سیدیوسف ژیان صیاد
جمعه 18 تیر 1395 6:29 PM
سیدیوسف ژیان صیاد
| نام پدر: سیدرحیم | تاریخ تولد: 01/06/1344 |
| محل تولد: ایران - خراسان - مشهد | تاریخ شهادت: 29/07/1363 |
| محل شهادت: ارتفاعات میمک | طول مدت حیات: 19 سال |
| مزار شهید: حرم مطهرامام رضا(ع)-صحن آزادی | |
زندگینامه
سيديوسف ژيانصياد؛ معروف به هاشمي، چهارمين فرزند سيدرحيم، در اول شهريور ماه سال 1344 در مشهد به دنيا آمد.
او دوران کودکي را در خانوادهي روحاني، انقلابي و خير که دسترنج خود را از کشاورزي و دامداري به دست آورد و در بين فقرا تقسيم ميکرد، گذراند.
سيديوسف، دوران ابتدايي را در مشهد به خوبي گذراند. سپس وارد مدرسهي علميهي المهدي(ع) شد. در مدت 4 سال مقدمات دروس حوزوي (ادبيات عرب) را با موفقيت گذراند و پس از آن دروس حوزوي را تا لمعتين خواند.
بسيار مهربان و خوشبرخورد بود. به پدر و مادرش احترام خاصي ميگذاشت و به صلهي ارحام توجه خاصي ميکرد.
سيديوسف علاقهي فراواني به فرايض ديني داشت، نماز شب ميخواند و به طور مستمر در شبهاي جمعه به حرم امام رضا(ع) ميرفت و در دعاي کميل شرکت ميکرد.
نماز را هميشه با حوصله و طمأنينه ميخواند و روزهاي دوشنبه و پنجشنبه هر هفته روزه ميگرفت. به فقرا کمک ميکرد، حتي به همراه پدرش تا پاسي از شب به در منازل فقرا رفته و به آنها غذا ميداد و هر کمکي که از دستش برميآمد انجام ميداد.
اوقات فراغت را به مطالعهي کتابها و تلاوت قرآن ميپرداخت. علاقهي زيادي به ورزش داشت. به پدر و مادرش در کارهاي روستا کمک ميکرد.
هميشه آرام صحبت ميکرد. از پرخاش کردن و بداخلاقي بدش ميآمد. به ديگران احترام ميگذاشت و هيچ وقت در زندگي، انسان پرتوقعي نبود. خواستهي غيرمعقول از ديگران نداشت. او با آنکه در دوران انقلاب سن کمي داشت در 13 سالگي به صف انقلابيون پيوست. همراه تودهي مردم در راهپيماييها شرکت ميکرد.
ايشان هم چنين در شعارنويسي و پخش نوارها و اعلاميههاي امام بر ضد رژيم شاه، نقش بزرگي را ايفا ميکرد. براي آگاهي بخشيدن به مردم و جوانان، از هيچ تلاشي فروگذاري نميکرد. او در روستا تنها کسي بود که رسالهي امام را داشت.
بعد از انقلاب در جهادسازندگي و در بسيج و جبهههاي حق عليه باطل نيز نقش فعالي داشت. او جبهه رفتن را تکليفي نسبت به دين خدا و مملکت اسلامي و وظيفهي شرعي خود ميدانست.
وي در 16 سالگي براي دفاع از ميهن اسلامي و به فرمان امام وارد جبهههاي جنگ شد. بزرگترين آرزويش شهادت در راه خدا بود. ميگفت: ما بايد شب و روز فعاليت کنيم تا شايد فتح نصيب ما شود.
او در جبهههاي جنگ در گروه اطلاعات_ عمليات و نيز گروه تخريب بود. در دو سنگر علم و دانش و جهاد و دفاع، همزمان مشغول سنگرباني بود. در حوزهي علميه همراه همرزمان به مباحثهي معارف اسلامي و علوم ديني مشغول بود و در مواقع عمليات و نيز مواقع بحراني جنگ، خود را به سرعت به جبهه ميرساند.
ايشان چند مرتبه به جبهههاي جنگ اعزام شد و به مدت 4 سال جنگيد. سيديوسف دو بار مجروح شد. در عمليات فتحالمبين به شدت مجروح شد و ترکشهاي ريز و درشت به دست و پا و ديگر اعضاي بدنش اصابت کرد که بر اثر آن مدت 3 ماه در بيمارستان قائم(عج) بستري بود. چندين بار براي درآوردن ترکشهاي بزرگ مورد جراحي قرار گرفت و دهها ترکش ريز هم همچنان در بدنش باقي ماند.
ايشان پس از بهبودي نسبي مجدداً به جبهه اعزام شد و در عملياتهاي مختلف شرکت کرد. وي در 4 نوبت در عملياتها شرکت کرد، يکي عمليات فتحالمبين و ديگري عمليات پدافندي بود و عمليات آخر هم عمليات عاشورا بود، در ارتفاعات ميمک.
صياد پس از سالها جنگيدن در راه خدا با آنکه هنوز ترکشهاي عمليات فتحالمبين را با خود حمل ميکرد در عمليات عاشورا، در ارتفاعات ميمک، بر اثر انفجار گلولهي توپ در تاريخ 29 مهر 1363 در 19 سالگي به شهادت رسيد.
پيکرش را در صحن آزادي حرم مطهر امام رضا(ع) به خاک سپردند.