نگاهي به تحركات دشمن پس از پذيرش قطعنامه598
دوشنبه 4 بهمن 1389 2:10 PM
شرايط سياسي ايران در اواخر تيرماه سال 1367 كه منجر به پذيرش قطعنامه 598 شد، عراقيها را تحريك كرده بود كه با انجام اقدامات نظامي تغييراتي را در نتايج جنگ رقم بزنند.
اگرچه ايران رسما قطعنامه 598 را پذيرفته بود اما عراق در پايان تيرماه در اوج قدرت نظاميبه دست آمده حاصل از كمكهاي همهجانبه آمريكا و غرب و با احساس اينكه ايران در ناتواني نظاميبه سر ميبرد، اقدام به تهاجمات نظاميناجوانمردانهاي عليه ايران كرد تا شايد بتواند به اهداف دست نيافتني خود در طول 8 سال گذشته، جامه عمل بپوشاند.
علاوه بر عمليات مرصاد كه با قدرتنمايي رزمندگان اسلام به تجربه تلخ ديگري براي متجاوزين تبديل شد، ميتوان به حمله يگانهاي عراق به مواضع ايران در سهكانيان و تمرچين، تحميل نبردهايي در محور غربي طلائيه و كوشك و همچنين آغاز نبردهايي در منطقه مهران و قصر شيرين بهعنوان نمونههايي از حملات عراق به ايران پس از پذيرش قطعنامه 598 اشاره كرد.
29 تيرماه، 2 روز پس از اعلام پذيرش و موافقت ايران با قطعنامه 598، 4تيپ از يگانهاي عراقي مستقر در منطقه عموميتمرچين و ارتفاعات سه كانيان بهمنظور دستيابي به ارتفاعات حساس منطقه به مواضع نيروهاي ايران حمله برده و بعد از 5 روز نبرد شديد، بدون موفقيت مجبور به عقبنشيني شدند. در جبهه طلائيه نيز نيروهاي دشمن با تصور تصرف مواضعي از خاك جمهوري اسلامي، در محور غربي طلائيه، كوشك و ايستگاه حسينيه نبردهاي سنگيني را به يگانهاي در حال بازسازي ايران تحميل كرده و با هدف دستيابي به موقعيت برتر در مذاكرات صلح به طرف اهواز حركت كردند.
رهبر معظم انقلاب كه در آن زمان بهعنوان رئيسجمهوري و امام جمعه تهران در منطقه حاضر شده بودند طي مصاحبهاي اظهار داشتندكه تا بيرون راندن دشمن در منطقه باقي مانده و تا آخرين نفس ايستادگي خواهيم كرد. در ساعات اوليه حمله ديگر عراق، محور خرمشهر- اهواز اشغال و دشمن بعثي با سرعت به طرف اهواز پيشروي كرد اما در نهايت مجبور شد در كنار مقاومت يگانهاي پراكنده در منطقه و حضور عظيم نيروهاي داوطلب كه از سراسر ايران به طرف جبهه جنوب سرازير شده بودند با شكست سنگين و دادن تلفات بسياربالا، عقبنشيني به طرف مرزهاي بينالمللي را برماندن و چشيدن شكستتلختر ترجيح داد. به اين ترتيب بار ديگر روزهاي حماسه اول جنگ تكرار شده و بار ديگر دنيا شاهد ادعاي دروغين صلحطلبي دشمن شد.
سيام تيرماه نيز دشمن حملاتي را در محور قصر شيرين و مهران طرح ريزي كرد. يگانهاي عراقي در منطقه ميمك و مهران به قصد تصرف صالح آباد و قطع جاده مواصلاتي منطقه غرب، حمله خود را آغاز كردند. در اين منطقه كه فرماندهي آن بهعهده لشگر 16زرهي نيروي زميني ارتش بود، با به كارگيري گردان تكاور، مناطق تصرف شده را از دست دشمن بازپس ميگيرد و منطقه را آزاد ميكند.
يگانهاي ايراني نه تنها مانع پيشروي دشمن شدند بلكه با جمع آوري عناصر داوطلب و حضور فرماندهان ردههاي مختلف بهعنوان عناصر درگير در خطوط مقدم نبرد و رويارويي انفرادي با تانكهاي عراقي توانستند مقادير قابل توجهي از ادوات دشمن را به غنيمت بگيرند. معاون يكي از گردانهاي تانك عراق كه با درجه سرگردي به اسارت رزمندگان ارتش اسلام درآمده بود درباره اهداف عراق از انجام اين عمليات گفته بودكه به ما دستور داده بودند ضمن انهدام نيروهاي اندك ايران، شهر ايلام را محاصره و به سمت اسلام آباد پيش روي كنيم ولي عملا ما در صالح آباد با نيروهاي زياد ايراني و مقاومت سرسختانه آنها مواجه شديم.
حملات ناجوانمردانه رژيم بعث عراق تنها چند روز پس از پذيرش قطعنامه به روشني نشان داد كه شعارهاي صلحطلبي و تقاضاي پايان جنگ و در مقابل متهم كردن ايران به ادامه جنگ و سرپيچي از پذيرش صلح، ادعاهايي واهي بيش نبوده و رژيم منحوس صدام و حاميان آن تنها بهدنبال راهكارهاي مختلف و گوناگوني براي ضربه زدن به نظام اسلامي بودند كه هميشه كمترين موفقيت را بهدست آوردند.