل نمی شود تا اعتماد به نفس و احساس افتخار را در دانشجو زنده نگه دارد. این در حالی است که دشمنان با سوء استفاده از فنآوری، گاهی دستآوردهای گذشته ما را نیز به نام خود ثبت می کنند. تحت انفعال دشمن بودن باعث می شود تا مراکز بزرگ علمی و صنعتی و فرهنگی، متناسب با شرایط، نیازهای کشور و تمدن اسلامی عمل نکنند. ما که از چنین تمدن پرافتخاری برخورداریم نباید از الگوهای از پیش تعریف شده ای دنبال روی کنیم که در نهایت یا حرکتهای اصلاحی مبتنی بر فرهنگ و آرمانهای اسلامی مان کند گردد و یا آنطور که آنها می خواهند دستخوش تغییر شویم. پرداختن به ایمان دینی، ظرفیت انسان متفکر را در جهت پرداختن به سؤالات، خصوصاً مشکلات جامعه، آنهم از سر دلسوزی، افزایش می دهد. در همه دنیا و با هر مسلکی پذیرفته شده است که عملکرد نوآورانه، نه تنها به چگونگی شکل گیری بنگاههای منفرد (مثل شرکت ها، بنگاههای تحقیقاتی، دانشکده ها)، بلکه به چگونگی تعامل آنها با بنگاههای اجتماعی (از قبیل ارزش ها، نرم ها و چهارچوب های قانونی)، بستگی دارد. |
وسعت اله مقدر منابع: اسماعیل زاده، حمید، ۳۸۳۱: مجموعه مقالات ارتباط دانشگاه و صنعت، مرکز ملی تحقیقات علوم پزشکی کشور، تهران، شابک: ۴۶۹-۸۶۴۹-۰۴-.۹ سند راهبرد توسعه صنعتی کشور، وزارت صنایع. موقر نژاد، کامیار، ۲۷۳۱: بیانیه ای برای علم در بریتانیا، فصلنامه سیاست علمی و پژوهشی، شماره ۴۰ ۷۳-.۸۷ |
روزنامه کیهان |